داستان چنار و کدوبن از کدام کتاب است
داستان چنار و کدوبن از کدام کتاب است را از سایت اسک 98 دریافت کنید.
خلاصه داستان چنار و کدوبن (فارسی پنجم)
شعر چنار و کدوبن از ناصر خسرو است و در صفحه 39 فارسی پنجم درج شده است ابتدا اصل و فایل صوتی این داستان را و سپس خلاصه آن را قرار می دهیم.
پرسید از ان چنار که تو چند ساله ای؟ — گفتا : ” دویست باشد و اکنون زیادتی است ”
بوته ی کدو از چنار پرسید که تو چند سال داری ؟ — چنار جواب داد : حالا از دویست سال هم بیشتر دارم .
خندید ازو کدو , که ” من از تو , به بیست روز — برتر شدم , بگو تو که این کاهلی از چیست؟ ”
کدو به او خندید و گفت : من در طول بیست روز از تو بزرگتر (بلند تر ) شده ام ( کدو قد بلند را نشانه ی قدرتمندی می دانست ) ، حالا تو بگو با این سن و سالت چرا از من عقب مانده ای ؟
اورا چنار گفت : ” امروز , ای کدو — با تو مرا هنوز , نه هنگام داوری است
چنار به کدو جواب داد : امروز فعلا من پاسخی به تو نمی دهم
فردا که بر من و تو , وَزَد باد ِ مهرگان — آنگه شود پدید , که نامرد و مرد کیست.”
بزودی وقتی پاییز از راه برسد و باد پاییزی بوزد آن وقت مشخص می شود که چه کسی قوی تر است .
ناصر خسرو
معنی کلمات درس پنجم چنار و کدوبن
فایل صوتی:
دانلود فایل صوتی چنار و کدوبن:
منبع تصویر: سایت رشد
منبع شعر: ناصرخسرو
منبع مطلب : samangol.ir
مدیر محترم سایت samangol.ir لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
مرورگر شما از این ویدیو پشتیبانی نمیکنید.قصه شعر چنار و کدوبن را به نثر ساده بنویسید صفحه 30 کتاب نگارش فارسی پنجم
جواب صفحه ۳۰ کتاب نگارش فارسی پایه کلاس پنجم دبستان ابتدایی قصه شعر چنار و کدوبن را به نثر ساده بنویسید از سایت نکس لود دریافت کنید.
ساده نویسی قصه شعر چنار و کدوبن نگارش پنجم
بوتهی کدوبن در کنار درخت چنار قدیمی و بلندی رویید، پس از بیست روز آنچنان رشد کرد و دور درخت چنار پیچید و به بالاترین شاخهی چنار رسید. همین که خود را در آن بالا دید، باورش شد که خیلی بزرگ شده است، نگاهی به چنار کرد. از چنار پرسید: تو چند ساله هستی؟ چنار گفت: بیشتر از دویست سال. کدو به او خندید و گفت: من در عرض بیست روز بلندتر شوم. تو چقدر تنبل هستی! چنار به او گفت : ای کدو! امروز روز داوری و قضاوت برای اثبات برتری نیست. فردا که باد پاییزی بر من و تو بوزد، آنگاه معلوم خواهد شد که کدام یک از ما بهتر هستیم.
جواب بچه ها در نظرات پایین سایت
سینا برادران راد : فصل پاییز و باد سرد مهربان آمد . درخت چنار که ریشه ی آن درزمین محکم شده بود باد آن را نتوانست از زمین بلند کند و خرابش کند ولی ان بوته ی کدو را توانست با یک چشم به هم زدن؛ بعد درخت چنار گفت: دیدی من از تو قوی تر و بهتر هستم و پس نتیجه میگیریم که زود قضاوت نکنیم.
نویسنده : ای کدوبن عزیز الان وقت قضاوت و داوری نیست وقتی باد پاییزی بر من و تو وزید آن وقت مشخص میشود که چه کسی تنبل و چه کسی زرنگ است.
نویسنده : از جایی که شعر شروع میشه : کدو از چنار پرسید : تو چند ساله ای ؟ چنار جواب داد کمی بیشتر از دویست سال . کدو به او خندید و گفت : من در بیست روز از تو بلند تر شدم چرا انقدر تنبلی ؟ چنار به او گفت : ای کدو امروز هنوز وقت قضاوت نیست . وقتی که باد پاییزی شروع به وزیدن به من و تو کرد معلوم می شود چه کسی واقاً قوی است و چه کسی به ظاهر بر تر و قدرتمند است اما واقاً ضعیف است.
نویسنده : ای کدو امروز پاسخ تورا نمی دهم فردا زمانی که پاییز فرا برسد و اولین باد بوزد آن وقت معلوم می شود که کدام یک از ما باید بایستیم و کدام یک باید برویم.
منبع مطلب : nexload.ir
مدیر محترم سایت nexload.ir لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
قصه ی شعر چنار و کدوبن را به نثر ساده بنویسید.
بوته ی کدویی در کنار درخت چنار بسیار قدیمی که این درخت چنار از سال های دور در اینجا زندگی میکرده و بسیار بلند بود ، رویید
بوته ی کدو در طول بیست روز آنچنان رشد کرد و قامت بلندی گرفت که کاملا دور درخت چنار پیچید و به آخرین برگ او در نوک درخت رسید
بوته ی کدو چون خود را بالاتر از درخت چنار دید مغرور شد و نگاهی به چنار کرد.
از چنار پرسید : تو چند ساله هستی ؟
چنار جواب داد : بیشتر از دویست سال.
کدو به او خندید و با لحن مسخره آمیز گفت : من در عرض بیست روز از تو بلدتر شدم . تو چقدر تنبل هستی.
چنار به او گفت : ای کدو امروز روز داوری و قضاوت برای اثبات برتری نیست
فردا که باد پاییزی بر من و تو بوزد آنگاه معلوم خواهد شد که کدام یک از ما بهتر هستیم.
اما کدو میخندید.
فصل پاییز فرا رسید و بادهای بسیار سهمگین می وزید.
باد آنچنان کدو را با خودش برد و از جا کند که هرچقدر تلاش میکرد که خودش را کنار درخت چنار جای دهد اما نمیتوانست
باد او را با خود برد و درخت چنار به دلیل استقامت بالا در جای خودش ماند.
منبع مطلب : matin88.blogfa.com
مدیر محترم سایت matin88.blogfa.com لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
ناشناس : میشه بگید از کدوم کتابه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هستی : من گفتم اسم کتاب واقعی چیه نه داستان کتاب پنجم اصلا خوب نبود
مانیا هستم : این خیلی برای من مفید بود واقعا عالی بود
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ : چرا کتا بشو نزاشته بودی
محمد : تحقیق در مورد نویسنده ی داستان
متینا اسدی : چشب حتما
مانی : مال کدام کتاب است
خوب : خوب
خوب است
عالی بود
دمتون گرم
عالی بود
لعیا: خب پدرسگ بگید واسه کدوم کتبه دیگه
حرف دهنتو بفهم
لببلا
تاند
خوبه
خوب
خوب
مال کدام کتاب است
من اسم کتاب را پرسیدم ولی جوابی دریافت نکردم اصلا خوب نبود
من اسم کتاب را خواستم ولی هیچ اشاره ای به اسم کتاب نداشت .
چرا جواب کامل نیست
من گفتم اسم کتاب واقعی چیه نه داستان کتاب پنجم
اصلا خوب نبود
خلاصعبایدکمباشه
خیلی بد بود من داستان خواستم ولی باز هم ممنون
عالی
چرا کتا بشو نزاشته بودی
عالی
چشب حتما
بد بود
تحقیق در مورد نویسنده ی داستان
باشه
سلام عالی بود
این خیلی برای من مفید بود واقعا عالی بود
این خیلی برای من مفید بود واقعا عالی بود
بله
قصه خوبی است
میشه بگید از کدوم کتابه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اره نظر منم با مهدی یکی هست☆
چچاغهفع