شکر نعمت آن است که از آنچه خداوند
شکر نعمت آن است که از آنچه خداوند را از سایت اسک 98 دریافت کنید.
چهل حدیث درباره شکر و سپاسگزاری
1ـ «پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
مَن تَظاهَرَت نِعَمُ اللهِ عَلَیهِ فَلیُکثِرِالشُّکرَ.
کسی که نعمتهای خدا را برخود مستدام میبیند باید که بسیار شکور و سپاسگذار باشد. (الشهاب فیالحِکَم و الآداب، ص 49)
2ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
شُکرُالنِّعَمِ یَزیدُ فیالرِزْقِ.
شکر نعمت، نعمتت افزون کند. (بحار، ج 71، ص 44)
3ـ «امام جعفرصادق(علیهالسلام)»:
اَلشُّکرُ زیادةٌ فیالنِّعمِ و اَمانٌ مِنَ الفَقرِ.
شکرگزاری باعث وفور نعمت و مصونیت از فقر و تهیدستی است. (تحفالعقول، ص 376)
4ـ امام حسن مجتبی(ع):
تُجَهَلُ النِّعمُ ما اَقامَت، فَاِذا وَلَّتْ عُرِفَت!
نعمت تا زمانی که در دسترس و پابرجاست قدر آن نشناخته است، همین که از دست رفت، قدر آن (تازه) شناخته میشود! (بحار، ج 78، ص 115)
5ـ «امام رضا(علیهالسلام)»:
اَحسنوا جِوارَ النِّعَمِ فَاِنّها وَحشیَّةٌ! ما نَأَتْ عَنِ قَومٍ فَعادَتْ اِلَیهِم.
وقتی نعمتی به شما رسید قدر آن را کاملاً بدانید که نعمت گریزپا است، وقتی از دست رفت دیگر بازنمیگردد! (مُسندالامامالرضاعلیهالسلام، ج 1، ص 286)
6ـ «امام موسیکاظم(علیهالسلام)»:
مَن حَمِداللهَ عَلی النِّعمةِ فَقد شَکَرهُ وَ کانَ الحمدُ اَفضَل مِن تِلکَ النِعمةِ.
کسی که بر نعمتی حمد خدا را کند و الحمدلله بگوید او را شکرگزاری کرده است و این حمد او از آن نعمتی که به او داده أفضل و بالاتر است. (بحار، ج 71، ص 31)
7ـ «امام زینالعابدین(علیهالسلام)»:
إنَّ اللهَ یُحبُّ کُلَّ عَبدٍ شَکور.
خداوند بندگان شکور و سپاسگزار خود را دوست میدارد. (وسائل، ج 11، ص 539)
8ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
اِحذَروا نِفارَ النِّعَمِ فما کُلُّ شارِدٍ بمَردودٍ!
از دست دادن نعمتها را برحذر باشید (و بدانید) که نه هرچیزی که از دست رفت دوباره باز میگردد! (نهجالبلاغه، 238)
9ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
شُکْرُ کُلِّ نِعمةٍ اَلوَرَعُ عَمّا حَرَّمَ الله.
شکر هر نعمتی در این است که انسان آنچه خدا بر او حرام کرده از آن دوری نماید. (خصال، ج 1، ص 11)
10ـ امام حسن مجتبی(ع):
النّعمةُ مِحتَةٌُ فَإن شُکِرَتْ کانت نِعمةً و إن کُفِرتْ صارَت نِقمةً.
نعمتهای خداوند یک آزمون است اگر شکر و حق آن ادا شود برای انسان نعمت و اگر ناسپاسی کرد (همان نعمت) برایش نقمت و عذاب خواهد بود. (بحار، ج 78، ص 113)
11ـ «امام جعفرصادق(علیهالسلام)»:
مَن اُعطِیَ الشُّکَر اُعطِیَ الزِّیادةَ یَقولُ اللهُ عَزّوجَلّ «لَئِن شکَرتُم لَاَزیَدنَّکُم».
کسی که توفیق شکرگزاری به او عطا شده زیادتی نعمت هم نصیب او میگردد. خداوند متعال میفرماید «اگر شکرگزار باشید حتماً شما را زیاده خواهم بخشید». (بحار، ج 71، ص 40)
12ـ «امام رضا(علیهالسلام)»:
أَسرَعُ الذُّنوب عُقوَبةً کُفرانُ النِّعمَةِ.
گناهانی که کیفر آنها زودتر دامنگیر انسان میشود کفران نعمتها است. (مُسندالامام الرضاعلیهالسلام، ج 1، ص 280)
13ـ «پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
اَلایمانُ نِصفانِ: نِصفٌ فیالصّبرِ وَ نِصفٌ فی الشُّکِر.
ایمان دو نیم است: نیمی صبر و شکیبایی و نیمی دیگر شکر و سپاسگزاری است. (تحفالعقول، ص 47)
14ـ امام جواد(ع):
نِعمَةٌ لاتُشکَرُ کَسَیئَةٍ لاتُغفَرُ.
نعمتی که شکر آن ادا نشود، همانند گناهی است که آمرزیده نگردد. (بحار، ج 71، ص 53)
15ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
إنَّ أهنَأَ النّاس عَیشاً مَن کانَ بما قَسَمَ اللهُ لَهُ راضِیاً.
گواراترین زندگی را کسی داراست که به قسمت الهی خود راضی باشد. (فهرست غرر، ص 137)
16ـ «پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
علامةُ الشّاکِرِ اَربَعَةٌ: الشُّکرُ فیالنَّعماءِ وَ الصَّبرُ فیالبَلاءِ وَ القُنوعُ بقِسَمِ اللهِ وَ لایَحمَدُ و لایُعظِّمُ الاّ اللهَ.
آدم شکرگزار چهار علامت دارد: در وقت نعمت شاکر، هنگام بلا صابر، به قسمت خدا قانع و تنها خدا را ستایش و بزرگداشت میدارد. (تحفالعقول، ص 21)
17ـ امام هادی(ع):
اِنَّ النِّعَمَ مَتاعٌ وَ الشُّکرَ نِعَمٌ و عُقبی.
نعمتهای خدا برای انسان کالای دنیاست اما شکرگذاری هم نعمت است و هم آخرت و خوشعاقبتی. (بحار، ج 78، ص 365)
18ـ «امام محمدباقر(علیهالسلام)»:
اِستَکثِرْ لِنَفسکَ مِنَ اللهِ قَلیلَ الرِّزقِ تَخَلُّصاً اِلَی الشُّکرِ.
روزی کم را از طرف خدا برای خود بسیار بشمار تا بتوانی از عهده شکر آن برآیی. (تحفالعقول، ص 293)
19ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
اذا وَصَلَتْ اِلَیکُم اَطرافُ النِّعَمِ فلا تَنفِروا اَقصاها بقِلَّةِ الشُّکرِ!
نعمتی! که به دستتان رسید، با قصور در شکرگزاری آن، نیمهکاره آن را از دست ندهید. (بحار، ج 71، ص 53)
20ـ «پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
لایَشکُرُ اللهَ مَن لَم یَشکُرِ النّاسَ.
کسی که از مردم (در برابر محبتهای آنها) سپاسگزاری نکند خدا را سپاسگزاری نکرده است. (الفقیه، ج 2، ص 343)
21ـ «پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
مَن اَتی اِلَیکُم مَعروفاً فَکافِئُوهُ و إن لَم تَجِدوا فَاَثنُوا فَاِنَّ الثَّناءَ جَزاءٌ.
اگر کسی به شما محبّتی کرد شما هم محبّت او را جبران کنید و اگر نتوانستید (لااقل) از او تشکر نمایید، این تشکر شما پاداش او خواهد بود. (تحفالعقول، ص 49)
22ـ امام جواد(ع):
لایَنقطِعُ المزیدُ مِن اللهِ حَتّی یَنقَطِعَ الشُّکْرُ مِنَ العِباد.
تا زمانی که بندگان از شکرگزاری به درگاه خدا دریغ نمیدارند ازدیاد نعمت و تفضلات خداوند نیز از آنها دریغ نخواهد شد. (تحفالعقول، ص 480)
23ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
مَن لَم یَشکُرِ الاِنعامَ فَلیُعَدَّ مِنَ الاَنعامِ!
کسی که نعمتها را سپاسگزاری نمیکند باید او را همدوش و در ردیف حیوانات به حساب آورد! (فهرست غرر، ص 80)
24ـ «امام موسیکاظم(علیهالسلام)»:
اِنَّ کُلَّ نِعمَةٍ عَجَزْتَ عَن شُکِرها بمَنزلَةِ سَیِّئَةٍ تؤاخَذُ بها!
هر نعمتی که از عهدة شکر آن برنیایی در حکم یک گناه است که از آن بازخواست خواهی شد! (تحفالعقول، ص 415)
25ـ «پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
اَلتَّحدُّثُ بالنِّعَمِ شُکرٌ.
نعمتهای خدا را بازگو کردن، خود شکر و سپاسگزاری است. (مواعظ عددیّه، ص 3)
26ـ «امام جعفرصادق(علیهالسلام)»:
المُعافَی الشّاکرُ لَهُ مِثلُ اَجرِالمُبَتَلیَ الصّابرِ.
آدم سالم شکرگزار، ثواب آدم بلانشین صبور و شکیبا را دارد. (تحفالعقول، ص 382)
27ـ «امام جعفرصادق(علیهالسلام)»:
ضَغْطَةُ الَقَبرِ لِلمؤمنِ کفارةٌ لِما کانَ مِنهُ مِن تَضییعِ النِّعَمِ.
(یکی از علل) فشار قبر برای مؤمن کیفر ناشکری او در برابر نعمتهای الهی است. (سفینه، ج 2، ص 74)
28ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
کُن فیالسَّراّءِ عَبداً شکُوراً وَ فیالضَّرّاءِ عَبداً صَبوراً.
در روزهای خوشی و آسایش بندهای شاکر و سپاسگزار و در روزهای محنت و سختی بندهای صبور و شکیبا باش. (فهرست غرر، ص 179)
29ـ «امام جعفرصادق(علیهالسلام)»:
طوبی لِمَن لَم یُبَدِّلْ نِعمةَ اللهِ کُفراً.
خوشا به حال کسی که شکرانة نعمتهای خدا را تبدیل به کفران و ناسپاسی نکند. (بحار، ج 71، ص 46)
30ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
تُعرَفُ حَماقَةُ الرّجُلِ بالاَشَرِفیالنِّعمةِ وَ کَثرةِ الذُّلِّ فیالمِحنَةِ.
حماقت شخص در آنجا است که در حال نعمت سرمست و ناسپاس و در وقت محنت ذلیل است و بیتاب. (فهرست غرر، ص 83)
31ـ «پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
مَن لَم یَشکُرِ القَلیلََ لَم یَشکُرِ الکَثیرَ.
کسی که نعمتهای خُرد و کوچک را شکرگزار نباشد نعمتهای کلان و بزرگ را نیز شکرگزار نخواهد بود. (شهابالاخبار، ص 152)
32ـ «امام جعفرصادق(علیهالسلام)»:
فی کُلِّ نَفَسٍ مِن اَنفاسکَ شُکرٌ لازمٌ لَک بَل اَلفٌ أَو اَکثَر.
برای هر یک از نَفَسهای تو یک شکرانه بلکه هزار و بیش از هزار شکرانه بر تو لازم است. (جامعالسعادات، ج 3، ص 236)
33ـ امام موسیبنجعفر(ع):
إنّ العاقِلَ اَلّذی لایَشغَلُ الحلالُ شُکرَهُ وَ لایَغلِبُ الحرامُ صبرَهُ.
آدم عاقل کسی است که آنچه حلال است او را از شکرگزاری باز نمیدارد و آنچه حرام است بر استقامت و پایداری او در دین چیره نمیگردد. (تحفالعقول، ص 407)
34ـ «امام جعفرصادق(علیهالسلام)»:
شُکرُالنِّعمةِ اِجتنابُ المَحارِمِ وَ تَمامُ الشُّکرِ قَولُ الرَّجُلِ «الحمدُلله رَبِّ العالَمین»
شکر نعمت، دوری از گناهان است و کمال شکرگزاری انسان گفتن «الحمدُ للهِ رَبِّ العالَمین». (بحار، ج 71، ص 40)
35ـ «امام جعفرصادق(علیهالسلام)»:
ما اَنعَمَ اللهُ علی عَبدٍ بنعمَةٍ صَغُرَتْ اَو کَبُرَتْ فَقالَ «الحمدُّلله» اِلاّ اَدّی شُکرَها.
هرگاه خدا نعمتی به بندهاش عطا کند، خُرد باشد یا کلان، و به پاس آن بگوید «الحمدُلله» شکر آن نعمت را به جا آورده است. (بحار، ج 71، ص 32)
36ـ «امام محمدباقر(علیهالسلام)»:
تَخَلَّصْ اِلی عظیمِ الشُّکرِ باستِکثارِ قَلیلِ الرِّزقِ و اسْتقلالِ کَبْرِ الطّاعةِ.
شکر بسیار و خالصانه در آن است که روزی کم را زیاد بدانی و اطاعت بسیار را کم شماری. (بحار، ج 78، ص 164)
37ـ «امام رضا(علیهالسلام)»:
اِنَّ اللهَ عَزَّوجلّ أَمَرَ بالشُّکرِ لَهُ وَ لِلِوالدَینِ فَمَن لَمْ یَشکُرْوالدَیهِ لَم یَشکُرِ اللهَ.
خداوند متعال شکر و سپاس را برای خود در کنار شکر و سپاس والدین قرار داده، کسی که شکرانة والدین را به جا نیاورد شکرانة خدا را هم به جا نیاورده است. (العیون، ج 1، ص 258)
38ـ «امام جعفرصادق(علیهالسلام)»:
اَحسنُوا صُحَبةَ النِّعمِ قَبلَ فِراقِها فَاِنّها تَزولُ و تَشهَدُ علی صاحِبها بما عَمِلَ فیها.
قدر نعمتها را نیکو بدانید پیش از آن که آنها را از دست بدهید و بدانید که نعمتها زوالپذیرند ولی (فردا) گواهی خواهند داد که رفتار صاحبانش با آنها چگونه بوده است. (مکارمالاخلاق، ص 148)
39ـ «امام جعفرصادق(علیهالسلام)»:
مَن قالَ اَربَعَ مَراّتٍ اِذا أَصَبَحَ «الحمدُلله رَبِّ العالَمین» فَقَد اَدّی شُکْرَ یَومِهِ و مَن قَالها اِذا أَمسی فَقَد ادّی شُکرَ لَیلَتِهِ.
هر کس در آغاز روز چهار مرتبه بگوید «الحمدُللهِ رَبِّ العالمین» شکرانة آن روز را به جا آورده و اگر آن را در آغاز شب بگوید شکرانة آن شب را (نیز) به جا آورده است. (مکارمالاخلاق، ص 308)
40ـ «امام جعفرصادق(علیهالسلام)»:
مَن قالَ فی کُلِّ یَومٍ سَبْعَ مَرّاتٍ «الحمدُللهِ عَلی کُلِّ نِعمةٍ کانَت أَوهِیَ کائِنَة» فَقَد اَدیّ شُکرَ ما مَضی وَ شُکرَ ما بَقِی.
هر کس در هر روز هفت مرتبه بگوید «الحمدُللهِ عَلی کُلِّ نِعمةٍ کانَت أَوهِیَ کائنَة» شکر تمام نعمتهای گذشته و آینده را به جا آورده است. (ثوابالأعمال، ص 27)
منبع: شکوفه های حکمت
منبع مطلب : hedayatgar.ir
مدیر محترم سایت hedayatgar.ir لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
شکرگزاری از واسطه های نعمت خداوند، به منزله شکر خداوند است
به گزارش روابط عمومی سرچشمه، حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد حاج علی اکبری در جلسه دیگری از تفسیر صحیفه مبارکه سجادیه، به بیان مضامین عبارت « وَ تَرْک الشُّکرِ لِمَنِ اصْطَنَعَ الْعَارِفَةَ عِنْدَنَا» پرداخته و گفت: امام زین العابدین(ع) در دعای هشتم صحیفه سجادیه از آسیب های اخلاقی، فکری، عملی، فردی و اجتماعی به خداوند متعال پناهنده می شوند.
در ادامه گزیده ای از سخنان حجت الاسلام والمسلمین حاج علی اکبری را مرور می کنیم:
- قدرشناسی از کسانی که به ما خدمت می کنند، موجب تعالی شخصیت فرد و ترویج زیبایی ها در جامعه می شود. در عین حال ترک این قدرشناسی، موضوع پناهندگی به پروردگار متعال است. در واقع امام زین العابدین(ع) به خداوند متعال عرضه می دارد که به تو پناه می برم از اینکه قدرشناسی و شکر نسبت به کسانی که به ما احسانی داشته، ترک کنم.
- در فرهنگ اسلامی، شکر از جمله صفات حضرت حق است و خداوند متعال در قرآن کریم خود را شاکر و شکور معرفی می فرماید. با این مفهوم که در برابر نیکی ها، اعمال شایسته و اندیشه های نورانی بندگان خود به خوبی پاداش می دهد و چیزی از حسنات خلق از نگاه خالق پنهان نمی ماند و حضرت حق در برابر او پاداش های فراوانی برای بندگان خود در نظر می گیرد.
- یکی از صفاتی که در صدر فهرست ویژگی های انسان مؤمن قرار می گیرد، صفت شکر در برابر حضرت حق است. لذا انسان مؤمن اگر در برابر خداوند متعال در وضعیت بسیار مطلوبی قرار بگیرد شاکر می شود و اگر باز هم ارتقا پیدا کند به مقام شکور می رسد. چون صفت شکر، به زیرساخت ها و مبانی بسیار روانی و روحانی نیاز دارد تا کسی به مقام شکور برسد، به همین دلیل خداوند فرموده است: «و قلیل من عبادی الشکور؛ و از بندگان من اندکی شکرگزارند» (سوره سباء، آیه 13)
- زمانی که ایمان بالغ شده و به جایگاه فرازمند خود می رسد، میوه شکر بار می دهد که میوه بسیار شیرینی است.
- شکر بنده در برابر حضرت حق در جلوه های نعمت و احسان حق است. یعنی لطف و عنایت الهی جلوه کرده و در قالب نعمت به بنده رسیده و در او صفت شکر را برانگیزد. پس شکر، واکنش انسان مؤمن به دلیل خردمندی و بلوغ ایمانی او در برابر نعمتی است که از حضرت حق به او رسیده است.
- معرفت منعم شناسی و نعمت شناسی به دلیل فطرت الهی او، حالت قدرشناسی را بر انگیزد که از مبادی تصدیقی که جنبه شناختی دارد، آغاز شده، روح انسان مؤمن را متلاطم می کند، وقتی به شناخت و درک رسید فطرت او در برابر احسان حالت کرنش و خضوع و فروتنی پیدا می کند، همان طور که فرموده است: «هل جزاء الاحسان الا الاحسان» البته با این فرض که فطرت سالم و پرورش یافته باشد. پس در درجه اول به خضوع و فروتنی پیدا کرده و در بطن خضوع، احساس شوق به او دست می دهد که خدا او را دیده و به او عنایت و توجه پیدا کرده و این وضعیت محبت را نسبت به خالق منعم بر میانگیزد و موج محبتی از انسان به سوی حضرت حق ایجاد شده و این حس فوقالعاده باعث می شود که زبان به ثنای خالق خود باز می کند. در عین حال اهتمام می ورزد که نعمت را در مسیر رضای خالق خود مصرف کند. به این ترتیب از معرفت و منطقه شناختی تا منطقه مهر و محبت و طلوع در زبان به قعده ثناخوانی حضرت منعم ادامه پیدا کرده و در عمل او جلوه گر می شود. به این ترتیب شکر شامل شکر عقلی، قلبی، زبانی و عملی می شود و شکر تمام شخصیت شاکر را پوشش می دهد.
- شکرگزاری در برابر خداوند متعال امری فطری در انسان است و هر کسی به عقل خالص و فطرت خود رجوع کند، این صفت را در خود می یابد. آنچه هم که در کلمات شرع مقدس در توصیه به شکر شده است، از قبیل ارشاد به عقل است.
- مشخص است که هرچه به ما برسد فقط از سوی خداوند متعال است. بنابراین شکر حقیقی که به معنای کرنش و تواضع و بندگی است، به حضرت حق اختصاص دارد.
- در اینجا این سوال مطرح می شود که آیا واسطه هایی که باعث رسیدن نعمت به ما می شوند، باید در محیط دید ما قرار بگیرند و آیا نسبت به آنها هم وظیفه ای در مقام شکر و سپاس داریم؟ و اگر جواب مثبت است آیا با توحید در شکرگزاری منافاتی دارد؟ پاسخ این پرسش آن است که خداوند تبارک و تعالی اراده کرده که بخش عمده ای از نعمتها با واسطه به ما برسد. این واسطه ها به دو دسته اختیاری و غیر اختیاری تقسیم میشوند. واسطه های اختیاری مانند پدر و مادر هستند که به میل و اراده خودشان واسطه رسیدن نعمت الهی بر ما شدهاند. واسطه های غیر اختیاری هم مانند نقش ابر و باد و مه و خورشید و فلک به اراده خداوند متعال واسطه رسیدن فیض و نعمت الهی بر ما شده اند.
- خداوند متعال قدرشناسی از اسباب و واسطه های نعمت را به منزله شکر از خود قرار داده است، به طوری که اگر انسان واسطه ها را نادیده گرفته و واکنش شاکرانه در برابر آن ها نداشته باشد، حضرت حق شکر از خود را قبول نخواهد کرد.
- نگاه انسان موحد سبب ساز بوده و واسطه ها را سبب می بیند و قدردان آنهاست. اگر کسی نسبت به واسطه فیض نگاه استقلالی داشته باشد، دچار شرک شده و سقوط خواهد کرد. اما نگرش توحیدی می گوید واسطه ها نیز بخشی از انعام حضرت منعم و لطف الهی است و بنابراین قدرشناسی از واسطه ها با توحید هیچ منافاتی ندارد.
- باید توجه داشت که بندگی جلوه هایی دارد و یکی از باشکوهترین جلوه های آن شکر است. یکی از جلوه های «ایاک نعبد» این است که «ایاک نشکر» به این معنا که سپاس و شکر من صرفا از آن توست. از اینکه بگذرد شکر مجازی در برابر مجازی، یعنی واسطه های نعمت خداوند می شود. شکر حقیقی در برابر منعم حقیقی و شکر مجازی در برابر منعم مجازی صورت می گیرد، البته شکر مجازی به شکر حقیقی برمی گردد، همانطور که هر مجازی به حقیقت برمی گردد.
- خداوند متعال بر اساس شکل گیری و حفظ جامعه انسانی، مطلوب شدن جامعه انسانی برای آحاد و برای آنکه خیرخواهی و خیر رسانی ترویج شود، قدرشناسی در برابر واسطه ها را قدرشناسی خود قرار داده است. در واقع انسانها را به یکدیگر نیازمند کرده و رفع نیاز دیگری را به عنوان ارزش معرفی فرموده و قدرشناسی در برابر منعم واسطه را هم واجب قرار داده است. از سوی دیگر روح قدرشناسی در برابر دیگران را هم در ما تعبیه فرموده است. همچنین در روان انسان ها نیاز به قدرشناسی دیگران هم تعبیه فرموده تا وقتی به دیگری خوبی می کند، انتظار دیده شدن و درک شدن داشته باشد.
- همه انبیای الهی درباره پاداش رسالت خود فرمودند: «قل لااسئلکم علیه اجرا» به این معنا که هیچ پاداشی از شما نمی خواهیم. اما رسول خاتم(ص) فرمودند که: «قل لااسئلکم علیه اجرا الا المودة ذی القربی» که البته مودت نسبت به ذی القربی و اهل بیت پیامبر اکرم علیهم السلام موجب نجات خودمان خواهد شد. پس این اجرا هم به خود ما بر می گردد.
- امام رضا (ع) درحدیثی از جد بزرگوار خود پیامبر اسلام(ص) نقل فرمودند که: « بنده ای را در قیامت به پیشگاه الهی می آورند و خداوند درباره او فرمان عذاب می دهد عرض می کند، بارالها! دربارهام امر به دوزخ فرمودی با آن که من در دنیا مسلمان و قاری قرآن بودم، خداوند می فرماید بنده من! نعمت هایی را به تو دادم و شکر آنها را بجای نیاوردی. عرض می کند، بارالها! فلان نعمت را دادی تو را شکر کردم، فلان نعمت را دادی، تو را شکر نمودم، یک به یک نعمت ها را می شمرد و از شکر ها نام می برد. خداوند می فرماید: بنده من! راست می گویی، جز آن که کسی را که من به دست او نعمت خود را به تو رساندم شکر نکردی، و من با خود عهد نموده ام شکر نعمت هایی را که به بنده ای دادهام نپذیرم تا شکر کند کسی را که نعمت من توسط او به وی رسیده است.»
- امام صادق (ع) فرمودند: « لعَنَ اللهُ قاطعی سَبیلِ المعرُوفِ. قیلَ: و ما قاطِعوُا سَبیلِ المعرُوف؟ قالَ: الرَّجُلُ یصنَعُ الیهِ المعروُف فیکفُرُهُ فَیمتَنِعُ صاحِبُهُ مِن اَن یصنَعَ ذلک إلی غَیرهِ؛ نفرین خدا بر آنان که راه خیر و خوبی را می بندند، پرسیدند: چه کسانی چنین اند؟ فرمود: کسی که به او خوبی می کنند و او کفران می ورزند، آنگاه صاحب نعمت به دیگری احسان نمی کند.»
- حضرت امیرالمومنین(ع) فرمودند: «حق است بر کسی که خیری به او رسیده که مکافات کرده و به خوبی پاسخ بدهد و اگر نمی تواند او را به زبان شکر کند و اگر نمی تواند حداقل در قلب و وجود خود نعمت او را شناخته و نسبت به او محبت داشته باشد و اگر نمی تواند حَقٌّ علی مَن اُنعِمَ علَیهِ أن یحسنَ مکافَأةَ المُنعِمِ ، فإن قَصُرَ عن ذلک وُسْعُهُ فعلَیهِ أن یحسنَ الثَّناءَ ، فإن کلَّ عن ذلک لِسانُهُ فعلَیهِ بمَعرِفَةِ النِّعمَةِ و مَحَبَّةِ المُنعِمِ بها فإن قَصُرَ عن ذلک فلَیسَ للنِّعمَةِ بأهلٍ؛ کسی که به او نیکی شده ، وظیفه دارد نیکی کننده را به خوبی پاداش دهد . اگر توان این کار را نداشت باید به خوبی تشکر کند و اگر زبانش از این کار هم قاصر بود، وظیفه دارد که ارزش آن نیکی را بشناسد و خوبی کننده را دوست داشته باشد و چنانچه از این کار هم کوتاهی کرد، لایق نیکی نیست.»
- امام سجاد (ع) فرمودند: « وَ أَمّا حَقّ ذی الْمَعْرُوفِ عَلَیک فَأَنْ تَشْکرَهُ وَ تَذْکرَ مَعْرُوفَهُ وَ تَنْشُرَ لَهُ الْمَقَالَةَ الْحَسَنَةَ وَ تُخْلِصَ لَهُ الدّعَاءَ فِیمَا بَینَک وَ بَینَ اللّهِ سُبْحَانَهُ فَإِنّک إِذَا فَعَلْتَ ذَلِک کنْتَ قَدْ شَکرْتَهُ سرّاً وَ عَلَانِیةً ثُمّ إِنْ أَمْکنَ مُکافَأَتُهُ بالْفِعْلِ کافَأْتَهُ وَ إِلّا کنْتَ مُرْصِداً لَهُ مُوَطّناً نَفْسَک عَلَیهَا؛ و اما حق کسی که به تو احسان کرده این است که او را سپاس داری و احسانش را یاد کنی و گفتاری نکو درباره او بپراکنی و میان خود و خدای سبحان خالصانه دعایش کنی، پس اگر به راستی چنین کردی او را در نهان و عیان سپاس داشتهای، آنگاه اگر عوض دادن به او برایت میسر شد او را عوض دهی وگرنه هماره در صدد جبران باشی و خود را منتظر فرصت آن نگاه داری.»
منبع مطلب : sarcheshmeh.org
مدیر محترم سایت sarcheshmeh.org لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.