متن زیر را در یک بند ادامه دهید و عنوانی برای نوشته ی خود انتخاب کنید
متن زیر را در یک بند ادامه دهید و عنوانی برای نوشته ی خود انتخاب کنید را از سایت اسک 98 دریافت کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات پایین پاسخ رو بفرستن.
هانیه : در اتاق نشسته بودم و به کتاب های کتابخانه نگاه می کردم ناگهان چشمم به کتاب حضرت خضر (ع) افتاد حضرت خضر خدمتکار بود خیلی کتاب زیبایی بود ❤❤❤❤من اول که خواندم خیلی لذت بردم و توصیه میکنم که شما هم این را بخوانید
عنوان : کتاب به یاد ماندنی شازده کوچولو
در اتاق نشسته بودم و به کتاب های کتابخانه نگاه میکردم. ناگهان چشمم به کتاب شازده کوچولو خورد. با اینکه بار ها و بار ها خوانده بودم اما باز هم وسوسه میشدم که آن را بخوانم! دلم را به دریا زدم و دوباره برش داشتم و جملات خوب را تکرار کردم که روباه میگفت: جز با چشم دل نمیتوان خوب دید. آنچه اصل است از دید پنهان است . این جمله ها جملاتی هستند که هر روز هم تکرار شود کم است .
من مهدی صفاریان هستم💟 . امید و ارم از این مطلب لذت ببرید 💛. چون من با نوشتن این مطلب توانستم در مسابقه خاطره نویسی شرکت کنم، و رتبه اول آوردم 😊😊
در اتاق نشسته بودم و به کتابهای کتابخانه نگاه میکردم ناگهان چشمم به کتاب خاطراتم افتاد کتاب خاطراتم را برداشتم و نگاهی به ان کردم ویاد یکی از خاطرات شیرین بچگی هایم افتادمدو ساعت ها ان را در ذهن خود تجسم میکردم و غرق ان بودم ناگهان خواهرم وارد اتاق شد و یکی از کتاب ها را برداشت تا بخواند یک لحظه چشمانم را بستم و ناگهان خوابم برد و ساعت هاگذشت و من در خواب بودم و در خواب دیدم کهرمن یک بچه ی ۳ ساله هستم وهنوز به مدرسه نمیروم و با بی خیالی کامل با اسباب بازی هایم بازی
در اتاق نشسته بودم و به کتاب های کتابخانه نگاه می کردم ناگهان چشمم به کتاب حضرت خضر (ع) افتاد حضرت خضر خدمتکار بود خیلی کتاب زیبایی بود ❤❤❤❤من اول که خواندم خیلی لذت بردم و توصیه میکنم که شما هم این را بخوانید
.