فرهنگ بومی تهران درس آزاد کلاس پنجم
فرهنگ بومی تهران درس آزاد کلاس پنجم را از سایت اسک 98 دریافت کنید.
فرهنگ تهران
فرهنگ تهران، پایتخت ایران، با وجود گروههای قومی گوناگون در شهر، بیشتر تحت تأثیر فرهنگ ایرانی و فرهنگ عربی اسلامی است. تأثیر فرهنگ عربی بر چهرهٔ شهر و پوشاک مردم بسیار برجسته است.[۳] بسیاری از جشنوارههای فرهنگی ایران، برای نخستینبار در تهران پدید آمدند و هر سال در این شهر برگزار میشوند. این شهر کانون مهمی برای تئاتر، فیلم، سینما، موسیقی، ورزش و رسانهها در ایران است. همچنین موزههای معروف پر شماری در این شهر وجود دارد.[نیازمند منبع]
هنر[ویرایش]
تهران نقشی برجسته در فرهنگ و هنر ایران دارد.[۳]
برخی از نقاط هنری تهران :
خانه موزه استاد صبا ( بهارستان )
موزه فرش ( کارگر شمالی )
موزه موسیقی ( الهیه )
خانه صادق هدایت ( سعدی )
موزه سینما ( باغ فردوس )
موزه آبگینه و سفالینه ( سیتیر )
موزه هنر های معاصر ( کارگر شمالی )
تاتر شهر ( پارک دانشجو )
تالار وحدت ( حافظ )
تئاتر[ویرایش]
پیشینهٔ تئاتر در تهران، از زمان ناصرالدینشاه قاجار آغاز میشود. پس از آشنایی ناصرالدینشاه با تئاتر در سفری که به اروپا داشت؛ او فرمان ساخت سالنی را برای اجرای تئاتر صادر کرد. در همین دوران بود که تکیه دولت ساخته شد.[۴]
با روی کار آمدن مشروطیت در ایران، تئاتر پیشرفت بیشتری کرد و تئاترهای تازهای پدید آمد که از اولین آنها تئاتر فرهنگ بود که در عمارت مسعودیه نمایش میداد.[۴] تئاتر دوم نیز تئاتر ملی بود که که ریاست آن را عبدالکریمخان محققالدوله بر عهده داشت.[۴]
تالار رودکی نیز یکی از مجهزترین و بزرگترین تالارهای اپرا، موسیقی و تئاتر در ایران است که توسط اوژن آفتاندلیانس طراحی شده و با نام شاعر و نوازندهٔ ایرانی، رودکی در ۳ آبان ۱۳۴۶ گشایش یافتهاست.[۵]
تئاتر شهر تهران در سال ۱۳۴۶ توسط علی سردارافخمی طراحی شد و ساخت آن پنج سال به طول انجامید.[۶] این مجموعه در روز شنبه، هفتم بهمن ۱۳۵۱ با روی صحنه رفتن نمایش باغ آلبالو نوشتهٔ آنتون چخوف و به کارگردانی آربی اوانسیان به عنوان مهمترین سالن تئاتر ایران گشایش یافت.[۷][۸]
رویدادهای سالانهٔ جشنواره تئاتر فجر و جشنواره تئاتر عروسکی نیز در تهران برگزار میشوند.
فیلم و سینما[ویرایش]
میرزا ابراهیمخان صحافباشی نخستین سالن نمایش فیلم تهران را در سال ۱۲۸۳ ایجاد کرد.[۹] روسیخان نیز در سال ۱۲۸۶ تصمیم گرفت که در مغازهاش نمایش همگانی فیلم راهاندازی کند. او کارش را توسعه داد و با استقبال خوبی از سوی مردم مواجه شد؛ این موضوع به ایجاد رقابت و پیشرفت سینما در تهران کمک کرد.[۱۰]
در دوران پهلوی اول، برای مدتی سینماهای تهران تعطیل شدند اما بالاخره مشروط بر این که از ساعت ۱۸ شروع و تا ساعت ۲۱:۳۰ کارشان پایان یابد، به فرمان سید ضیاء باز شدند. سینماهای این دوران همان گونه که پیش از این نیز رسم بود، بر اساس مادهٔ ۹ نظامنامهٔ سینماها، فیلمهایی از انواع «فیلم اخبار»، «فیلم علمی» و «فیلم بزرگ نمایش» را نمایش میدادند.[۱۱]
نخستین سینمای مدرن ایرانی نیز گراند سینمای تهران بود که در سال ۱۳۰۵ تأسیس شد و ترجمهٔ میاننویسهای خارجی نیز از آن شروع شد؛ پس از این اقدام گراند سینما، بر اساس دستور نظامنامه، سینماهای تهران باید خلاصهای از داستان فیلم را چاپ میکردند. همچنین در اواخر دههٔ بیست، اغلب سینماهای تهران، دارای ارکستر بود.[۱۱][۱۲]
از دههٔ چهل تا ۱۳۵۷، از ۹۰ سینمای فعال شهر تهران، نام بیش از یک سوم آنها خارجی بود. در این دوران شمار قابل توجهی از سینماهای نوین تهران دراختیار شرکتهای خارجی بود. همچنین به گزارش دفتر مطالعات و برنامهریزی وزارت فرهنگ و هنر، از ۴۷۳ فیلم نمایش داده شده در سال ۱۳۵۳ در تهران، ۶۱ فیلم ایرانی، ۱۴۳ فیلم آمریکایی و دیگر فیلمها نیز از کشورهای انگلستان، فرانسه، ایتالیا، هندوستان، ژاپن، هنگ کنگ و شوروی بودهاند.[۱۱]
از سال ۱۳۴۴ که سینمای ایران در اوج بود، فیلمهایی همانند قیصر، گنج قارون و گاو سینماهای تهران را درنوردیدند.[۱۲][۱۳]
با انقلاب ۵۷ شماری از سینماهای تهران در آتش سوختند و نام شمار قابل توجهی از سینماهای باقیمانده نیز تغییر یافت.[۱۱] فروشنده از موفقترین فیلمهایی است که پس از انقلاب ۵۷ در تهران فیلمبرداری شدهاست.[۱۳] جشنواره فیلم فجر نیز از سال ۱۳۶۱، هر سال در تهران برگزار میشود.[۱۴]
موسیقی[ویرایش]
شمار قابل توجهی گروه موسیقی مطرح در تهران شکل گرفتهاند. گروه بلک کتز در سال ۱۳۴۱ توسط شهبال شبپره که مغز متفکر گروه نامیده میشود، در تهران تأسیس شد.[۱۵]
تهران زادگاه بسیاری از خوانندههای مطرح ایران نیز است. ابراهیم حامدی با نام هنری «ابی» که به «آقای صدای موسیقی ایرانی» معروف است، زادهٔ تهران است و تا پیش از انقلاب ۵۷ در ایران فعالیت میکرد.[۱۶] فائقه آتشین با نام هنری «گوگوش» که از پر هوادارترین خوانندگان تاریخ موسیقی ایران بهشمار میرود زادهٔ تهران است و در کشورهای آسیای میانه و خاورمیانه هواداران بسیاری دارد.[۱۷][۱۸]
پس از انقلاب ۵۷ خوانندگان زن در سراسر ایران دچار مشکلاتی شدند. روحانیون خواندن زنان را به شهوت و مسائل جنسی ربط دادند و پخش ترانههای آنان در رادیو و تلویزیون ملی ممنوع شد.[۱۹][۲۰] در حال حاضر زنان میتوانند با تهیهٔ مجوزی مخصوص، در تهران اجرا داشته باشند.[۲۱]
تالار وحدت و تالار وزارت کشور میزبان کنسرت گروههای ایرانی و خارجی هستند. همچنین تالار وحدت محل اجرای ارکستر سمفونیک تهران، بزرگترین و قدیمیترین ارکستر سمفونیک ایران است.[۲۲][۲۳][۲۴][۲۵]
جشنواره موسیقی فجر نیز از سال ۱۳۶۴، هر سال در تهران برگزار میشود.[۲۶][۲۷]
هنرهای همگانی[ویرایش]
در تهران پس از انقلاب ۵۷، دیوارنگاریهایی با طرح افراد مرده روی دیوارها، اطراف بزرگراهها یا فضای خارجی خانههای مردم کشیده میشود و این شامل افراد کشتهشده در جنگ، سیاستمداران جمهوری اسلامی، یا امامان شیعه است.[۲۸][۲۹][۳۰][۳۱][۳۲]
در گزارشی شهرک اکباتان و آپادانا پایتخت دیوارنگاری و هنرمندان خیابانی ایران خوانده شدند.[۳۳]
به گفتهٔ کامبیز درمبخش، دیوارنگاریهای تهران غمگین و تکراری هستند و دلیل آن انتخاب نقاشان با تفکری یکسان است.[۳۴]
موزهها[ویرایش]
شماری از موزههای تهران دارای اهمیتی در سطح ملی و جهانی هستند. شماری موزهٔ بزرگ در تهران وجود دارد که در مجموع، به طیف گستردهای از موضوعات میپردازند. برای نمونه، موزهٔ ملی ایران در باستانشناسی ایران متمایز است، موزهٔ فرش ایران هنر قالیبافی ایرانی را نمایش میدهد و موزهٔ هنرهای معاصر تهران نیز آثار هنرمندان بینالمللی را نگهداری میکند.[۳۵]
برخی از موزههای تهران:
کاخ موزهها:
خوراک[ویرایش]
تهران پایتخت ایران است؛ کشوری که از مکتبهای اصلی آشپزی در جهان بهشمار میرود و ۲۵۰۰ نوع خوراک و غذا دارد.[۳۶] در تهران رستورانهای آسیایی، اروپایی و شمار قابل توجهی پیتزا فروشی وجود دارد.[۳۶][۳۷][۳۸][۳۹] بر اساس گزارشی، رستورانهای خارجی تهران بیشتر در مناطق شمالی شهر قرار دارند.[۳۷]
مراسم دینی[ویرایش]
عزاداری اسلامی[ویرایش]
عزاداری اسلامی در تهران تاریخچهای طولانی دارد. بر اساس گزارشی از باشگاه خبرنگاران جوان، رضا شاه و محمدرضا شاه سعی در محدود کردن یا جلوگیری از عزاداری مردم داشتند اما مردم مقاومت کردند و به صورت پنهانی به عزاداری پرداختند. عزاداریهای اسلامی در دوران جمهوری اسلامی به اوج خود رسید.[۴۰] کمکهای بلاعوض شهرداری و سازمانهای وابسته به حکومت، به هیئتهای عزاداری اسلامی نیز صورت میگیرد.[۴۱]
نذری[ویرایش]
هنگامی که زمان سوگواری محرم برسد، خوراک رایگان که نذری نام دارد، میان مردم تهران پخش میشود. گروهی از مردم تهران که اعتقادهایی دربارهٔ نذری دارند، نذریها را جمعآوری میکنند.[۴۰]
مراسم ملی[ویرایش]
چهارشنبهسوری[ویرایش]
با وجود رویکرد منفی جمهوری اسلامی علیه چهارشنبهسوری، مخالفت سید علی خامنهای با آن و ارائهٔ چهرهای بد از این جشن ملی ایران از سوی خبرگزاریهای وابسته به حکومت جمهوری اسلامی، مردم تهران این جشن را با شادی برگزار میکنند.[۴۲][۴۳][۴۴][۴۵]
توپ مروارید نشانی از فرهنگ و باورهای مردم تهران در گذشتهاست. از توپ مروارید در شمار قابل توجهی از کتابها و سفرنامهها یاد شدهاست.[۴۶]
تهرانیهای قدیم با ستایش به توپ مروارید مینگریستند و در جشنها یا مراسمهای مهم نظیر چهارشنبهسوری، دختران خواهان شوهر و زنان خواهان فرزند برای آنکه به خواستهشان برسند، آداب خاصی را کنار آن انجام میدادند.[۴۶]
در چندین کتاب و سفرنامه به این اشاره شدهاست که مجرمان و افراد تحت پیگرد به توپ مروارید پناه میبردند و مردم نیز معجزات و خرافاتی را به آن نسبت میدادند.[۴۶]
نوروز[ویرایش]
در گذشته، تهران آداب خاصی برای نوروز داشت. در لحظهٔ تحویل سال، در میدان ارگ، توپ بزرگی شلیک میشد تا شهروندان بدانند سال نو شدهاست. مردان و زنان نیز هر کدام دارای وظایف خود بودند؛ برای مثال، آماده کردن هفتسین از وظایف زنان بودهاست.[۴۷]
زندگی شبانه[ویرایش]
تهران از اندک پایتختهای جهان است که زندگی شبانه ندارد و از نیمهشب کاملاً تعطیل میشود.[۴۸] برای سالها، زندگی شبانه در تهران تنها یک ماه در سال، در قالب یک طرح ویژه یا در ماه رمضان وجود دارد.[۴۹][۵۰] البته در برخی خیابانهای تهران با عرضهٔ خوراک خیابانی، زندگی شبانهٔ تهران اندکی احیا شدهاست.[۵۱]
ورزش[ویرایش]
تهران نخستین شهر در خاورمیانه بود که میزبانی بازیهای آسیایی را بر عهده گرفت. تهران میزبان بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ بود و همزمان با آن، مجموعه ورزشی آریامهر (آزادی) به عنوان یکی از پیشرفتهترینهای آن زمان در ۱۰ شهریور ۱۳۵۳ افتتاح شد.[۵۲][۵۳][۵۴][۵۵]
فدراسیون هندبال آسیا، مهمترین نهاد مسئول هندبال در آسیا، در سال ۱۳۵۳ رسماً در تهران تشکیل شد.[۵۶]
توچال و شمشک از مهمترین پیستهای اسکی تهران هستند. توچال شلوغترین و نزدیکترین پیست اسکی تهران است که در پایان خیابان ولنجک، در ۳ کیلومتری میدان تجریش، در منطقهٔ شمیرانات قرار دارد. شمشک دومین پیست اسکی بزرگ در ایران پس از دیزین است و در ۵۷ کیلومتری شمال شرق تهران قرار دارد. دیزین، مهمترین پیست اسکی ایران و معتبرترین پیست اسکی در خاورمیانه نیز برای مردم تهران در دسترس است.[۵۷][۵۸]
فوتبال[ویرایش]
فوتبال ورزش نخست تهران است و شهرآورد تهران میان دو تیم استقلال و پرسپولیس برگزار میشود.[۵۹] فوتبال در تهران توسط انگلیسیها رواج یافت و نخستین زمین بازی آنها نیز میدان مشق بود. آشنایی تهرانیها با فوتبال نیز از همین طریق صورت پذیرفت.[۶۰]
نخستین تشکیلات فوتبالی تهران در سال ۱۳۰۲، با نام کلاب ایران پدید آمد. در سالهای میانی حکومت رضاشاه چندین باشگاه در تهران تأسیس شد و در سال ۱۳۱۶ مسابقاتی میان آنها برگزار شد. کمی بعد عباس اکرامی باشگاه شاهین را تأسیس کرد که برای چند دهه از قویترین باشگاههای ایران بود. در سال ۱۳۱۷ نیز بزرگترین ورزشگاه فوتبال ایران تا به آن زمان، گشایش یافت که امجدیه نامیده شد.[۶۰]
استقلال دو بار و پاس یک بار به عنوان قهرمانی جام قهرمانان آسیا دست یافتند. پرسپولیس هم یک عنوان قهرمانی در جام برندگان جام آسیا دارد. از دو تیم استقلال و پرسپولیس معمولاً به عنوان قطبهای اصلی فوتبال ایران یاد میشود و این تیمها در دیگر شهرهای ایران نیز هوادار دارند.[۶۱]
باشگاههای حرفهای[ویرایش]
رسانهها[ویرایش]
مقر اصلی سازمان صدا و سیما، تنها متولی قانونی پخش برنامههای رادیویی و تلویزیونی ایران، در تهران است.
روزنامهها[ویرایش]
نخستین روزنامهٔ چاپی در ایران، هنگام سلطنت محمد شاه قاجار، توسط میرزا صالح شیرازی در تهران تأسیس شد. شمارهٔ نخست این نشریهٔ ماهانه که نام خاصی نداشت و به تقلید از واژهٔ روزنامه در زبان انگلیسی، «کاغذ اخبار» نامیده میشد، در ۱۱ اردیبهشت ۱۲۱۶ منتشر شد.[۶۲]
وبگاهها[ویرایش]
مقر بسیاری از خبرگزاریها و وبگاههای خبری ایران در تهران است. دفتر مرکزی دیجیکالا، که به بررسی و فروش کالاهای گوناگون میپردازد نیز در تهران است.[۶۳][۶۴]
تلویزیون محلی[ویرایش]
شبکهٔ پنج سیما به عنوان تلویزیون محلی تهران فعالیت میکند. این شبکه در آذرماه سال ۱۳۷۴ بنیانگذاری شد. در این شبکه، گروههایی از جمله «اقتصاد»، «اجتماعی»، «تهران و شهروندی»، «خانواده و کودک» و «معارف» برنامه تولید میکنند و ساختار اصلی شبکهٔ تهران را تشکیل میدهند.[۶۵][۶۶]
جستارهای وابسته[ویرایش]
منابع[ویرایش]
منبع مطلب : fa.wikipedia.org
مدیر محترم سایت fa.wikipedia.org لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
تاریخچه و فرهنگ بومی استان تهران
همه چیز درباره ی ادبیات و فرهنگ بومی ،قومی و آداب و رسوم استان تهران
سابقه زندگیدر تهران به ۵٫۰۰۰ سال پیش از میلاد بازمیگردد. در دی ماه ۱۳۹۳ اسکلت یک انسان در منطقه مولوی تهران متعلق به حدود ۷٫۰۰۰ سال پیش کشف گردید. پیش از این گمان میرفت سابقه زندگی در منطقه تهران امروزی به کشفیات قیطریه که متعلق به ۳٫۰۰۰ سال پیش بود، برمیگردد.
تهران برای نخستین بار توسّط ایل قاجار پایتخت ایران شد.
یاقوت حَمَوی مورخ یونانی الاصل عرب زبان در مُعجَمالبُلدان تعریفی از طهران کرده و وضع این آبادی را در قرن ششم و هفتم قمری نشان داده است که به شرح زیر است: طِهران به کسر طاء و سکونها و را و نون در آخر، لفظی است عجمی و ایشان «تهران» تلفظ میکنند، چون در زبان ایشان طاء وجود ندارد. این آبادی از دیههای ری است و میان آن دو قرب سنگ فاصله است.
مردی راستگو از مردم ری مرا خبر داد که این آبادی دیهی بزرگ است که بناهای آن در زیر زمین بنیان یافته است و هیچکس جز به اراده مردم بدانجا راه نمییابد و در بیشتر اوقات ایشان نسبت به سلطان وقت راه خلاف و سرپیچی میپیمایند و وی را جز مدارا با ایشان چارهای نیست. آنجا را دوازده محله است که هرکدام را با دیگری نزاع است و مردم محلهای به محله دیگر درنمی آیند. آن را باغ و بوستان فراوان است که همچون شبکهای بناها را در میان دارد و خود حائلی در برابر تهاجم به حساب میآید. وی گفت مردم آنجا با وجود محفوظ بودن با گاو کشت نمیکنند و این کار را با بیل انجام میدهند از آن روی که ایشان را دشمن فراوان است و میترسند که گاوشان به غارت برود.
تهران در گذشته از روستاهای ری بوده و ری که در تقاطع محورهای قم، خراسان، مازندران، قزوین، گیلانو ساوهواقع شده به سبب مرکزیّت مهم سیاسی، بازرگانی، اداری و مذهبی از قدیم مورد نظر بوده و مدّعیان همواره این مرکز راهبردی را مورد تهاجم و حمله قرار میدادهاند. روستای تهران بهواسطهٔ برخورداری از مغاکها و حفرههای زیرزمینی و مواضع طبیعی فراوان و دشواری نفوذ در آنها پناهگاه خوبی برای دولتمردان و دیگر اشخاصی بوده که احتمالاً مورد تعقیب مدّعیان قرار داشتهاند.
از سوی دیگر، کاروانهای بزرگی که از محورهای مورد بحث عبور میکردند شکارهای سودمندی بودند و اغلب مورد حمله و چپاول مردم بومی واقع میشدند. روستای تهران در واقع کانون چپاولگران و نهانگاه کالاهای دزدیدهشده بود و این وضع تا زمان شاه تهماسب صفوی که قزوین را به عنوان پایتخت خود انتخاب نمود ادامه داشت. تهران در برابر حملهٔ افغانها (پشتونها) ایستادگی زیادی کرد و به همین خاطر آنها پس از تصرّف تهران این شهر را ویران کردند و باغها و تاکستانهای آن را از میان بردند. در زمان نادرشاه تهران دوباره نام و نشانی یافت و در همین شهر بود که نادرشاه رهبران بزرگ شیعه و سنّی را گرد هم آورد و پیشنهاد اتّحاد اسلامی و رفع اختلافها را به آنها داد.
تا پیش از کشف تمدّن قیطریّه و همچنین کشف آثاری در تپّههای عبّاسآباد، گمان میرفت پیشینهٔ تاریخی این شهر به همان آثار یافتشده در حوالی شهر ری محدود میشود، ولی اکتشافات باستانشناسی در تپّههای عبّاسآباد، بوستان پنجم خیابان پاسداران و درّوس، نشان داد تمام آبادیهای ناحیهٔ تاریخی قصران، دورهای درخشان از استقرار اقوام کهن و خلّاقیّتهای فرهنگی را پشت سر گذاردهاند. در فارسنامهٔ ابن بلخی نیز که مربوط به سالهای ۵۰۰ تا ۵۱۰ هجری قمری است، از شهر تهران به دلیل انارهای مرغوبش یاد شدهاست. اگرچه در آثار مکتوب کهن از تهران پیش از اسلام نام برده نشدهاست، اما حفّاریهای باستانشناسی ۱۳۲۱ خورشیدی در روستای درّوس شمیران نشان میدهد که در این ناحیه، در هزارهٔ دوّم پیش از میلاد، مردمی متمدّن زندگی میکردهاند.
تهران در آغاز روستایی نسبتاً بزرگ بود که میان شهر بزرگ و نامآور آن زمان، شهر ری و کوهپایههای البرز جای گرفته بود. نخستین بار نام آن در یادکرد زندگینامهٔ ابوعبدالله حافظ تهرانی (زاده ۱۸۴ خ) آمدهاست. پس از یورش مغولان به ری و ویرانی این شهر، تهران بیش از پیش رشد یافت و شماری از اهالی آوارهٔ ری را نیز در خود جای داد و مساحتش در این دوران به ۱۰۶ هکتار رسیده بود. این منطقه در دوره سلسله صفوی به علّت اینکه بقعه سید حمزه جدّ اعلای صفویه در نزدیکی حرم شاهزاده عبدالعظیم جای داشت و تهران نیز دارای باغهای خوش آب و هوا بود، مورد توجّه قرار گرفت.
نخستین بار، شاه طهماسب اول صفوی در سال ۹۱۶ خ. هنگام گذر از تهران باغ و بوستان فراوان این شهر را پسندید و دستور داد تا بارو و خندقی به دور آن بکشند. این بارو که ۱۱۴ برج به عدد سورههای قرآن و چهار دروازه رو به چهار سوی دنیای پیرامون داشت، از شمال به میدان توپخانه و خیابان سپه، از جنوب به خیابان مولوی، از شرق به خیابان ری و از غرب به خیابان وحدت اسلامی (شاپور) امروزی محدود میشد، مساحت تهران در این دوران به ۴۴۰ هکتار رسید.
در دورهٔ شاه عباس یکم (۹۶۶ تا ۱۰۰۷ خ) پل، کاخ و کاروانسراهای زیادی بر پا شد، در بخش شمالی برج و باروی شاه تهماسبی، چهارباغ و چنارستانی ساخته شد که بعدها دورش را دیواری کشیدند و به صورت کاخ (کاخ گلستان) و پایگاه فرمانروایی درآوردند. کریمخان در نبردهای خود برابر محمدحسنخان قاجار در سال ۱۱۷۲ قمری تهران را مرکز اردوکشی خود برگزید و پس از پیروزی در این جنگ در دیوانخانه دیرین تهران که در زمان شاه سلیمان ساخته شده بود بارِ عام داد و با عنوان وکیل الرعایا، زمامداری ایران را در دست گرفت.
مکانهای مذهبی تهران
مسجدها، حسینیهها و امامزادهها از جمله مکانهای مذهبی پایتخت هستند که در مجموع ۲٬۰۷۲ مرکز (۱۳۸۷ خ) را شامل میشوند. تهران ۱۵۴۶ مسجد، ۴۸۷ حسینیه، و ۳۹ امامزاده دارد. در واقع برای هر ۳٬۵۱۶ تهرانی یک مرکز مذهبی وجود دارد. بیشترین امامزادههای پایتخت در منطقه ۲۰ متمرکز شده و بعد از آن منطقه ۲ و ۱ دارای بیشترین امامزادهها هستند. در ۱۲ منطقه هم هیچ امامزادهای وجود ندارد.
مسجد و خانه شیخ فضلالله نوری در سنگلج، خانه شیخ فضلالله نوری آدرس: استان تهران، شهر تهران، خیابان بهشت، خیابان شیخ فضلالله نوری (از بنبست جوان شماره ۲ و از بنبست نجمآبادی شماره ۳.)
جغرافیا تهران
شهر تهران در ۵۱ درجه و ۲ دقیقه تا ۵۱ درجه و ۳۶ دقیقهٔ طول شرقی و ۳۵ درجه و ۳۴ دقیقه تا ۳۵ درجه و ۵۰ دقیقهٔ عرض شمالی قرار گرفتهاست و ارتفاع آن از ۲۰۰۰ متر در مرتفعترین نقاط شمال تا ۱۲۰۰ متر در مرکز و ۱۰۵۰ متر در جنوب متغیّر است. تهران در بین دو وادی کوه و کویر و در دامنههای جنوبی رشته کوه البرز گسترده شدهاست. از جنوب به کوههای ری و بیبیشهربانو و دشتهای هموار شهریار و ورامین و از شمال توسط کوهستان محصور شدهاست.ارتفاع چند نقطه شهر تهران از سطح دریا: شهر تهران از نظر زمینلرزه جزء مناطق پرزیان (۸ تا ۱۰ درجه مرکالی) به شمار میآید. گسلهایی که در تهران و حومه تا شعاع ۱۵۰ کیلومتری مرکز شهر قرار دارند، عبارتند از گسل مشاء، گسل شمال تهران، گسل ری، گسل طالقان، گسل ایوانکی و گسل ایپک که بررسی رفتار آنها حایز اهمیت است.
شهر تهران، به طور پیوسته در معرض خطر سیل قرار دارد. از دلایل اصلی این موضوع، میتوان اختلاف ارتفاع زیاد، شرایط اقلیمی خاص، وجود رودخانههای فراوان مانند رود کرج، رود دربند، رود چیتگر و مسیلهای متعدد و قرارگرفتن شهر تهران در پای کوه را نام برد. همچنین در شهر تهران، ۱۲ حوزه آبریز بالادست مسلط بر آب و ۱۴ کیلومتر نوار مولد سیل از دارآباد تا غرب دره فرحزاد وجود دارد.
آداب و رسوم تهران
نوروز
جشن نوروز با آداب و رسوم ویژه ای همراه است:
حاجی فیروز
بر اساس نوشته عبدالله مستوفی، حاجی فیروز با خاک زغال و با دوده بخاری چهره خود را سیاه می کرد و کلاه شیپوری و یا استوانه ای بلند که از کاغذ یا مقوا بود بر سر می گذاشت و جامع رنگین چهل تکه که زنگوله هایی به آن دوخته شده بود، می پوشید.
چهارشنبه سوری
در این روز مردم آتش بازی می کنند و آش رشته یا به اصطلاح اهالی منطقه دماوند «کته را» می خورند. در این روز آتش افروخته می شود و از روی آن می پرند و می خوانند: زردی من از تو –سرخی تواز من.
پنجک یا پنجه
پنج روز آخر سال را که هوا سرد بود. پنجک یا خمسه مسترقه می گفتند. خطر یخ زدن محصولات در این چند روز وجود داشت. از این رو مردم به کوه می رفتند و جشن می گرفتند تا هوا بدتر نشود.
عید نوروز
در روز عید مردم به دید و بازدید می پردازند و لباس های نو و تمیز به تن می کنند. در گذشته بزرگترها به کوچکترها عیدی و تخم مرغ رنگی می دادند و عموماً شیرینی و تنقلاتی چون کشمش، مویز و نقل برای بازدید کنندگان ایام عید می آوردند. در روستاها مراسم عید دیدنی از خانه کدخدا یا سالخوردگان و بزرگان شروع می شد.
سیزده به در
در سیزدهمین روز فروردین، مردم سبزه ای را که پیش از فرا رسیدن عید در خانه سبز کرده اند. به صحرا می برند و آن را به آب روان می سپارند. غذای اصلی روز سیزده به در کوکو سبزی است. در این روز بازی های متنوع همراه با اشعار مناسب اجرا می شود.
تیرما سیزده
در شب ۱۳ تیرماه در آهار مردم هر خانه دور هم جمع می شوند و به نقل داستان ها و قصه ها می پردازند و با دیوان حافظ فال می گیرند. نوجوانان نیز به پشت بام می روند و دستمالی را به ریسمان می بندند و به خانه ها می اندازند تا صاحب خانه کشمش، نخودچی، پول خرد در گوشه دستمال ببندد. در حوزه دماوند و فیروزکوه نیز مراسمی به نام «لال بازی» دارند.
نام گذاری
در شب ششم زایمان ولیمه می دهند و نام گذاری می کنند. در این مراسم عده ای از مردان و زنان برای شام دعوت می شوند. پیش از صرف شام بچه را بیرون می آورند و در بغل ریش سفید مجلس می گذارند و از او می خواهند برای نوزاد نامی برگزیند. آنگاه ریش سفید چند اسم روی کاغذ نوشته و آنها را لای قرآن می گذارد و اذان به گوش راست و اقامه به گوش چپ نوزاد می خواند. به دنبال آن یکی از کاغذها را از لای قرآن بیرون می آورد. او اسم را می خواند و بقیه برای تایید صلوات می فرستند.
آش دندانی
وقتی نوزاد شروع به درآوردن دندان می کند برای او آش دندونی درست می کنند تا دندان هایش راحت و سبک بیرون آید.
مکتب خانه
در گذشته مکتب دار ابتدا الفبا و هجی کردن را می آموخت. پس از آن شاگرد باید یک کله قند و انعامی از این نوع برای مکتب دار می آورد. از ابزارهای مکتب دار چوب و فلک بود که در باورها و ضرب المثل های عامیانه از چوب و جور استاد فراوان ذکر رفته است. مکتب دار از میان شاگردان یک نفر را به عنوان خلیفه (مبصر) انتخاب می کرد. وظیفه خلیفه این بود که امر به جارو کردن مکتب خانه کند، دستور خرید روزانه خانه مکتب دار را صادر کند و هر عید برای مکتب دار عیدی جمع کند.
شب چله
مردم شب اول چله یعنی شب یلدا را که طولانی ترین شب سال نامیده می شود، به شب نشینی و تفریح می گذارنند و آجیل، هندوانه، گندم برشته، گردو و کشمش می خورند و فال حافظ می گیرند.
نذری ها
از سفره های نذری که درتهران مرسوم بوده است، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
سفره حضرت رقیه (س): مهر الزمان نوبان می نویسد: نذر سفره حضرت رقیه متداول ترین و نیز از ساده ترین سفره های نذری است. زمان برگزاری آن دوشنبه، چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه است و محل آن معمولاً در اماکن متبرکه چون امامزاده ها و مساجد است.
آجیل مشکل گشا: این آجیل عبارت از توت خشک، نخودچی، فندق، پسته، نقل، کشمش و بادام است که برای رفع گرفتاری ها و مشکلات نذر می کنند.
مولودی خوانی: یکی از مراسم زنانه پرطرف دار مولودی خوانی است.
ماه محرم
یکی از نشانه های عزاداری برای سیدالشهدا اجرای مراسم تعزیه است. تعزیه در آغاز ساده برگزار می شد و منظور از آن بیان احوال و مصایب خاندان اباعبدالله و واقعه غم انگیز کربلا بود. تعزیه خوانی در زمان ناصرالدین شاه با ساخت تکیه دولت به وسیله معیر الممالک به اوج خود رسید.
بازی ها در تهران
کمربند بازی یک دایره در وسط می کشند. پنج نفر در دایره می ایستند و ۵ نفر کمربندها را به نحوی در دایره می گذارند که سگکها به طرف بیرون باشد. افرادی که بیرون دایره ایستاده اند سعی می کنند کمربند را از داخل خط بردارند. در این تلاش اگر کسی که داخل بود بیرون کشیده شود، کتک می خورد و می سوزد. از سوی دیگر کسانی که داخل هستند، افراد بیرونی را به داخل می کشند، کتک می زنند و بیرون می اندازند. وقتی تمام افراد یک گروه بسوزند، آن گروه بازنده محسوب می شود. در این مورد اگر یک نفر از افراد بیرون دایره به یکی از افراد داخل دایره لگد بزند، همه افراد آن گروه می سوزند و بازنده می شوند.
بازی بارون می آد جرجر
وقتی باران می بارد بچه ها تنها یا دسته جمعی به حیاط خانه می روند. زیر باران می ایستند و هر دو دست را صلیب وار باز می کنند. به آسمان نگاه می کنند و دور خود می چرخند و می خوانند:
بارون می آد جرجر /پشت خونه هاجر /هاجر عروسی داره (کرده) /دم تخروسی داره (کرده) /جارو کنیم بهر تو /پارو کنیم بهر تو /تیغ نرود پای تو.
بازی جم جمک برگ خزون
برای شروع، به اتفاق آرا یکی از بازیکنان را به عنوان «اوستا» انتخاب می کنند و همگی دست ها را مشت کرده روی هم می گذارند و شروع به خواندن اشعار می کنند: جم جمک برگ خزون /مادرم زینب خاتون /گیس داره قد کمون /از کمون بلند ترک /از شبق مشکی ترک /گیس او شونه می خواد /شونه فیروزه می خواد /هاجستم و واجستم /تو حوض نقره جستم /نقره قلمدونم شد /هاجری به قربونم شد.
زمانی که اشعار خوانده می شود بچه ها دست های مشت کرده خود را در جا می جنبانند. با تمام شدن اشعار بچه ها باید با زیرکی بلافاصله دست های خود را کنار بکشند. از خطر گرفتار شدن به دست «اوستا» برهانند . در غیر این صورت بازنده بازی خواهند بود.
برخی دیگر از بازیها عبارتند از:
الک دولک، چوق توپ، گال گالک، یه قل دو قل، دورنا بازی، دوز قلعه.
پوشاک مردان تهران
سرپوش ها: شامل کلاه نمدی که کلاه لبه کوتاهی شبیه عرقچین است. کلاه حسن بیگی که لبه ای بلندتر دارد، کلاه نیمچه بختیاری، کلاه فراشی، کلاه بختیاری که قسمت بالای آن پهن و هر چه به دهانه می رسید جمع می شد، کلاه تخم مرغی که شبیه نصف تخم مرغ بود، کلاه پوستی، کلاه مقوایی، کلاه پهلوی، شال.
تن پوش ها: شامل پیراهن، شلوار، قوای مراد بیگی، قوای معمولی، سرداری، پستک.
پوشاک زنان در دوره قاجاریه به شیوه دوره زندیه بود. در این دوره اغلب برای روبند پارچه سفید انتخاب می شد که بلندی آن در بیشتر مواقع تا زانو نیز می رسید. روی روبندو در جلوی چشم ها تکه های توری تعبیه می شود. پاپوش زنانه در دوره قاجاریه با دوره های قبل فرقی نداشت و عموماً نعلین و ساغری نوک برگشته استفاده می شد. طرح گالشی، کفش نرم پاشنه و خط دور کفش، معرف اندازه آن بود. سه خط کوچکترین و هفت خط بزرگترین شماره کفش به شمار می رفت.
از کفش های فرنگی دوز زنانه نیز باید یاد کرد. پیراهن بانوان معمولاً از ململ سفید بود. ارخالق ها گاه تا ران نیز می رسید. این دامن را پرچین تهیه می کردند و آن را شلیته می نامیدند. نوعی دامن شلواری هم «تنبان» نامیده می شد. تنبان شبیه شلیته بود با این تفاوت که مانند شلیته وسط آن باز نبوده و از وسط دو قسمت جلو و عقب به هم دوخته می شد.
سرپوش: برای سرپوش نیز چهار قد توری به شکل چهارگوش بریده می شد. آنگاه به شکل مثلث آنها را تا می کردند و طوری آن را به سر می انداختند که زاویه قایم در پشت سر و دو گوشه دیگر بر روی سینه ها و در زیر گلو به هم می رسید و به وسیله گره زدن و یا سنجاق آن را بر سر محکم می کردند.
ورزش سنتی تهران
زورخانه
زورخانه محل ورزش های پهلوانی ایران است. در این مکان، زیر یک سقف گنبدی شکل که گود ورزش درست زیر آن قرار دارد، مرشد با ضرب به خصوصی شروع ورزش را اعلام می کند: اول شنا، بعد میل گرفتن، چرخ، پارو زدن، کباده گرفتن با آهنگ همراه با اشعار شاهنامه و مدح مولا علی (ع) برخی از این حرکات دسته جمعی و بقیه انفرادی انجام می شود. در پایان ورزش مرشد دعا می خواند و ورزش کاران با گفتن امین و بوسیدن زمین، از گود خارج می شوند.
گل ریزان: یکی از صفات نیک ورزش کاران باستانی، احساس همدلی آنان نسبت به هم است. این احساس در مراسم گلریزان تبلور می یابد. به این ترتیب که اگر یکی از ورزش کاران با سابقه از لحاظ مالی در تنگنا باشد، با ترتیب دادن مراسم گلریزان و دعوت از افراد مختلف، سعی می کنند مشکل او را بر طرف کنند. برای این کار در شبی معین گرد هم می آیند و در پایان ورزش، میان دار که سابقه و احترامی بیش از سایرین دارد، در وسط گود شروع به چرخیدن می کند و از هر یک از مدعوین برای فرد نیازمند پول جمع می کند.
غذا ها استان تهران
دیزی، آش شله قلمکار، آش زین العابدین، اشکنه، آبگوشت بزباش، دمپختک.
ادبیات بومی تهران
لهجه تهرانی یکی از لهجههای زبان فارسی است که معمولاً در ایران لهجهٔ معیار شمرده و در رسانههای گفتاری ایرانی (به جز رسانههای محلی) از این لهجه استفاده میشود. همچنین در تدریس زبان فارسی در کشورهای غیرفارسیزبان نیز از این لهجه استفاده میگردد. لهجهٔ تهرانی به شکل کنونی از زمان قاجار به وجود آمدهاست و با لهجهٔ اهالی بومی تهران متفاوت است.
لهجه قدیم تهرانی هنوز هم در مناطقی مانند شمیران وجود دارد ولی در معرض نابودی است.
تهران در تقسیمات کشوری قدیم و پیش از این که پایتخت ایران شود از ملحقات شهر تاریخی ری بوده است؛ بنابراین گویش مردم این شهر نیز از شعب گویش راجی یا رازی، همان زبانی که از زبان پهلوی منشعب و در شمال و شمال غربی و مغرب و جنوب ایران رواج داشته، بوده است. به تصریح شمس قیس رازی زبان مردم شهر ری و از جمله تهران، حد فاصل زبان دری مشرق و زبان پهلوی مغرب و جنوب ایران محسوب میگردیده است. امروزه از این گویش اثری بر جای نمانده است. این گویش در زبان چند نسل پیش مردم روستائیان مناطق دولاب و شمیران و کن و سولقان شنیده میشد.
تهران در تقسیمات کشوری قدیم و پیش از این که پایتخت ایران شود از ملحقات شهر تاریخی ری بوده است؛ بنابراین گویش مردم این شهر نیز از شعب گویش راجی یا رازی، همان زبانی که از زبان پهلوی منشعب و در شمال و شمال غربی و مغرب و جنوب ایران رواج داشته، بوده است. به تصریح شمس قیس رازی زبان مردم شهر ری و از جمله تهران، حد فاصل زبان دری مشرق و زبان پهلوی مغرب و جنوب ایران محسوب میگردیده است. امروزه از این گویش اثری بر جای نمانده است. این گویش در زبان چند نسل پیش مردم روستائیان مناطق دولاب و شمیران و کن و سولقان شنیده میشد.
منبع مطلب : www.daneshchi.ir
مدیر محترم سایت www.daneshchi.ir لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
وای خدا دقیقاا : وای خدا دقیقااااا حرف دل منو زدی ناشناس جون
.. : عالی ممنون از شما
عالی ممنون از شما
خوب
خوب
خوب
خوب
باسلام خدمت دوستای گلم من میخوام در مورد چهارشتبه سوری بیشتر با شما صحبت کنم...
چهار شنبه سوری
ما همه ی مردم در چهارشنبه سوری ترقه و فشفشه خیلی چیز های دیگر برای چهارشنبه سوری آماده میکنیم تا وقتی روز چهارشنبه سوری شد برویم و ترقه هامون و فشفشه و خیلی چیزای دیگرمان رو بترکونیم.راستی ما در روز چهارشنبه سوری هم آتش هم درست میکنیم و از روی آتش می پریم و میگیم:(زردی من مال تو، سرخی تو از من.
ما بچه ها هم باید با کمک پدر و مادرمون بریم بیرون و باید خیلی هم مواضب خودمون باشیم که ضربه یا زخمی نشیم، چون پارسال خیلی ها مواضب خودشون نبودند و در چهارشنبه سوری پارسال خیلی ها خودشون رو به بیمارستان کشوندند.
ما در چهازشنبه سوری میدوئیم و در آتش های زرد و قرمز و نارنجی رنگ میپریم و خوش میگذرنیم.در قدیم وقتی که چهارشنبه سوری می شد مهمان های زیادی می آمد و با هم چند تا آتش درست میکردیم و شعر رو خیلی می خوندند.
خوب دوستای گلم امیدوارم که متنم به دردتون بخوره و استفادش کنید .
چنجن
درس آزاد پنجم درباره تهران بومی ۲ فرهنگ بومی تهران
چرا آقای مهدی همه جا مینویسن نمیدونم کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن؟
خوب
آخه چی بگم.
حوب
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
سلام