لقب های حضرت رقیه برای اسم دختر
لقب های حضرت رقیه برای اسم دختر را از سایت اسک 98 دریافت کنید.
حضرت رقیه خاتون
میلاد کوثر ثانی
درباره سنّ شریف حضرت رقیه (علیهاالسلام) در میان تاریخ نگاران اختلاف نظر وجود دارد. اگر اصل تولد ایشان را بپذیریم، مشهور این است که ایشان سه یا چهار بهار بیشتر به خود ندیده و در روزهای آغازین صفر سال 61 ه .ق، پرپر شده است.
بر اساس نوشتههای بعضی کتابهای تاریخی، نام مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام)، امّ اسحاق است که پیشتر همسر امام حسن مجتبی (علیهالسلام) بوده و پس از شهادت ایشان، به وصیت امام حسن (علیهالسلام) به عقد امام حسین (علیهالسلام) درآمده است.(1) مادر حضرت رقیه(علیهاالسلام) از بانوان بزرگ و با فضیلت اسلام به شمار میآید. بنا به گفته شیخ مفید در کتاب الارشاد، کنیه ایشان بنت طلحه است.(2)
نام مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام) در بعضی کتابها، امجعفر قضاعیّه آمده است، ولی دلیل محکمی در این باره در دست نیست. هم چنین نویسنده معالی السبطین، مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام) را شاه زنان؛ دختر یزدگرد سوم پادشاه ایرانی، معرفی میکند که در حمله مسلمانان به ایران اسیر شده بود. وی به ازدواج امام حسین (علیهالسلام) درآمد و مادر گرامی حضرت امام سجاد (علیهالسلام) نیز به شمار میآید.(3)
این مطلب از نظر تاریخ نویسان معاصر پذیرفته نشده؛ زیرا ایشان هنگام تولد امام سجاد (علیهالسلام) از دنیا رفته و تاریخ درگذشت او را 23 سال پیش از واقعه کربلا، یعنی در سال 37 ه .ق دانستهاند. از این رو، امکان ندارد او مادر کودکی باشد که در فاصله سه یا چهار سال پیش از حادثه کربلا به دنیا آمده باشد. این مسأله تنها در یک صورت قابل حل میباشد که بگوییم شاه زنان کسی غیر از شهربانو (مادر امام سجاد (علیهالسلام)) است.
نام گذاری حضرت رقیه (علیهاالسلام)
رقیه از «رقی» به معنی بالا رفتن و ترقی گرفته شده است.(4) گویا این اسم لقب حضرت بوده و نام اصلی ایشان فاطمه بوده است؛ زیرا نام رقیه در شمار دختران امام حسین(علیهالسلام) کمتر به چشم میخورد و به اذعان برخی منابع، احتمال این که ایشان همان فاطمه بنت الحسین (علیهالسلام) باشد، وجود دارد.(5) در واقع، بعضی از فرزندان امام حسین (علیهالسلام) دو اسم داشتهاند و امکان تشابه اسمی نیز در فرزندان ایشان وجود دارد.
گذشته از این، در تاریخ نیز دلایلی بر اثبات این مدعا وجود دارد. چنانچه در کتاب تاریخ آمده است: «در میان کودکان امام حسین (علیهالسلام) دختر کوچکی به نام فاطمه بود و چون امام حسین (علیهالسلام) مادر بزرگوارشان را بسیار دوست میداشتند، هر فرزند دختری که خدا به ایشان میداد، نامش را فاطمه میگذاشت. همان گونه که هرچه پسر داشتند، به احترام پدرشان امام علی (علیهالسلام) وی را علی مینامید».(6) گفتنی است سیره دیگر امامان نیز در نام گذاری فرزندانشان چنین بوده است.
نام رقیه در تاریخ
این نام ویژه تاریخ اسلام نیست، بلکه پیش از ظهور پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) نیز این نام در جزیرة العرب رواج داشته است. به عنوان نمونه، نام یکی از دختران هاشم (نیای دوم پیامبر (صلی الله علیه و آله)) رقیه بود که عمه حضرت عبداللّه، پدر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به شمار میآید.(7)
نخستین فردی که در اسلام به این اسم، نام گذاری گردید، دختر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و حضرت خدیجه بود. پس از این نام گذاری، نام رقیه به عنوان یکی از نامهای خوب و زینت بخش اسلامی درآمد.
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) نیز یکی از دخترانش را به همین اسم نامید که این دختر بعدها به ازدواج حضرت مسلم بن عقیل (علیهالسلام) درآمد. این روند ادامه یافت تا آن جا که برخی دختران امامان دیگر مانند امام حسن مجتبی (علیهالسلام)،(8) امام حسین (علیهالسلام) و دو تن از دختران امام کاظم (علیهالسلام) نیز رقیه نامیده شدند. گفتنی است، برای جلوگیری از اشتباه، آن دو را رقیه و رقیه صغری مینامیدند.(9)
پژوهشی در دیدگاههای تاریخی در مورد حضرت رقیه (علیهاالسلام)
در بعضی کتابهای تاریخی، نام حضرت رقیه (علیهاالسلام) آمده، ولی در بسیاری از آنها نامی از ایشان برده نشده است. این احتمال وجود دارد که تشابه اسمی میان فرزندان امام حسین (علیهالسلام)، سبب پیش آمدن این مسأله شده باشد. هم چنان که بعضی از کتابها به این مسأله اذعان دارند و بنابر نقل آنها، حضرت رقیه (علیهاالسلام) همان فاطمه صغری (علیهاالسلام) است. در چگونگی درگذشت ایشان نیز اختلاف نظر وجود دارد که در این جا به این دو مسأله خواهیم پرداخت.
طرح بحث
برای روشن شدن این مطلب، بحث را با طرح یک پرسش بنیادین و بسیار مشهور آغاز میکنیم که: آیا نبودن نام حضرت رقیه (علیهاالسلام) در شمار فرزندان امام حسین (علیهالسلام) در کتابهای معتبری چون ارشاد مفید، اعلام الوری، کشف الغمة و دلائل الامامة، بر نبودن چنین شخصیتی در تاریخ دلالت دارد؟
با بیان چند مقدمه، پاسخ این پرسش به خوبی روشن میشود:
1) در دوره زندگانی ائمه اطهار (علیهمالسلام) و در صدر اسلام مسائلی مانند کمبود امکانات نگارشی، اختناق شدید حکمرانان اموی، کم توجهی به ثبت و ضبط جزئیات رویدادها، فشار حکومت بر سیره نویسان، جانب داریها و... سبب بروز بعضی اختلافات در نقل مطالب تاریخی میشده است.
2) در اثر تاخت و تازها و وجود بربریت و دانش ستیزی بعضی حکمرانان، بسیاری از منابع ارزشمند از میان رفته است. به همین دلیل، این گمان تقویت میشود که چه بسا بسیاری از این اسناد و منابع معتبر، در جریان این درگیریها، از بین رفته و به دست ما نرسیده است.
3) تعدد فرزندان، تشابه اسمی و به ویژه سرگذشتهای شبیه در مورد شخصیتهای گوناگون تاریخی و گاه وجود ابهام در گذشتهها و پیشینه زندگی افراد، امر را بر تاریخ نویسان مشتبه کرده است. همان گونه که این مسأله در مورد دیگر شخصیتهای تاریخی ـ حتی در جریان قیام عاشورا ـ نیز به چشم میخورد.
4) همان گونه که پیشتر گفته شد، امام حسین (علیهالسلام) به دلیل شدت علاقه به پدر بزرگوار و مادر گرامیشان، نام همه فرزندان خود را فاطمه و علی میگذاشتند. این امر خود منشأ بسیاری از سهوِ قلمها در نگاشتن شرح حال زندگانی فرزندانِ امام حسین (علیهالسلام) گردیده است. قراین و شواهدی نیز در دست است که رقیه (علیهاالسلام) را فاطمه صغیره میخواندهاند. احتمال دارد همین موضوع سبب غفلت از نام اصلی ایشان شده باشد.(10)
بنابراین، نیامدن نام حضرت رقیه (علیهاالسلام)، در کتابهای تاریخی، اگر چه شک در وجود تاریخی او را بسیار تقویت میکند، اما هرگز دلیل بر نبودن چنین شخصیتی در تاریخ نیست. افزون بر آن، مهمترین دلیلِ فراموشی یا کم رنگ شدن حضور این شخصیت، زندگانی کوتاه ایشان است که سبب شده ردّ کمتری از ایشان در تاریخ به چشم بخورد. در مورد حضرت علی اصغر (علیهالسلام) نیز به جرأت میتوان گفت: اگر شهادت او بحبوحه نبرد و وجود شاهدان بسیار بر این جریان نبود، نامی از حضرت علی اصغر (علیهالسلام) نیز امروز در بین کتابهای معتبر شیعه به چشم نمیخورد؛ زیرا تاریخنویسی فنی است که با جمع آوری اقوال سر و کار دارد که بسیاری از آنها شاهد عینی نداشته و به صورت نقل قول گرد هم آمده است. تنها موضوعی که در آن مورد بحث و بررسی قرار میگیرد، درستی و یا نادرستی آن از حیث ثقه بودن راوی است که البته این موضوع فقط در تاریخ اسلام وجود دارد. اما به عنوان نمونه، در بحث حدیث، معرفهها و مشخصههای دیگری نیز برای سنجش درستی اخبار، موجود میباشد که خبر را با تعادل و نیز تراجیح، علاج معارضه و تزاحم، بررسی دلالت و عملیاتهای دیگر مورد بررسی قرار میدهند.
افزون بر مطالب بالا، دو شاهد قوی نیز بر اثبات وجود ایشان در تاریخ ذکر شده است. ابتدا گفتگویی که بین امام و اهل حرم در آخرین لحظات نبرد حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) هنگام مواجهه با شمر، رخ میدهد. امام رو به خیام کرده و فرمودند: "اَلا یا زینَب، یا سُکَینَة! یا وَلَدی! مَن ذَا یَکُونُ لَکُم بَعدی؟ اَلا یا رُقَیَّه وَ یا اُمِّ کُلثُومِ! اَنتم وَدیعَةُ رَبِّی، اَلیَومَ قَد قَرَبَ الوَعدُ"؛ ای زینب، ای سکینه! ای فرزندانم! چه کسی پس از من برای شما باقی میماند؟ ای رقیه و ای امکلثوم! شما امانتهای خدا بودید نزد من، اکنون لحظه میعاد من فرارسیده است.(11)
هم چنین در سخنی که امام برای آرام کردن خواهر، همسر و فرزندانش به آنان میفرماید، آمده است: «یا اُختَاه، یا اُم کُلثُوم وَ اَنتِ یا زَینَب وَ اَنتِ یا رُقَیّه وَ اَنتِ یا فاطِمَه و اَنتِ یا رُباب! اُنظُرنَ اِذا أنَا قُتِلتُ فَلا تَشقَقنَ عَلَیَّ جَیباً وَ لا تَخمُشنَ عَلَیَّ وَجهاً وَ لا تَقُلنَ عَلیَّ هِجراً»؛ خواهرم ،ام کلثوم و تو ای زینب! تو ای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را در نظر دارید [و به یاد داشته باشید] هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخنی ناروا مگویید.(12)
در مورد تشابه اسمی رقیه (علیهاالسلام) و فاطمه صغیره به یک جریان تاریخی اشاره میکنیم. مسلم گچکار از اهالی کوفه میگوید: «وقتی اهل بیت (علیهمالسلام) را وارد کوفه کردند، نیزه داران، سرهای مقدس شهیدان را جلوی محمل زینب (علیهاالسلام) میبردند. حضرت با دیدن آن سرها، از شدت ناراحتی، سرش را به چوبه محمل کوبید و با سوز و گداز شعری را با این مضامین سرود:
ای هلال من که چون بدر کامل شدی و در خسوف فرورفتی! ای پاره دلم! گمان نمیکردم روزی مصیبت تو را ببینم. برادر! با فاطمه خردسال و صغیرت، سخن بگو که نزدیک است دلش از غصه آب شود. چرا این قدر با ما نامهربان شده ای؟ برادرجان! چقدر برای این دختر کوچکت سخت است که پدرش را صدا بزند، ولی او جوابش را ندهد.»(13)
حضرت زینب (علیهاالسلام) در این شعر از رقیه (علیهاالسلام) به فاطمه صغیره یاد میکند و این مسأله را روشن میکند که فاطمه صغیره که در بعضی از کتابها از او یاد شده، همان دختر خردسالی است که در خرابه شام جان داده است.
گفتار کتابهای تاریخی
کامل بهائی
قدیمیترین کتابی که از حضرت رقیه (علیهاالسلام) به عنوان دختر امام حسین) علیهالسلام) یاد کرده است و شهادت او را در خرابه شام میداند، همین کتاب است. این کتاب، اثر عالم بزرگوار، شیخ عمادالدین الحسن بن علی بن محمد طبری امامی است که به امر وزیر بهاءالدین، حاکم اصفهان در روزگار سلطنت هلاکوخان، نوشته شده است. به ظاهر، نام گذاری آن به کامل بهائی از آن روست که به امر بهاءالدین نگاشته شده است.
این کتاب در سال 675 هجری قمری تألیف شده و به دلیل قدمت زیادی که دارد، از ارزش ویژهای برخوردار است؛ زیرا به جهت نزدیک بودن تألیف یا رویدادهای نگاشته شده ـ به نسبت منابع موجود در این راستا ـ حایز اهمیت است و منبعی ممتاز به شمار میرود و دستمایه تحقیقات بعدی بسیار در این زمینه قرار میگرفته است. شیخ عباس قمی در نفس المهموم و منتهی الامال، ماجرای شهادت حضرت رقیه (علیهاالسلام) را از آن کتاب نقل میکند. هم چنین بسیاری از عالمان بزرگوار مطالب این کتاب را مورد تأیید، و به آن استناد کردهاند. این نگارنده، کتاب دیگری به نام بشارة المصطفی (صلی الله علیه و آله) لشیعة المرتضی (علیهالسلام) دارد که در این کتاب نیز به برخی رویدادهای پس از واقعه عاشورا اشاره شده است. اولین منبعی که در آن تصریح شده که اسیران کربلا در اربعین اول، بر سر مزار شهدای کربلا نیامدهاند، همین کتاب میباشد. او جریانی را از عطیه (14) دوست جابربن عبدالله انصاری نقل میکند که به اتفاق هم بر سر مزار اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) و شهیدان کربلا حاضر شده، اولین زائرین قبر او در نخستین اربعین حسینی میگردند. اما نگارنده سخنی از ملاقات جابر با اسیران کربلا به میان نمیآورد و بر خلاف آنچه در برخی مقتلها نگاشته شده، هیچ ملاقاتی در این روز بین او و اسیران کربلا صورت نمیگیرد. این موضوع نیز نقطه عطف دیگری در امتیاز و برتری این کتاب میباشد.
اللهوف
یکی دیگر از کتابهای کهن که در این زمینه مطالبی نقل نموده، کتاب اللهوف از سیدبن طاووس است. باید دانست احاطه ایشان به متون حدیثی و تاریخی اسلام و شیعه، ممتاز و چشمگیر است. وی مینویسد: «شب عاشورا که حضرت سیدالشهداء (علیهالسلام) اشعاری در بی وفایی دنیا میخواند، حضرت زینب (علیهاالسلام) سخنان ایشان را شنید و گریست. امام (علیهالسلام) او را به صبر دعوت کرد و فرمود: «خواهرم، ام کلثوم و تو ای زینب! تو ای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را در نظر دارید [و به یاد داشته باشید] هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخنی ناروا مگویید [و خویشتن دار باشید].»
بنابر نقل ایشان، نام حضرت رقیه (علیهاالسلام) بارها بر زبان امام حسین (علیهالسلام) جاری شده است. این مطلب در مقتل ابومخنف نیز هست که حضرت پس از شهادت علی اصغر (علیهالسلام)، فریاد برآورد: «ای ام کلثوم، ای سکینه، ای رقیه، ای عاتکه و ای زینب! ای اهل بیت من! خدانگهدار؛ من نیز رفتم». این مطلب را سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی (وفات: 1294 ه .ق) در کتاب ینابیع المودة از مقتل ابومخنف نقل میکند.
دیدگاه آیت الله العظمی گلپایگانی (ره)
از آیت الله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی (ره) در مورد حضرت رقیه (علیهاالسلام) و مرقد ایشان در دمشق و هم چنین داستان تعمیر قبر حضرت که به دستور خود ایشان، به وسیله رویای صادقهای انجام گرفت، پرسیدند. ایشان فرمود:
این گونه مطالب که نقل شده است، هیچ گونه محال بودنی از نظر عقلی ندارد؛ لکن از اموری که اعتقاد به آن لازم و واجب باشد، نیست.
--------------------------------------
پی نوشتها:
1 ـ الاربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، تهران، کتاب فروشی اسلامیه، بیتا، ج2، ص216 ؛ الطبرسی، ابوعلی فضل بن الحسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، بیروت، دار المعرفة، 1399 ه .ق، ص251.
2 ـ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، تهران، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، 1378 ه . ش، ج2، ص200، اعلام الوری، ص251.
3 ـ حایری، محمد مهدی، معالی السبطین، قم، منشورات الرضی، 1363 ه . ش، ج2، ص214.
4 ـ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، چاپ اول، 1416 ه . ق، ج5، ص293.
5 ـ نظری منفرد، علی، قصه کربلا، قم، انتشارات سرور، 1379 ه . ش، پاورقی ص518.
6 ـ ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404 ه . ق، ج44، ص210.
7 ـ همان، ج15، ص39.
8 ـ الارشاد، ج2، ص22.
9 ـ همان، ص343.
10ـ محمدی اشتهاردی، محمد، سرگذشت جان سوز حضرت رقیه (علیهاالسلام)، تهران، انتشارات مطهر، 1380 ه . ش، ص 12.
11ـ جمعی از نویسندگان، موسوعة کلمات الامام الحسین (علیهالسلام)، قم، دارالمعروف، چاپ اول، 1373 ه . ش، ص 511.
12 ـ ابن طاووس، ابوالقاسم ابوالحسن بن سعدالدین، اللهوف علی قتلی الطفوف، قم، انتشارات اسوه، چاپ اول، 1414 ه . ق، ص 141؛ اعلام الوری، ص 236،(با اندکی تغییر(.
13ـ قمی، شیخ عباس، نفس المهموم، تهران، مکتبةالاسلامیة، 1368 ه . ق، ص 252؛ بحارالانوار، ج 45، ص 115.
14ـ در گفتار برخی ذاکران و واعظان مشهور است که عطیه غلام جابربن عبدالله انصاری بوده، در حالی که این مطلب تحریف تاریخ است. عطیه عوفی از رجال کوفه و از اصحاب امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بوده و حتی نام گذاری او نیز هنگام تولدش توسط امام علی (علیهالسلام) صورت گرفته است. او پنج امام را درک نموده و در زمان امام باقر (علیهالسلام) از دنیا رفت (ر.ک: التستری، محمد تقی، قاموس الرجال، قم، انتشارات جامعه مدرسین، چاپ (
منبع مطلب : www.rayahin.net
مدیر محترم سایت www.rayahin.net لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
اسم های دخترانه مذهبی و قرآنی
- حرف الف:
آنسه : انس گیرنده ، مانوس ، خو گیرنده ، همنشین نیکو
آمال : ارزوها
آنسه : مانوس، همنشین نیکو
آتیه : آینده
آلاء : نعمتها ،از اسامی قرآنی
آیه : نشانه ،نشانه خدا
آیات : جمع آیه، اسم دختر شاعر شیعه بحرینی که بدست آل سعود شهید شد
آینور: اسم ترکیبی ترکی_عربی به معنی نور ماه ، نورانی مثل ماه ، روشنایی ماه ، دختری که چهره اش مانند ماه زیبا و درخشان است.
اسماء الهدی : نامهای هدایت،از اسامی قرآنی(نامهای هدایت خداوند)
اسماءالحسنی : نامهای نیکو،از اسامی قرآنی(نامهای نیکوی خداوند)
ابتسام : تبسم،لبخندزدن
اکلیل : تاج
اسنا : بانوی بزرگوار و بلندمرتبه
امیرا : بانوی حاکم
امانه : اطمینان و آرامش قلب ، دختری که وجودش مایه قوت قلب است
اصیلا : بانوی با اصالت
ارون : شاد و شادمان
ایما : اشاره
اسراء : اسم یکی از سوره های قران، به معنی معراج پیامبر
الحان : نواهای خوش ، نغمه های دلکش ، صدای موزون و خوش آیند
الیسا : دختری که مانند گل انار لطیف است + مرکب از الیس(عربی)به معنای گل انار و الف تانیث فارسی
- حرف ب:
بشری : بشارت ،از القاب قرآن،(بشارت برای مومنین)
- حرف ت:
تالیا : تلاوت کننده قرآن
تبارک : یعنی مبارک شد ،از صفات خدا
تبسم : لبخند
ترنم : زمزه یک نغمه، آواز، نغمه
تکتم : نام چاه زمزم،نام مادر امام رضا ،بانوی رازدار و رازنگهدار
تسنیم : رودی در بهشت (سوره مطففین)
تینا : در عربی (طین) به معنی گِل سرخ
- حرف ث:
ثنا : حمد، شکر، سپاس
ثمر : ثمره، میوه
ثمره : میوه
ثمینا : گرانبها و ارزشمند (ترکیبی عربی -فارسی)
ثمینه : گرانبها
ثمین : گرانبها
- حرف ج:
جنان : بهشتها ،باغها،از اسامی قرانی
- حرف ح:
حنیفا : حق ،راست(لقب ادیان توحیدی و مسلک حضرت ابراهیم)
حنیفه: حق ،راست(لقب ادیان توحیدی و مسلک حضرت ابراهیم)
حورا : حور،حور بهشتی
حورانه : مثل حور زیبا
حره : دختر آزاده ،از اسامی حضرت زهرا، از القاب بانوان اشرافی،(حر اسم اولین شهید کربلا هم هست)
حامده : سپاسگزار،حمدکننده خدا
حدیث : سخنی که از پیامبر(ص) یا بزرگان دین نقل می کنند ، داستان، سرگذشت، سخن
حدیثه : نو و تازه
حکیمه : زن حکیم و دانشمند،از القاب حضرت زهرا
حسنی : نیکو،پسندیده
حسنا : زن زیبا
حسیبا : مرکب از حسیب به معنای پاک نژاد و پاکزاد و الف نسبت ، دختر با اصل و نسب
حمراه(hamraah) : حوری لقا، در کمال زیبایی (سفید)
حمرا : سرخ
حماسه : دلیری و شجاعت،کار افتخارآفرین
حنا : نام گیاهی بهشتی
حنان : بسیار مهربان ،یکی از نام های خداوند ،در دعای جوشن کبیر می تونید ببینید
حنانه : ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ، ﺑﺨﺸﺎﯾﻨﺪﻩ ، ﺑﺴﯿﺎر ﻧﺎﻟﻪ ﮐﻨﻨﺪﻩ ، ستونی که قبل از ساختن منبر پیامبر اسلام(ص) هنگام وعظ به آن تکیه میفرمودند
حور آسا : حور(عربی) + آسا(فارسی) آن که چون حور زیباست
حور آفرین : حور( عربی) + افرین (فارسی)= آفریننده حور یعنی زنی که دختر زیبا بدنیا میاورد
حوردیس : انکه چون حور زیباست
حور رخ : همانند حور
حورزاد : زاده حور ،از شدت کمال زیبایی انگار از نسل حور است
حوری دخت : دختر حوری
حوروش : آنکه چون حور زیباست
حور بانو
حوریا : آنکه چون حور زیباست
حلما : دختر صبور ،از صفات حضرت زینب
حلیا : آنچه در چشم خوش میدرخشد (حلی+ا)
حلیه : زینت ،زیبا و خوش اندام، دیبای بهشتی
- حرف خ:
خضرا: سبز ،تازه
- حرف د:
دینا : اسم خواهر حضرت یوسف ،به معنی دین هم هست
دعاء : دعا،راز و نیاز و درخواست
درا (dorra): دختر زیبا و ارزشمند ،مانند در
حرف ر:
ردا : عقل و خرد
راحل : دختر مهاجر
رافعه : اوج دهنده، رفیع کننده (باعث افتخار)
رایان : اسم کوهی در حجاز
رایحه :عطر خوش(رایحه الجنت) ،عطر حضرت زهرا
راکعه : رکوع کننده،(در قرآن آمده:وارکعوا مع الراکعین)
راحیل : نام یک فرشته،راحیل عربی شدهٔ لغت عبری رَجِل به معنای بی گناه است. راحیل همسر دوم و محبوب یعقوب و مادر یوسف و بنیامین است. نام او در کتاب پیدایش در تورات ذکر گشتهاست. راحیل دختر لابان و خواهر کوچک تر لیاه است. مادر یعقوب، ربقاه ، خواهرلابان بودهاست. راحیل در نزدیکی بیتلحم یهودیه مدفون است.
رحمه : نام همسر حضرت ایوب
رضیه : اسم بانوی پادشاهی که بر هند در زمان سلطنت مسلمانان سلطنت کرد
رضوانه
رمان : انار ،میوه بهشتی در قرآن
رمانه : دختری که مانند انار لطیف است
ریحان : گیاه و گل خوشبو و معطر، در حدیثی از امام علی (ان المرئه ریحانه و… ترجمه: زن (دختر و …) مانند گل خوشبویی است،پس به انجام کارهای سخت وادارشان نکنید)
ریحانه : گل خوشبو و معطر (مثل اسم قبل،نام مادر امام رضا،از القاب حضرت زهرا
رانیا : قریب و نزدیک
رمیصا : بانوی دلیر و جنگجوی صدر اسلام که از زنان دیگر و همچنین خیمه پیامبر دفاع کرد تا اینکه پس از مقاومت و دلیری بسیار شهید شد(ام سلیم ، دختر ملحان بن خالد بن زید یکی از صحابه معروف رسول الله،همچنین نام یکی از دو ستاره ای که بر ذراع است)
رمیصا : بانوی دلیر و جنگجوی صدر اسلام که از زنان دیگر و همچنین خیمه پیامبر دفاع کرد تا اینکه پس از مقاومت و دلیری بسیار شهید شد(ام سلیم ، دختر ملحان بن خالد بن زید یکی از صحابه معروف رسول الله،همچنین نام یکی از دو ستاره ای که بر ذراع است)
- حرف ز:
زمزم : نام چشمه ای که به خاطر دعای مادر حضرت اسماعیل در مکه نمایان شد
زوفا : گیاهی معطر از خانواده نعنا
زیتون : از اسامی قرآنی و یکی از میوه هایی که در قران به آن سوگند خورده شده،نماد فلسطین و همچنین صلح و انسان دوستی
زیتونه : یک دانه زیتون
- حرف س:
ساهره : چشمه روان
سالمه : بدون عیب، در کمال سلامت
سامره : نام شهری در عراق که مرقد امام دهم و یازدهم در آن واقع شده است
ساجده : دختر سجده کننده(عبادت کننده خدا)
ساعده : دختر مددیار، یاری کننده
سامیرا: سمیرا، زن بزرگوار، نام محلی در نزدیکی مکه،نام عمه شیرین در داستان خسرو و شیرین ترجمه عربی مهین بانو است
سامیه : یعنی بانوی بلندمرتبه و از القاب حضرت زینب
سبا : سوره ۳۴ قرآن کریم، شهری در یمن که بلقیس ملکه آنجا بوده، در عبری به معنی انسان
ستیا (setia) : زن با حیا . بانوی بلند مرتبه . نام حضرت معصومه که دختر حضرت موسی ابن جعفر هستند
ستیلا (satila) : نام دختر امام موسی کاظم و لقب حضرت مریم
سدنا: سجده کننده بر خانه خدا – مرکب از سدن(عربی) به معنای سجده کردن به کعبه + ابف فاعلی (فارسی)
سدن (saden) : پارچه ای که روی کعبه می کشند،خدمتکارکعبه
سجده : معنیش روشه
سلاله : یعنی نسل، از القاب حضرت زهرا
سلنا
سلوا (سلوی) : نوعی پرنده(بلدرچین) در قرآن که در بهشت هم هست
سلوی (بر وزن حلوا) : کبوتر بهشتی در قرآن
سما : آسمان
سمانه : سمانی بلدرچین
سوره : سوره قرآن
سنا : روشنایی
سندس (sandas): پارچه ای ابریشمی و لطیف ، در قرآن آمده است که لباس ابرار از جنس سندس ساخته شده استدمعنی دیگرش میشه دختری که پوشاننده بهشتیان است
- حرف ش:
شریفه : زن شرافتمند
شعری (shera) : نام ستاره ای ،در قرآن هم آمده
شفیعه : زن شفاعت کننده
شمسا : دختری که مانند خورشید است،درخشان و پرتوافشان
شمیس : خورشید کوچک
شکرانه : معنیش روشه
- حرف ص:
صونا : دوری از گناه ،خویشتنداری از گناه
صبرا: بردباری
صالحه : دختر و زن نیکوکار
- حرف ض:
ضحی: سپیده صبح،در قرآن بهش قسم خورده شده
- حرف ط:
طهورا : پاکیزه، پاک کننده ، از اسامی قرآنی (شرابا طهورا)
طاهره : طاهر، زن پاک و مبرا از عیب، لقب فاطمه زهرا (ع) و لقب خدیجه همسر پیامبر (ص)
طنان : پرطنین، بلندآوازه، مشهور
- حرف ع:
عرشیان : عرش(عربی) + ی(فارسی) + ان(فارسی) ملائکه، فرشتگان
- حرف ع:
عارفه : زن عالم و عارف
عادله
عابده : زن عبادت کننده
عاتکه : نام دختر عبدالمطلب(جد پیامبر(ص) ) در واقع نام عمه پیامبر
عادیات : اسم سوره ای از قرآن
عالیه : عنوانی احترام آمیز برای بانوان،به روایتی نام دختر امام علی النقی(ع)
عامره : آبادکننده
عسل : از اسامی قرآنی، در قرآن دربارش گفته شده: در ان نوعی شفاست.
عطیه : هدیه عطا شده (از طرف خداوند)
عفاف : پاکدامنی
عفیف : پاک دامن
عفیفه : زن پاک دامن
علیا (elia) : بانوی والا،رفیع ، فکر کنم مونث “علی” باشه
عهدیه : پای بند به عهد و پیمان
- حرف غ:
غدیره : گیسوی بافته شده، مونث شده کلمه (غدیر)
غانیه : دختر جوان پاکدامن
- حرف ف:
فائزه : نائل ، رستگار، از اسامی قرآنی
فائقه : پیروز شده
فارهه : دختر زیبا و با نمک
فاطمیا : اسم حضرت فاطمه به زبان عبری ،حضرت فاطمه با همین نام بر شهری از مردم پرتقال ظاهر شد و خود را صدیقه کبرا معرفی کرد که دوازده فرزند داشت و …(این ماجرا مورد تایید پاپ و تمام کلیساییان است)
فریضه : عمل واجب
فصیحه : فصیح و گویا،بانوی فهمیده
فهیمه : فهیم
- حرف ک:
کوثر : نیکی بسیار، نام یک سوره قرآن که درباره حضرت زهراست
کاملیا
- حرف ل:
لیلا : درازترین و تارترین شب، سرخوشی از می، همسر پیامبر اسلام
لیالی : شبها
- حرف م:
ماریه : زن سپید و درخشان، نام یکی از همسران پیامبر
مائده (Mā-’ede) : خوردنی، طعام، نام سوره ای در قرآن کریم
مکرمه (mokrame) : مورد احترام واقع شده،بانوی محترم
مبینا : آشکار و روشن،از اسامی کلام وحی
متینا : دختر متین و باوقار
محیا : یکی از صفات خدا ،زنده و پویا
محیصا : رستگار شده ، پاک و آمرزیده (به فتح میم). در قرآن کریم به معنای محل فرار و پناهگاه آمده است (دارای ریشه پارسی و مذهبی)
مشکات : (در قدیم) چراغدان، از واژههای قرآنی
ملیسا : زمانی بین مغرب و نماز عشا؛ ماه صَفر؛ ماهی بین آخر گرما و زمستان
ملیحه : (در قدیم) (به مجاز) ملیح، زیبا و خوشایند، دارای ملاحت، با نمک؛ (در قدیم) دوست داشتنی و مورد پسند
ملیکا : اسم رومی، مادر امام مهدی
مهنا (mohanna ) : گوارا و خوش
مهدی (مهدا خونده میشه،دخترونست ) : هدایت شده ،(اگه موضع ظهور بچه دار شدین بذارین ،هدایت شده بدست مهدی)
مهدیه (Mah-die) : عروس
- حرف ن:
نفیسه : گران بها، قیمتی؛ ارجمند و گرامی
نسیبه : دارای اصل و نسب؛ خویشاوند و نزدیک
نور : معنیش روشه،از اسامی خدا(نور آسمانها و زمین)
نورا : درخشان ،تابان(از نور میاد)
نها : عقل و خرد (اسم قرآنی)
- حرف و:
وفا
وحیده
- حرف ه:
هدیه زهرا : دختری که هدیه و عطیه از طرف حضرت زهراست
هدی : هدایت ،از القاب قرآن،(هدایت برای مومنین)
- حرف ی:
یاسین : لقب پیامبر ،اسم یکی از سوره های قرآن
یامین : اسم مادر حضرت یوسف،(مادر بنیامین)
یسنا : حمد و ستایش،نماز
منبع مطلب : khavarestan.ir
مدیر محترم سایت khavarestan.ir لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
نورا : نورا هم قشنگه هم به نرجس میاد
اسم دختر از پ
یاسمن لقب حضرت زهرا
چیکلم پمپم چیکلم پمپم چالی چاپی اووو وووووو یس
حالا بیو گیم بخه
اسم دخترپوچی بزارم ک هم قشنگ باشه هم مذهبی هم ب اسم دخترم نرجس بیاد
اسم دختر چی بزاریم
کاملیا
سلام عالی بودن فقط من شنیدم اسم مائده خوب نیست
ص
موضوع: سفر به مشهد نام: زهرا نام خانوادگی: شبانی
اسم دخترمو چی بزارم؟؟ 😤