سریال روزگارانی در چوکوروا قسمت اخر
سریال روزگارانی در چوکوروا قسمت اخر را از سایت اسک 98 دریافت کنید.
سریال زمانی در چوکوروا قسمت 49 با زیرنویس فارسی – سریال Bir Zamanlar Cukurova
مرورگر شما از این ویدیو پشتیبانی نمیکنید.منبع مطلب : www.aparat.com
مدیر محترم سایت www.aparat.com لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
هلیا : چرا زلخا بمیره مگه زلیخا آدم نیس درضمن ییلماز فقط از لج زلیخا چون فکر میکرد ازش چشم پوشیده اینکارو کرد وگرنه ییلماز عاشق زلیخا بود!!!
نورا : سلام. من از این سریال خیلی خوشمزه اومدم. آنکه هونکار زلیخا را مجبور می کنه تا با دمیر ازدواج کنه.ازدواج کردن و زلیخا باردار میشه ولی این بچه از ییلماز بود و مدتی بعد زلخا از دمیر باردار شد.ییلماز مدتی به زندان رفته بود و در زندان با یکی آشنا میشه که وقتی که دمیر چادر های مزرعه را آتش زدند کسی توی زندان با ییلماز آشنا شده بود نجات داد و به عنوان پسر خودش دونست.بعد اینکه ییلماز با مژگان ازدواج می کنه که مژگان هم از ییلماز بچه دار میشه.اینکه زلیخا دمیر را با تیر می زنه و مدتی به زندان میره وقتی از زندان آزاد شد زن ییلماز یعنی مژگان اون را می دزده و اون را با تیرها می زنه زلیخا به بیمارستان میره و دمیر و ییلماز می فهمنماید که زلیخا تیر و خورده و بیمارستان است. قابل از اینکه دمیر بیاد ییلماز میاد ییلماز به زلیخا میگه چرا با دمیر ازدواج کردی؟زلیا گفت:هونکار مجبورمی کرد با دمیر ازدواج کنم.بعد زلیخا به دمیر میگه:من میخوام برم بیرون دلم برای بچه ها تنگ شده.دمیر گفت:بذار از دکتر بپرسم از دکتر پرسید و زلیخا مرخص شد.گلتن تصمیم گرفت خود کوشی کنه که کرد.اینکه هونکار و دمیر بعد مدتی کشته میشن و زلیخا ثروتشان را بدست آورد. زلیخا با یک مرد دیگه بعدم مرگ هونکار و دمیر ازدواج میکنه.اگر چیزی دیگری پیدا کردم حتما می نویسم.خداحافظ 👋👋در خانه می مانیم# دست به دست می دهیم تا کورونا را شکست دهیم#
هلیا : چرا زلخا بمیره مگه زلیخا آدم نیس درضمن ییلماز فقط از لج زلیخا چون فکر میکرد ازش چشم پوشیده اینکارو کرد وگرنه ییلماز عاشق زلیخا بود!!!
داوود : عالی هست باس فیلم عاشقانه باشه
یاسین پلنگ : فعلن بزاری برسیم قسمت اخرش تا ببینیم چی میشه
Melisa : باید مژگان با دمیر عروسی میکرد زیخا هم با ییلماز این طوری خوب بود من منتظرم ببینم غفور با سحر ازدواج میکنه یا نه ولی اخرش ییلماز به زلیخا میرسه😍
حمید : چقدر غلط های املایی تو نوشته ها ی دوستان زیاده!!
الهه : زلیخا خیلی زیباست
صدف : حالا از بین شماها کیا عاشق واقعین ?
صدف : واقعا واسه مژگان ناراحتم. ییلمازو زلیخا با دروغی که خودشون گفتن هم باعث جدایی خودشون شد هم سرنوشت آدمای دروبرشون خراب شد
رضا : واقعا زلیخا خیلی احمقه دمیر چشه پولدار زشتم که نیست ییلماز دیگه کیه انگار همه کسایی که عروسی کردن عاشق هم بودن اححمقق
zari : ییلماز میمیره ....اونا بهم نمیرسن...پایان تلخی داره این فیلم و این خیلی بده😭😭
آناهید : من که میخواستم زلیخا با فیلم از ازدواج کنه
نورا : من که عاشق این سریال هستم.این متنی که بالا ارسال شدها اون را نخورید نمی تونم حذف کنم.از این سریال فهمیدم که هونکار زلیخا را مجبور می کنه تا با دمیر ازدواج کنه.ازدواج می کنن و زلیخا باردار میشه ولی این بچه از ییلماز بود.ییلماز مدتی به زندان رفته بود توی زندان با یکی آشنا شد که دمیر چادر های مزرعه را آتش زد ییلماز توی یکی از چادر ها بود که کسی باهاش او زندان آشنا شده بود ییلماز را نجات داد و به عنوان پسر خودش دونست.بعد اینکه ییلماز با مژگان ازدواج می کنه که مژگان هم از ییلماز بچه دار میشه.بعد زلیخا با تیر دمیر را میزنه و مدتی زندان میره.وقتی آزاد شد مژگان زن ییلماز زلیخا را می دزده و اون را با تیر توی قلبش می زنه و زلیخا به بیمارستان میره و هم دمیر و ییلماز می فهمند. ییلماز میره تو بیمارستان بیمارستان و ییلماز می پرسه چرا با دمیر ازدواج کردی؟گفت هونکار مجبور کرد با دمیر ازدواج کنم.تا وقتی دیگهم خداحافظ👋کورونا را شکست می دهیم#
هر کی هستم : زلیخا دیگه به ییلماز نرسه مردم ایران دیگه خواب نداره؟😂😂😂😂😂
لیلا : کفشدوزک معجزه آسا😐😂😂😂
مریم : سلام خیلی سریال قشنگیه من عاشق یلمازم😘امشب باز یلماز تیر خورد پسر خاله دمیر داشت ب گلتن تجاوز میکرد یلماز رسید درگیر شدن اونم شلیک کرد😒ولی دوس دارم آخر ب زلیخا برسه
ناشناس : زلیخا
ناشناس : زلیخا خیلی گریه کرد تو فیلم روز گارانی در چوکوروا
ن : قیافه مژگان عملیه شبیه میمون میمونه
Raha : توروخدا بگین هونکارودمیرتوتصادف میمیرند
ناشناس : من می گم کاشک آخرش به هم برسن
امیرحسین : لطفا سریال روببینیدبعدراجع بهش نظربدید واگه کسی قسمت اخرشوواقعادیده بگه چی میشه
ف : به نظر من عشق یه جور شجاعت میخواد که واقعا تهش حماقتهولی بی عشق زندگی کردن هم نقاب نفس کشیدنهنمیدونم تن به حماقت زدن جراتی میخواد که هر کسی اون جرعتو نداره
پرستو : اخرش همشون میمیرن.پسر زلیخا با دختر غفور ازدواج میکنه🤣🤣
ناشناس : نه بهش نمی رسه به زلیخواه می رسه
N : اولین بارمه میشنوم مرده سر از قبر درمیاره ولی من فیلم هالیتو ندیدم درضمن ییلماز تو این همه مدت یکی دیگه بوده بعد یکی دیگه ای رو میزارن جاش که اسمش روش ییلماز بزارن اونوقت فیلم خیلی بی معنی میشه اگه کارگردان یکم عقلشو بکار مینداخت اینارو از اول بهم میرسوندونمیزاشت اون بمیره بنظرم یه تخته نه چهار تختش کمه آبجی😂😂😂😂😂😂😂
Negin 🎀 : سریال خیلی قشنگی هست. و امید وارم آخرش زلیخا به ییلماز برسه ییلماز هم هنوز عاشق زلیخا هست و وقتی کنار مژگان هست به زلیخا فکر میکه. به نظرم غرور گاهی اوقات خوبه و گاهی بد اما توی این سریال و ماجراهایی که پیش میاد غرور چیز بدیه، و ییلماز خودشو خیلی مغرور میگیره یه جورایی برای اینکه حرس زلیخا رو در بیاره و در آخر امید وارم مادر دمیر (هولیا) بمـــــــــــــــــــــیرع
بهار : نه ییلماز براچی باید بمیرههه؟؟؟😑😑
ناشناس : سلام این فیلم فیلم خیلی باحالیه واقعا خیلی این فیلمو دوس دارم مطمئنم ظلیخا و ایلماط به هم میرسن ولی با کلی بد بختی
گیسو : یکی بگه اییلماز چه جوری میمیره من تو فیلم اییلماز رو از همه بیشتر دوست دارم
Ghazal : مرسی😘
پوریا یونسی : باشه من این سریال رو بسیار دوست دارم از سمیم قلبم این فیلم رو دوست دارم خدا از سازندهاش تشکر میکنم این فیلم بسیار بالا ودارای قدرت بیان هست من عاشق این فیلم هستم واز سازندهایش تشکر میکنم ممنون.
غزل : سلام به همگی اسم من غزل است من میدونم که ییلماز با زلیخا ازدواج میکند چون عشق ییلماز و زلیخا واقعا یک عشق واقعیه نه دمیر نمیتواند زلیخا را بکشد چون زلیخا عشق آون هست من از روز اولی که مژگان را دیدم به دلم آگاه بود که أین مژگان میاد بین ییلماز و زلیخا
صدف : آفرین از کجا فهمیدی 😄
خودت باید بدونی : نمی دونیم اما کاسک برسن
بازیگر موفق : چجوری فیلم رو ذخیره کنیم
مادوهو : من عاشق فیلم یک عشق یک جنون هستم و روزگارانی در چوکوروا عالی
ناشناس : بفرما من عاشق واقعی هستم
صدف : آخر این فیلم ییلماز و زلیخا با بچه هاش کنار همن
ناشناس : قسمت های جلو تر از چه شبکه ای بخش میشه
دنیز : اخه چقد این زلیخا آشغاله،به نظر من دمیر براش کم نمیزاره،ییلماز مثه دوست پسرش بوده هرچیم بوده تموم شدس،یه زن دوتا مردو اسیر کرده حیف دمیر که انقد دوسش داره زنیکه ی عملی رو😅
nazin : من عاشق این فیلمم😝😝امید وارم که زلیخا با ییلماز آشتی کنه و دمیر بفهمه که بچه از ییلماز است 😊😊😊و این دمیر بد جنس بمیره😝😝 همگی بگید امین🤲🤲🤲
زلیخا : چی داری می گی
خلاصه : خلاصه این فیلمهای ترکی خوب مردم ایرانو سرکار گذاشتن مردم اصل ول کردن به فر چسپیدن
ف : به نظر من عشق یه جور شجاعت میخواد که واقعا تهش حماقتهولی بی عشق زندگی کردن هم نقاب نفس کشیدنهنمیدونم تن به حماقت زدن جراتی میخواد که هر کسی اون جرعتو نداره
Z : حرفی ندارم 😐😂
alireza : در سریال چوکوروا کل بازیگران شهرت یافتند
هانیه : عالی
ناشناس : ییلما. به مژگان میرسه
ناشناس : عالی
محمد : سلام من تایه قسمتی که هونکارتوسط عمه مژگان کشته میشه ویه مقداربعدش دیدم امانمیدونم چراقسمت آخرش روهیچ سایتی نذاشته یاگفته قسمت آخر امابازنمیشه زلیخا سه تا تیر میزنه به دمیر ودمیررومیبرن بیمارستان اما نمیمیره بعد ایلماز یه تیکه نامه سوخته پیدا میکنه که زلیخا همه چیز رو توش نوشته و تو بیمارستان هم همه چیزوبه ایلمازمیگه اما ایلماز ناراحت میشه و میگه عاشق چه جور زنی شدم چرا به من نگفتی عدنان پسر منه و هر چی زلیخا توضیح میده که به خاطر حفظ جان اون و عدنان ازدستت دمیر این کارو کرده ایلماز قبول نمی کند و زلیخا هم میگه حالا که قبول نمیکنی من هم خودم را می کشم و می خواد خودشو از اتاق بیمارستان بندازه پایین که گلتن و ایلمازسعی میکنند جلوش رو بگیرند و ایلماز میگه هرچی بگی قبوله و می پره زلیخا رو نجات می ده و به زلیخا قول میده که فعلاً کاری نکنه تا به موقعش بعد ایلماز شکایت می کنه که عدنان پسر منه قضیه کشته شدن هونکار با عمه مژگان بیرون از شهر قرار میزاره و وقتی میبینمش پروندهای رو بش نشون میده و تهدیدش میکنه امره مژگان هم وقتی اوضاع رو بد میبینه با چاقو چند ضربه به شکمش میزنه و میوفته رو زمین بعد عمه مژگان نیاد و پرونده رو برمیداره و جواهرات اون رو هم برمیداره و و از اونجا فرار میکنن بعدش میره و جواهرات رو میزاره تو خونه معشوقه پدر دمیر که در کاباره کار می کرده و دمیر دور از چشم مادرش به اون �جی میداده به صورت ماهیانه و بعد کم کم قضیه رو میشه و دمیر تو یه مراسمی که فکر کنم جشن تولد بود به همه میگه که این زن رسمی پدرم وبعدهونکار یه روز خودش میره تا به بهانه پول ماهیانه با اون زن صحبت کنه اما اون پول رو نمیگیره حالا عمه مژگان جواهرات مادر دمیر رو تو خونه اون میزاره اونم در حالیکه اون زن داره با هندزفری آهنگ گوش میده و عمه مژگان درو باز میکنه و یواش از پشت سرش میره طبقه بالا و جواهرات رو میزاره تو اتاقش که قتل را اندازه گردنش به موقع تشییع جنازه مأموران میان زن را به جرم قتل دستگیر می کنند و دمیر بعد از تشییع جنازه میره پاسگاه و میگه که این زن رو کاملاً میشناسه امکان نداره اون قاتل باشه اما مامور ها میگن جواهرات مادرت تو خونه اون بوده و دمیر میکنه و بهش میگه تو این کارو کردی واقعاً؟ اون زن هم میگه من این کارو نکردم واقعا این جوری فکر می کنی در مورد من؟ بعد دمیر با ناراحتی میاد تو راهروی پاسگاه رو صندلی میشینه و داره فکر میکنه که تکین میاد پیشش و جریان رو میپرسه بعد میگه تو فکر می کنی اون زن این کارو کرده باشه؟ که دمیر میگه اصلاً باورم نمیشه و امکان نداره اون این کارو کرده باشه و بعد تکین میگه به خدا قسم اگر اون این کارو کرده باشه خودم میکشمش که دمیر میگه اگر اینطور باشه من برای کشتن اون از توارحجترم اما مسئله دیگه اینه که هنگامی که عمه مژگان میره جواهرات رو بذار تو خونه اش زن همسایه که داره بیرون خونه خودش رو جارو میکنه اون رو میبینه اماطبق آمارهاییکه گرفتم درآخرسریال ایلمازهمراه زلیخابابچه هاشون کنارهم زندگی میکنن به کاربربنام دخی بهشت هم میگم که شنیدن کی بودماننددیدن میگه خوشگل تراززلیخاست خوب ثابت کن بعدمیگه درحدش نیستم اینم اشتباهه چون اون یه بازیگره درست که چی؟فقط خدامیدونه کی ازکی باارزشتره آدم نبایدخودش روبالاترازکسی بدون وپایینترازکسی هم ندونه چون هیچکس نمیدونه واقعاکی ازکی بالاتره پس خانوم خودت رودست کم نگیرعزیزم.
N : کیا هنوز میگن ییلماز به زلیخا میرسه دستاشونو بگیرن بالا✋
MLi : آخه چطور زلیخا ایلماز و دوست داره دمیرو دوست ندارم😂😂😂
آ : نه ییلماز میمیره ییلمازم خیلی دوسش داشتم😭
N : یه سوال واقعا هالیت سر از قبر درمیاره؟؟😐چه دروغا که نمیگین هالیت هنوز بوی عزراعیلو نچشیده😂😂😂
سدنا : زودتر فصل ۳روبسازین من دوست دارم زلیخا به ایلماز برسه
ملکه : فیلمش عالیه. هرکی موافقه بگه
الناز : من خیلی دوست دارم اییلماز زلیخا و بچه هاشون به هم برس اما میدونم نمیشه چون این یه فیلمه ولی اگه برس ممنون میشم
انیسا : من عاشق این سریال خیلی خوبه و مطمئنم ایلماز و زلیخا به هم دیگه می رسن و آخرش هم ایلماز میمیره و زلیخا دیوانه میشه
زهرا : این فیلم عالی است 👍👍👍
ناشناس : ایلماز درسته میمیره اما در واقع زنده هست ولی به کسی نمیگوید هولیا هم از آخر میمیره
ناشناس : سلام من مهرزاد هستم با موژگان ازدواج کنه
ناشناس : واقعیتش من دلم برای همشون میسوزه
امتیس : اتفاقا ییلماز خیلی بهتر از دمیره
سلام ییلماز که الان مرده اما من تو گوگل خوندم ییلماز شاید بیاد لطفا یبا ییلماز
خوبه
من فهمیدم کل فیلم روزگارانی در چوکوروا دمیر رو میکشن علی رحمت تکین را با چاقو از پشت میزنن زلیخا عاشق هاکان گوگوش اوغلو میشه گلتن وصحنیه در تصادفی می میرند
اصلا کل فیلم دیگه چرت شده محمد که قلابی و یکی به نام هاکان زلیخا عاشق اون میشه وووووو
زلیخا واون کرده که با مژگان بود باهم دیگه میرن دمیر رو پیدا میکنم دیمر هم توی یک ماشین مرده من همش میگم رو سر بطول از و مادرش همه ی نقش ها روی سر بطول و مادرش هست
آیا واقعا دمیر مرده؟؟؟ یا خیر نمرده وبرمیگرده؟؟؟
لطفا اگه کسی میدونه جواب بده...
این نقشی که به ذلیخا دادن عشق نیست فاهشگری است
سلام من خیلی ناراحت برای اینکه زندگی زلیخا چی میشه و ضمن از اینم ناراحتم که ایلماز مرده کاش ایلماز نمیمرد و زلیخا و ایلماز به هم مرسیدند
ببخشید آیا فکرت عاشق زلیخا میشه یا نه و باهاش ازدواج میکنه؟
سلام
ذلیخا زن بسیار زیبایی هست و مژگان خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی روانی و زشت است.
سلام من همین الان فیلمش دیدم
تا یه قسمت های شونو براتون تعریف کنم
سریال روزگاری در چوکورو
امروز مژگان برای دمیر یه پاکت میفرسته که دمیر وقتی اونو میبینه عصبانی میشه و بعد میره پیشه ذلیخا
وقتی که میره پیش اون بهش میگه چرا اونروز با
ایلماز قرار گذاشتی و بعد دمیر از اون به بعد بچه های ذلیخا رو ازش دور میکنه چون ذلیخا گفته بود اگه یه بار دیگه بچه هامو ازم دور کنی میکشمت اینو به دمیر گفت و بعد زلیخا ۳ تا تیر به دمیر میزنه و بعد دمیر به بیمارستان میره اما زنده میمونه ولی ذلیخا به زندان میره وقتی که میرن دادگاه اونجا دمیر ایلماز رو میبینه اون جا هرسش در میاد و شکایتشو پس نمیگیره ولی چند روز بعد شکایتشو پس میگیره و ذلیخا آزاد میشه و جلوی در زندان خونبار اونجاس وقتی میره خونه خوشحاله چون فکر میکنه بچه هاش خونه هستن اما نیستن و اینکه دمیر میاد به ذلیخا رو خدمتکار خونه میکنه شب همون روز ذلیخا وقتی میخواد آشغالا رو به زاره بیرون یه کی میاد میگه توی جنگل آقا ایلماز منتظره شما هستش وقتی میره جنگل مژگان رو اونجا میبینه میگه خودتو دار بزن یا من میکشمت وقتی ذلیخا میخواد اسلحه رو از دست مژگان بگیره مژگان به ذلیخا شلیک میکنه بعد مژگان میره خونه و بعد تکین میاد میبینه داشتن بچه رو میشستن بعد یکی میره جنگل و میبینه یه افتاده زمین بعد میبینه که ذلیخا خانم افتاده روی زمین و میره به کل خدمتکارا میگه که ذلیخا خانم به خودش شلیک کرده و بعد میبرنش بیمارستان فرداش دمیر میاد اونجا ولی هونکار باهاش حرف نمیزنه فردای اونروز هونکار میاد و بچه های ذلیخارو میاره
خوب فعلا خدافظ تا قسمت های بعدی
زلیخا نباید از اول تن به ازدواج زوری میداد حالا که این ازدواج انجام شد باید سر نوشت شو قبول کنه
زلیخا نباید از اول تن به ازدواج زوری میداد حالا که این ازدواج انجام شد باید سر نوشت شو قبول کنه
واقعا فیلم خوبی 👏👏👏
و امیدوارم زلیخا هیچ وقت از بچه هاش جدا نشه❤❤
وای چقدر غلط املایی دارین...
یکی بگه اییلماز چه جوری میمیره من تو فیلم اییلماز رو از همه بیشتر دوست دارم
قیافه مژگان عملیه شبیه میمون میمونه
وای خیلی بده اصلا باهال نیست
من که میخواستم زلیخا با فیلم از ازدواج کنه
ی کلوم چرته🙂
سلام بله درسته
سلام من تا جایی که دیدم مژگان از کس دیگه حاملس و ایلماز اونو ترک می کنه وهلیا هم به زلیخا وایلماز کمک می کنه فرار کنم ولی نمیشه در آخر هم ایلماز ودمیرو هلیا می میرنو و راحته می سه خانم خونه سهمیه و غفور هم یه دخترو به فرزندی میگرن گلتنم با چنین ازدواج می کنه پایان
اخرش انگار ییلماز میمیره وزلیخا سرقبرش میاد ومیگه منم میام پیشت
من فقط همین تیکه رودیدم ازاخرش.نمیدونم چرا یه سریا میگن ییلماز نمرده .پس چی میشه؟
فادیک عاشق چتینه ولی چتین عاشق اون نیست .
چتین عاشق گلتنه . گلتن باچتین ازدواج میکنه . مژگان هم بافیکرت . دمیر عاشق امیت میشه . وزلیخا رو از خونه بیرون میکنه . وبعداز مدتی دمیر دوباره پیش زلیخا میاد . دمیر پسر علی رحمت وهولیاس .
فیکرت هم برادر زاده ی علی رحمت هس .
دلیل ازدواج مژگان بافیکرت انتقام از دمیر وزلیخاس .
زلیخا دمیر رو میکشه وچند روزی به زندان میره . وقتی از زندان میاد مژگان اون روبه بهونه ی یبلماز به جنگل میبره وبهش شلیک میکنه . وقتی زلیخا به هوش میاد قضیه روبه ییلماز میگه . وبهش میگه ک عدنان پسرشه . یبلماز ب خونه میاد وبه مژگان میگه کار تو فکعلی عصبانی میشه ومیگه باید اززنت معذرت خواهی کنی . چون داری بهش تهمت میزنی .
زلیخا دمیر روکشته وبه زندان رفته نمیشه بهش اعتماد کرد .
سلام این فیلم فیلم خیلی باحالیه واقعا خیلی این فیلمو دوس دارم مطمئنم ظلیخا و ایلماط به هم میرسن ولی با کلی بد بختی
منم این فیلم رو خیلی دوست دارم اخر ییلماز تو تصادف میمیره هانکار یا همون هولیا یامان به دست عمه ی مژگان میمیره دمیر قبل از اینکه مادرش بمیره زلیخا رو میندازه زندان قبل از اینکه ییلماز بمیره مژگان هم از ییلماز حامله است بچه ی ییلماز پسره وقتی زلیخا میفته زندان ی نفر همه زنای زندان رو مسموم میکنه زنان زندان رو به بیمارستان منتقل میکنن عمه ی مژگان سعی داره زلیخا رو بکشه لباس دکتر رو میپوشه و نصف شب به اتاق زلیخا تو بیمارستان میره زلیخا خوابه بهیجه همون عمه ی مژگان آمپول رو میاد به دست زلیخا بزنه زلیخا بیدار میشه و داد میزنه اما بهیجه سریع فرار میکنه و همه فکر میکنن زلیخا توهم زده
این داستان ادامه داره
من کل این فیلمو تو یوتوپ دیدم خدانگهدار تا قسمت های بعدی
واقعیتش من دلم برای همشون میسوزه
ییلماز بهش میرسه
سلام یلماز من موژگان راخیلی دوست دارم
سلام من مهرزاد هستم با موژگان ازدواج کنه
سلام من مهرزاد هستم با موژگان ازدواج کنه
ایماز به زلیخا نمیرسه ایلماز میمیره
زلیخا خیلی گریه کرد تو فیلم روز گارانی در چوکوروا
ییلماز میمیره ....اونا بهم نمیرسن...پایان تلخی داره این فیلم و این خیلی بده😭😭
عالی بود 👌 👌
سللام
زلیخا و ایلماز در استانبول روزهای خوبی داشتن ولی ایلماز به خاطره زلیخا ادم کشت و اومدن ادانه اونجا زلیخا فهمید که هولیا هر کس نامزد باشه براشون عروسی میگیره
زلیخا گفت خواهر برادریم گلتن عاشق ایلماز شد و به ایلمازگفت
هولیا بعد از اینکه فهمیدم ایلماز قاتله به پلیس خبر داد
و بعد زلیخا رو مجبور کرد با دمیر ازدواج کنه
و بعد زلیخا روز عروسی خودش رو تو اب انداخت اما هولیا نجات داد
زلیخا بله گفت و بعد هم بچه دار شد
دمیر از اول میدونست که بچه مال ایلمازه اما به خاطره اینکه زلیخا ور دوست داشت قبول کرد
بعد ایلماز از زندان اومد بیرون دید زلیحا ازدواج کرده
بعد با مژگان اشنا شد و عروسی کردن
مژگان از ایلماز بچه دار میشه
زلیخا هم از دمیر
بعد از اینا هولیا و تکین میخوان عروسی کنن
زلیحا میره و همه چیزرو به تکین میگه که هولیا باعث شد از ایلماز جدا بشم
بعد از این ها ایلماز حقیقت رو فهمیده و سراغزلیخا میاد اهان دمیر میره زندان بعد
زلیخا به ایلماز میگه از این جا برو نمیخوان ببینمت
ایلماز جلوی ماشین زلیخا رو میگیره همین میخواد دستش رو بگیره زلیخا دستش رو میکشه عقب
و بعد میره و تو راه گریه میکنه
زلیخا هم میره زندان و مژگان اونو میدزده
تیر میزنخ و از این جور چیز ها
بعد هولیا عروسیه زلیخا و ایلماز رو انجام میده ک بعد از اینکه میمییره
زلیخا شربت رست میکنه. و توش داروی خواب اور میده تا بخورن
بعد از اینکه همه خوابیدن با ایلماز فرار میکنه تو راه پلیس اون ها رو میگیره و میبره داگستری بعد ایلماز میگه برم اول دمیر یامان رو بکشم بعد بیام خودم رو تسلیم کنم
زلیخا میگه چرتو پرت نگو
بعد ایلماز هم میمیره
خلاصه کنم
گلتن با چتین عروسی میکنه
مژگان عاشق یکی به اسم فکرت میشه
ثحنیه و غفور بچه از یتیم خونه میارن
زلیخا امارت و مزرعه ها رو میچرخونه
دمیر عاشق یکی دیگه میشه
و زلیخا رو از خونه میرون میکنه
بچه ی سحر میمیره
فادیک با رشید عروسی میکنه
تکین تیر میخوره ایلماز ناخواسته شلیک کرده بهش
دمیر نمیدونم چرا اما تو بیمارستانه
عمه ی مژگان میخواست زلیخا رو تو بیمارستان بکشه
تکیک میفحمه فکرت برادرزاده اش عاشق مژگان شده
من طرف دمیر یامانم خدانکنه بمیره یا پسر علی رحمت باشه ییلمار هیچیه
چقدر غلط های املایی تو نوشته ها ی دوستان زیاده!!
زلیخا
این فیلم عالی است 👍👍👍
من عاشق این سریال خیلی خوبه و مطمئنم ایلماز و زلیخا به هم دیگه می رسن و آخرش هم ایلماز میمیره و زلیخا دیوانه میشه
سلام
میخواستم بدونم که این فیلم شبکه چند میزاره
من خودم یک مدتی میدیدم ولی الان شبکه هامون به هم ریخته هرکی میدونه بگههههه
وای هرچی هم بگم این فیلم قشنگه کم گفتم
کاش ییلماز زلیخاو دمیر نمیمردن خیلی خوب بود
مژگان خیلی خوشگل هست هم زلیخا
ییلماز بیشتر به مژگان میاد دمیر هم به زلیخا
من خیلی این رو دوست دارم میشه فصل دوم را زودتر
بزارین خیلی خوب میشه
زلیخا در قسمت اخر می می رد
من قسمت گولتن میره به زن داداشش میگه این بهم تجاوز کرد زن داداشش خیلی خیلی گیریه میکنه
خواهشن قسمت اخر این فیلم رو توی گوگل بزارن
خواهشن قسمت اخر این فیلم رو توی گوگل بزارن
من خیلی دوست دارم اییلماز زلیخا و بچه هاشون به هم برس اما میدونم نمیشه چون این یه فیلمه ولی اگه برس ممنون
میشم
فیلمش عالیه. هرکی موافقه بگه
من به قسمت اخر این فیلم نگاه کرده بود راست راستگی دمیر با ایماز تو استادیو دعوا میکنه و دمیر ایلماز رو میکشه به خاطر همین دیگه فصل تازه هنوز نیومده دمیر واقعا یه بیشعوره چرا بین ایلماز و زلیخا قرار گرفت گلتن با چتین ازدواج میکنه ایلماز که تو بیمارستان پیش زلیخا میمیره میگه من تو و عدنان مژگان و کرمعلی رو به دمیر میسپارم اون ازتون خیلی خوب مراقبت میکنه و میمیره دکترا میگن که مرده
سریال خیلی قشنگی هست. و امید وارم آخرش زلیخا به ییلماز برسه
ییلماز هم هنوز عاشق زلیخا هست و وقتی کنار مژگان هست به زلیخا فکر میکه.
به نظرم غرور گاهی اوقات خوبه و گاهی بد
اما توی این سریال و ماجراهایی که پیش میاد غرور چیز بدیه، و ییلماز خودشو خیلی مغرور میگیره یه جورایی برای اینکه حرس زلیخا رو در بیاره
و در آخر امید وارم مادر دمیر (هولیا) بمـــــــــــــــــــــیرع
ییلماز میمیره من دیدم😭
زلیخا خیلی زیباست
بارات
بچه ها عاشق ارجمند شدم همونی که دیروز تازه اومد تو فیلم خیلی خوشتیپ و با حاله عاشقش شدم همینو بس😍😘
بسیار عالی و سریال ترکی درام و قشنگیست مخصوصا بازیگرانش..زلیخا وگلتن...اما من بیشتر نقش غفور و سهمیه رو دوس دارم..باتشکر
می خواستم بدونم ییماز و زلیخا بهم میرسن
اخر
من منتظرم که بهم برسن و بس
بالاخره ییلماز عاشق کیه؟
هالیت زنده هست، خودم یک تیکشو که زنده هست ولی فقیر شده، حالا فهمیدی؟!
تازه من مطمئنم که ییلامازم نمرده و دوباره میاد اگرم خودش نیاد ینفره دیگه رو بجاش میارن.
با N هستم
یییلمازمیمیرع توی ماشین ماشین انفجا شد ولی زلیخا و عدنان زنده میمیونن دمیر میره ییلمازو نژاد میده اما ییلماز تو بیمارستان بیشتر دوروز نتونست زنده بمونه و میمیرع زلیخا طفلی خیلی گریه کرد هونکار هم میمیره و زلیخا میشع خانم چوکوروا یعنی عمارتو زلیخا مدارا میکنع دمیر هم عاشق یک دختر میشع و بعد توی یک جشنی میگه کع من میخام نصف سهام شرکتو به زلیخا بدم بعدشم دمیر و زلیخا چونکه دیگه هیچ کسو ندارن عاشق هم میشن و پایان سریال روزگاری در چوکوروا😊
کیا هنوز میگن ییلماز به زلیخا میرسه دستاشونو بگیرن بالا✋
سلام
من تایه قسمتی که هونکارتوسط عمه مژگان کشته میشه ویه مقداربعدش دیدم امانمیدونم چراقسمت آخرش روهیچ سایتی نذاشته یاگفته قسمت آخر امابازنمیشه
زلیخا سه تا تیر میزنه به دمیر ودمیررومیبرن بیمارستان اما نمیمیره بعد ایلماز یه تیکه نامه سوخته پیدا میکنه که زلیخا همه چیز رو توش نوشته و تو بیمارستان هم همه چیزوبه ایلمازمیگه اما ایلماز ناراحت میشه و میگه عاشق چه جور زنی شدم چرا به من نگفتی عدنان پسر منه و هر چی زلیخا توضیح میده که به خاطر حفظ جان اون و عدنان ازدستت دمیر این کارو کرده ایلماز قبول نمی کند و زلیخا هم میگه حالا که قبول نمیکنی من هم خودم را می کشم و می خواد خودشو از اتاق بیمارستان بندازه پایین که گلتن و ایلمازسعی میکنند جلوش رو بگیرند و ایلماز میگه هرچی بگی قبوله و می پره زلیخا رو نجات می ده و به زلیخا قول میده که فعلاً کاری نکنه تا به موقعش بعد ایلماز شکایت می کنه که عدنان پسر منه
قضیه کشته شدن هونکار با عمه مژگان بیرون از شهر قرار میزاره و وقتی میبینمش پروندهای رو بش نشون میده و تهدیدش میکنه امره مژگان هم وقتی اوضاع رو بد میبینه با چاقو چند ضربه به شکمش میزنه و میوفته رو زمین بعد عمه مژگان نیاد و پرونده رو برمیداره و جواهرات اون رو هم برمیداره و و از اونجا فرار میکنن
بعدش میره و جواهرات رو میزاره تو خونه معشوقه پدر دمیر که در کاباره کار می کرده و دمیر دور از چشم مادرش به اون �جی میداده به صورت ماهیانه و بعد کم کم قضیه رو میشه و دمیر تو یه مراسمی که فکر کنم جشن تولد بود به همه میگه که این زن رسمی پدرم وبعدهونکار یه روز خودش میره تا به بهانه پول ماهیانه با اون زن صحبت کنه اما اون پول رو نمیگیره
حالا عمه مژگان جواهرات مادر دمیر رو تو خونه اون میزاره اونم در حالیکه اون زن داره با هندزفری آهنگ گوش میده و عمه مژگان درو باز میکنه و یواش از پشت سرش میره طبقه بالا و جواهرات رو میزاره تو اتاقش که قتل را اندازه گردنش به موقع تشییع جنازه مأموران میان زن را به جرم قتل دستگیر می کنند و دمیر بعد از تشییع جنازه میره پاسگاه و میگه که این زن رو کاملاً میشناسه امکان نداره اون قاتل باشه اما مامور ها میگن جواهرات مادرت تو خونه اون بوده و دمیر میکنه و بهش میگه تو این کارو کردی واقعاً؟ اون زن هم میگه من این کارو نکردم واقعا این جوری فکر می کنی در مورد من؟ بعد دمیر با ناراحتی میاد تو راهروی پاسگاه رو صندلی میشینه و داره فکر میکنه که تکین میاد پیشش و جریان رو میپرسه بعد میگه تو فکر می کنی اون زن این کارو کرده باشه؟ که دمیر میگه اصلاً باورم نمیشه و امکان نداره اون این کارو کرده باشه و بعد تکین میگه به خدا قسم اگر اون این کارو کرده باشه خودم میکشمش که دمیر میگه اگر اینطور باشه من برای کشتن اون از توارحجترم
اما مسئله دیگه اینه که هنگامی که عمه مژگان میره جواهرات رو بذار تو خونه اش زن همسایه که داره بیرون خونه خودش رو جارو میکنه اون رو میبینه
اماطبق آمارهاییکه گرفتم درآخرسریال ایلمازهمراه زلیخابابچه هاشون کنارهم زندگی میکنن
به کاربربنام دخی بهشت هم میگم که شنیدن کی بودماننددیدن
میگه خوشگل تراززلیخاست خوب ثابت کن بعدمیگه درحدش نیستم اینم اشتباهه چون اون یه بازیگره درست که چی؟فقط خدامیدونه کی ازکی باارزشتره
آدم نبایدخودش روبالاترازکسی بدون وپایینترازکسی هم ندونه چون هیچکس نمیدونه واقعاکی ازکی بالاتره
پس خانوم خودت رودست کم نگیرعزیزم.
به جان خودم ایلماز میمیره الان داشتم فیلمشو میدیدم داشتن دفنش میکردن بزنین تو گوگل میاره براتون
باید مژگان با دمیر عروسی میکرد زیخا هم با ییلماز این طوری خوب بود من منتظرم ببینم غفور با سحر ازدواج میکنه یا نه
ولی اخرش ییلماز به زلیخا میرسه😍
سلام لطفا درست بگید ایلماز میمیره زلیخا چیمیشه؟
سلام من عاشق این فیلمم...دوست داره در آخر زلیخاه به ییلماز برسه
میدونستید علی رحمت تکین پدر دمیر یامان هست 😮 خب قبلا هولیا یامان نامزد علی رحمت تکین بوده و بعد هم اون رو ول کرد و رفت پیش عدنان یامان ولی وقتی پیش علی رحمت تکین بود از اون باردار شد و امد پیش عدنان یامان و بعد دمیر یامان رو به دنیا آورد و حالا به صورت ناخدا گاه برادر ییلماز اکایا دمیر یامان دشمن خونی اش می شود
خوبه عالیه
فیلمو خیلی کش میدن 😐💔لامصب تو گوگل هرچقد دنبال قسمت آخرشم که مامانم نشون بدم وس برداره از فیلم، نیست که نیست😐
من که امید وارم زلیخا و ییلماز به هم برسن و مژگان و دمیر لعنتی بمیرن انشالله ولی ییلماز در آخر میمیره
خیلی فیلم عالیه ولی مادر،دمیر میمری
عالی
واقعا زلیخا خیلی احمقه دمیر چشه پولدار زشتم که نیست ییلماز دیگه کیه انگار همه کسایی که عروسی کردن عاشق هم بودن اححمقق
ییلما. به مژگان میرسه
سلام خیلی سریال قشنگیه من عاشق یلمازم😘امشب باز یلماز تیر خورد پسر خاله دمیر داشت ب گلتن تجاوز میکرد یلماز رسید درگیر شدن اونم شلیک کرد😒ولی دوس دارم آخر ب زلیخا برسه
خیلی عالی است فیلم روزگارانی در چوکوروا ویک عشق یک جنون والهه عشق میشه بگید الهه عشق قسمت چه میشه لطفاً ممنون
من دوست داشتم زلیخا به ییلماز برسه اما نامردا ببین چیکار کردن تو رو خدا حیفه 😔 شما خودتون میبودید و اگه این بلاها به سرتون میوند چیکار میکردید دردناک بود نه؟ اما یه چیزی بگم درسته فیلمه دیگه ولی به نظرم زلیخا و ییلماز در اصلش خیلی به هم میان
سلام خانمها وآقایون من تو یوتیوب زبون اصلی دیدم ییلماز تصادف میکنه زلیخا ودمیر نجاتش میدن ولی بعد از عمل میمیره حتی خاک سپاریشم نشون میده ولی بعدش رو دیگه نمیدونم
یواش
فعلن بزاری برسیم قسمت اخرش تا ببینیم چی میشه
زلیخا دیگه به ییلماز نرسه مردم ایران دیگه خواب نداره؟😂😂😂😂😂
عالی
در سریال چوکوروا کل بازیگران شهرت یافتند
کاش تو سریال من به جای زلیخا بودم انقدر از زلیخا به خاطر زیبایی و قد وهیکلیش حسودیم میشه اما خودم خوشگلترم به نظرم هر چی باشه من تو شان این بازیگره نیستم که خودمو با اون مقایسه میکنم ولی من اگه به جای زلیخا نقش بازی میکردم میگفتید این زلیخای واقعیه به زیباییه همسر یوسف❤
سلام میخوام اخرین قسمتا سریال روزگارانی در چوکوروا رو ببینم
خوب بود
منم نمیدونم
مطمئن باشین دوستان ایلماز و ذلیخا به هم می رسن
به نظر من عشق یه جور شجاعت میخواد که واقعا تهش حماقتهولی بی عشق زندگی کردن هم نقاب نفس کشیدنهنمیدونم تن به حماقت زدن جراتی میخواد که هر کسی اون جرعتو نداره
به نظر من عشق یه جور شجاعت میخواد که واقعا تهش حماقتهولی بی عشق زندگی کردن هم نقاب نفس کشیدنهنمیدونم تن به حماقت زدن جراتی میخواد که هر کسی اون جرعتو نداره
یا س
قسمت اخر این سریال مژگان با زور اسلحه کاری میکنه زلیخا خودش رو دار بزنه بعد زلیخا خودش رو دار میزنه میمیره
ایا اخرش به هم میرسن یا نه
خلاصه این فیلمهای ترکی خوب مردم ایرانو سرکار گذاشتن مردم اصل ول کردن به فر چسپیدن
لطفا سریال روببینیدبعدراجع بهش نظربدید واگه کسی قسمت اخرشوواقعادیده بگه چی میشه
خیر، اگر بکشد فیلم تمام میشود، خوب نمیشود
من فیلمتنو دوست دارم هر چی بگم کم گفتم من اهنگ اخر فیلمتونو دوست دارم خیلی قشنگه
عاشقی سخته وقتی بهش نرسی زجره😣
بله ییلماز با مژگان ازدواج می کند اما ییلماز هنوز زلیخا رو دوست داره اما فکر می کنه که زلیخا اون رو دوست نداره و اون رو فراموش کرده اما زلیخا هم ییلماز رو دوست داره و برای حصادت با مژگان ازدواج کرد چون ییلماز دوست داشت زلیخا رو عضیت کنه و برای همین با مژگان ازدواج کرد واستید بعد یک روز مژگان و زلیخا در ماشین بودن با هم قرار داشتند بعد سوار ماشین شدند که با هم صحبت کردند بعد مژگان می خواد ترمز ماشین رو خاموش کنه اما ترمز قطع شده بعد با هم تصادف می کنند بعد ییلماز می آید که وقتی زلیخا رو می بیند سمتش می رود و بغلش می کند و پیشونیشو بوس می کنه چرا سراغ مژگان نرفت چون ییلماز هنوز زلیخا رو دوست داره و برای حصادت این کار رو می کنه خب ممنونم که این برنامه رو دیدید و امیدوارم که خوشتون بیا خدانگهدار
من عاشق این فیلمم😝😝امید وارم که زلیخا با ییلماز آشتی کنه و دمیر بفهمه که بچه از ییلماز است 😊😊😊و این دمیر بد جنس بمیره😝😝 همگی بگید امین🤲🤲🤲
اخه چقد این زلیخا آشغاله،به نظر من دمیر براش کم نمیزاره،ییلماز مثه دوست پسرش بوده هرچیم بوده تموم شدس،یه زن دوتا مردو اسیر کرده حیف دمیر که انقد دوسش داره زنیکه ی عملی رو😅
قسمت های جلو تر از چه شبکه ای بخش میشه
عالی هست باس فیلم عاشقانه باشه
آخر این فیلم ییلماز و زلیخا با بچه هاش کنار همن
از داستان فیلم و سر گذشت خیلی شماهارو بیان میکنه باید بگردیم دنبال زندگی خودمون
واقعا واسه مژگان ناراحتم. ییلمازو زلیخا با دروغی که خودشون گفتن هم باعث جدایی خودشون شد هم سرنوشت آدمای دروبرشون خراب شد
اا خیلی خوبه
نمیدونم چرا وقتی من سوال میپرسم کسی جواب نمیده !!!!!من یه ذره بی تحملم
حالا از بین شماها کیا عاشق واقعین ?
بـع نظر مـن کـع زلیخا با یـلماز ازدواج کنه
ایلماز نامه ی که زلیخا اونو اتیش زد میبینه ولی به دنبال زلیخا میره خیلی دیر
من در این سریال عاشق واقعی ییلماز شدم حسابی حتی شبها کابوس میبینم
باش
بله
پس چرا کسی جواب سوال منو نمیده 😔😔
من عاشق فیلم یک عشق یک جنون هستم و روزگارانی در چوکوروا عالی
چجوری فیلم رو ذخیره کنیم
اخرش زلیخا به ییلماز میرسه؟
من هر فیلمی رو تا حدی دوست دارم بعد دیگه ازش بیزار میشم زیاد کشش میدن
من کلا وابسته این فیلم شدم فقط خیلی هیجان زده شدم که آخر این فیلم چی میشه واقعا فیلم از بهترین فیلم های منه
سلام من این فیلمو از شبکه جم سریس نگا میکنم چطور بفهمم قسمت چنده اورجینالم؟
من قسمت آخر فصب آخر رو دیدم قسمت آخر زلیخا عاشق دمیر میشه و میره اییلماز رو میکشه باور نکردنیه و اینکه دمیره هم دیگه زلیخا رو دوست نداره میره با مژگان ازدواج میکنه باورد نکردنیه اما اتفاق میافته
خلاصه داستان خیلی جالبه من دیدم
من از ییلماز بدم میادپایان همه فیلماشون همینطوریهچطور میشد عاشق شوهر خودش بشههمش خیانتاه اه
سلام خوبی
ن
خیلی عالیه سرگرمی خوبه
این فیلم عالی
سلام به همگی اسم من غزل است من میدونم که ییلماز با زلیخا ازدواج میکند چون عشق ییلماز و زلیخا واقعا یک عشق واقعیه نه دمیر نمیتواند زلیخا را بکشد چون زلیخا عشق آون هست من از روز اولی که مژگان را دیدم به دلم آگاه بود که أین مژگان میاد بین ییلماز و زلیخا
توروخدا بگین هونکارودمیرتوتصادف میمیرند
سلام من از این سریال خیلی خوشم میاد خیلی فیلم قشنگی است لطفا همه این فیلم رو ببینن خیلی قشنگه
باشه من این سریال رو بسیار دوست دارم از سمیم قلبم این فیلم رو دوست دارم خدا از سازندهاش تشکر میکنم این فیلم بسیار بالا ودارای قدرت بیان هست من عاشق این فیلم هستم واز سازندهایش تشکر میکنم ممنون.
ببخشید یک خورده غلط دارم شما درست آن را بخوانن
سلام. من از این سریال خیلی خوشمزه اومدم. آنکه هونکار زلیخا را مجبور می کنه تا با دمیر ازدواج کنه.ازدواج کردن و زلیخا باردار میشه ولی این بچه از ییلماز بود و مدتی بعد زلخا از دمیر باردار شد.ییلماز مدتی به زندان رفته بود و در زندان با یکی آشنا میشه که وقتی که دمیر چادر های مزرعه را آتش زدند کسی توی زندان با ییلماز آشنا شده بود نجات داد و به عنوان پسر خودش دونست.بعد اینکه ییلماز با مژگان ازدواج می کنه که مژگان هم از ییلماز بچه دار میشه.اینکه زلیخا دمیر را با تیر می زنه و مدتی به زندان میره وقتی از زندان آزاد شد زن ییلماز یعنی مژگان اون را می دزده و اون را با تیرها می زنه زلیخا به بیمارستان میره و دمیر و ییلماز می فهمنماید که زلیخا تیر و خورده و بیمارستان است. قابل از اینکه دمیر بیاد ییلماز میاد ییلماز به زلیخا میگه چرا با دمیر ازدواج کردی؟زلیا گفت:هونکار مجبورمی کرد با دمیر ازدواج کنم.بعد زلیخا به دمیر میگه:من میخوام برم بیرون دلم برای بچه ها تنگ شده.دمیر گفت:بذار از دکتر بپرسم از دکتر پرسید و زلیخا مرخص شد.گلتن تصمیم گرفت خود کوشی کنه که کرد.اینکه هونکار و دمیر بعد مدتی کشته میشن و زلیخا ثروتشان را بدست آورد. زلیخا با یک مرد دیگه بعدم مرگ هونکار و دمیر ازدواج میکنه.اگر چیزی دیگری پیدا کردم حتما می نویسم.خداحافظ 👋👋در خانه می مانیم# دست به دست می دهیم تا کورونا را شکست دهیم#
من که عاشق این سریال هستم.این متنی که بالا ارسال شدها اون را نخورید نمی تونم حذف کنم.از این سریال فهمیدم که هونکار زلیخا را مجبور می کنه تا با دمیر ازدواج کنه.ازدواج می کنن و زلیخا باردار میشه ولی این بچه از ییلماز بود.ییلماز مدتی به زندان رفته بود توی زندان با یکی آشنا شد که دمیر چادر های مزرعه را آتش زد ییلماز توی یکی از چادر ها بود که کسی باهاش او زندان آشنا شده بود ییلماز را نجات داد و به عنوان پسر خودش دونست.بعد اینکه ییلماز با مژگان ازدواج می کنه که مژگان هم از ییلماز بچه دار میشه.بعد زلیخا با تیر دمیر را میزنه و مدتی زندان میره.وقتی آزاد شد مژگان زن ییلماز زلیخا را می دزده و اون را با تیر توی قلبش می زنه و زلیخا به بیمارستان میره و هم دمیر و ییلماز می فهمند. ییلماز میره تو بیمارستان بیمارستان و ییلماز می پرسه چرا با دمیر ازدواج کردی؟گفت هونکار مجبور کرد با دمیر ازدواج کنم.تا وقتی دیگهم خداحافظ👋کورونا را شکست می دهیم#
عاشق این فیلمم
خیلی این فیلمو دوست دارم .