لقمان چگونه از بی ادبان ادب آموخت
لقمان چگونه از بی ادبان ادب آموخت را از سایت اسک 98 دریافت کنید.
ادب لقمان حکیم
لقمان را گفتند ادب از که آموختی .گفت از بی ادبان .گفتند چگونه .گفت هر کار بدی که آنها کردندومن دیدم ویا حرف بدی که آنها ز دندومن شنیدم انجام ندادم .
سوال .لقمان از کجا میفهمید که آن رفتار ویا آن گفتار بد است ؟.اگر مردمان دیگر همان رفتار وگفتار را میدیدند ومی شنیدندهمانند لقمان ادب می آموختند . ؟.
چنانجه لقمان آن بی ادبی ها را نمی دید ادب نمی آموخت ؟پس ادب آموزی لقمان مدیون بروز بی ادبی " بی ادبان" میباشد؟!
اگر بی ادبان در جامعه نبودند لقمان ادب را نمی آموخت ؟پس برای اینکه یک جامعه ای با ادب شود نیازمند بی ادبان میباشد؟! .
اگر بی ادبان در یک جامعه نتوانند بی ادبی خود را نشان دهند چگونه لقمانهای آن جامعه ادب می آموزند.؟ .
به نظر میرسد که بی ادبان یک جامعه اگر آزاد باشندکه بی ادبی خودرا نشان دهند جامعه چون نمی پسندد واکنش نشان میدهدوآنهارا پس میزند ونهایتا مجبورند خودرا تغییر دهندوخود نیز تحت تاثیر با ادبان قرار میگیرند وبجمع با ادبان می پیوندند.اگر بی ادبی را اینطور تعریف کنیم.
"گفتار ورفتاری که از طرف فرد یا اقلیت یک جامعه بروز کند و کل آن جامعه آنرا نپسنددوکنار بزند ".
درشرایط مختلف از قبیل" فرهنگهای متفاوت" ودرمکان های متفاوت حتی دوره های زمانیگذشته وحال این بی ادبی متفاوت میباشد یعنی یک رفتار ممکن در زمانی خوب بوده ولی در این دوره از مان مورد پسند نباشد یا در سر زمینی ایراد ندارد ودر جای دیگری مورد قبول نیست ..
فبشر عبادی الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه. به سخنان مختلف گوش بده وبهترینش را انتخاب کن .
ما از گفته لقمان می فهمیم که جامعه ای رو به پیشرفت است که در آن انسانها آزادانه از هر دری سخن بگویند و به سخنان یکدیگر هم گوش دهندوبا معیارهای خود بسنجند در اینصورت است که یا رد میکنند ویا انتخاب وآنگاه خود جامعه بی ادبی هارا کنار میزند و لقمانهای جامعه بیشتر میشوند .
آیا آموختن ادب از بی ادبان بیشتر است یا آموختن بی ادبی از بی ادبان ؟بعبارت دیگر با توجه به تعریف بی ادبی(واینکه ارتباط و رفتار جامعه را بصورت افقی بدانیم) آیا بی ادبان باعث گسترس بد آموزی میشوند یا کم شدن بد آموزی.؟
منبع مطلب : andishehaa.blogfa.com
مدیر محترم سایت andishehaa.blogfa.com لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
گنجور » سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۲۱
مهدی نوشته:
این متن خیلی ظرافتهای زیادی دارد.
لقمان نمیگوید هر فعلی را بیادبان انجام دادند پند گرفته که انجام ندهد. بلکه میگوید:
«هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از فعل آن پرهیز کردم» یعنی نقش عقل و هوش را فراموش نکرده.
بعلاوه گفته:
نگویند از سر بازیچه حرفی
کزان پندی نگیرد صاحب هوش
یعنی افراد باهوش میتوانند از حرفهای بی معنی هم پند بگیرند.
ولی:
و گر صد باب حکمت پیش نادان
بخواند آیدش بازیچه در گوش
افراد نادان حتی اگر ۱۰۰ تا حکمت بهشان تحویل دهید، هیچ چیزی جز حرفهای بی معنی دریافت نخواهند کرد.
به عبارتی موضوع این حکایت این است که یادگیری اخلاق نیاز به هوش و تفکر است. لقمان به حکیم بودن معروف است، فکر و دانشش به او توان یادگیری اخلاق را داده.
👆☹
منبع مطلب : ganjoor.net
مدیر محترم سایت ganjoor.net لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
نمیدونم : هرچه از بی ادبان درنظرش ناپسند آمد از آن پرهیز کرد
هر چه از بی ادبان برایش نا پسند بود اونو انجام نداد
با دیدن رفتارای اونا یعنی هر کار ناپسندی که اونا می کردند اون دیگه اون کار دو انجام نمی داد
از کسانی که کار بد میکردند کار آنها را دوست نداشت و کار خوب و بد را یاد گرفت یعنی ادب را
جان
چگونه از بی ادبان ادب موزیم
باشه
سلام اگه سوالی دارید از من بپرسید تا جواب بدم
بدرد نخوره اون آدمی که این متن رو نوشته چرا خودتو نشون نمیدی مثل موشی می مونی که تو انبار کاه گل سوراخ کند
خوبه
ادب ازکه آموختی از جوتلشوبگین
خوب است
کاشکی یکم واضح تر بود
خوبه
هرچه از بی ادبان درنظرش ناپسند آمد از آن پرهیز کرد
Mamma gaan saam my love i was a long as you need to know about brother your today