متن علمی در مورد پاییز کلاس چهارم
متن علمی در مورد پاییز کلاس چهارم را از سایت اسک 98 دریافت کنید.
انشا درباره پاییز برای کلاس سوم و چهارم ابتدایی
.
فلسفه نوشتن انشاء کمک به برقرار ارتباط، اندیشیدن، مطالعه و درست نویسی است، اما نوع موضوعات باعث می شود گاهی فرزندانمان نیاز به کمک داشته باشند
با کمک به فرزندانمان و نه گفتن به نوشتن انشاء آنها، او را برای یادگیری درست راهنمایی کنیم، گرچه می توانید بصورت نمونه از این انشاء نیز کمک لازی برای او داشته باشید
این مطلب انشاء در مورد پاییز برای پایه سوم و چهارم است
انشاء در مورد پاییز برای پایه سوم و چهارم
بنام خدا
پاییز فصل زیبایی است که سه ماه مهر، آبان و آذر دارد
در پاییز ما به مدرسه می رویم و مدرسه ها باز می شود، همه بچه ها شاد و خوشحال هستند و در حیاط مدرسه بازی می کنند
در پاییز برگ درختان می ریزد و باد و باران زیاد است.
من فصل پاییز را خیلی دوست دارم چون با شروع مدرسه دوباره دوستانم رو می بینم و خیلی خوشحال می شوم.
در پاییز رنگ برگ های درختان قرمز، زرد و نارنجی است که کم کم باد آنها را از شاخه ها می کند.
در پاییز دوباره کتاب و لباس های نو می پوشیم و این خیلی خوب است اما من امسال کیف نخریدم چون کیفم نو بود، به جای آن پولش را به جشن عاطفه ها دادم تا دانش اموزانی که کیف ندارند بتوانند برای خودشان کیف بخرند و خوشحال شوند.
بیشتر میوه های پاییزی سیب و انار است که من خیلی انار دوست دارم مامانم می گوید این میوه ها میوه های بهشتی هستند و خواص زیادی دارند.
پدرم هم می گوید پاییز زیبا ترین فصل هاست و در پاییز درختان آماده خواب زمستانی می شوند تا برای بهار نیرومند شوند و دوباره گل و میوه بدهند.
روزهای پاییز کمی سرد است که باید مواظب خودمان باشیم تا سرما نخوریم.
معلممان می گوید که در پاییز پرنده ها به جاهای گرم تر مهاجرت می کنند تا برای بهار دوباره برگردند
امسال مدرسه ما نو شده بود و دیوارهای آن رارنگ کرده بودند و تخته سیاه و نیمکت ها تازه بودند و ما خیلی خوشحال شدیم.
انشا درباره فصل پاییز برای پایه سوم و چهارم | سایت فتوکده
منبع مطلب : photokade.com
مدیر محترم سایت photokade.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
انشا درباره پاییز | 10 انشا ادبی و تحقیقی زیبا درمورد فصل پاییز
قصد ما از نوشته انشا پاییزی کمک به نوشتن یک انشا زیبا در مورد فصل زیبای پاییز است. نوشتن انشاء کمک فراوانی به ما در اندیشیدن، مطالعه و درست نویسی میکند.
با یکبار خواندن کامل این مطلب میتوانید به فرزند خود کمک کنید تا یک انشا زیبا در مورد پاییز بنویسد.
انشا در مورد زیبایی های پاییز
بنام خدا
موضوع انشاء : درباره پاییز
پاییز فصل زیبایی است که سه ماه مهر، آبان و آذر دارد ؛ در پاییز ما به مدرسه میرویم و مدرسه ها باز میشود، همه ی بچه ها شاد و خوشحال هستند ودر حیاط مدرسه بازی میکنند.
در پاییز برگ درختان می ریزد و باد و باران زیاد است. من فصل پاییز را خیلی دوست دارم چون با شروع مدرسه دوباره دوستانم رو میبینم و خیلی خوشحال میشوم.
در پاییز رنگ برگ های درختان قرمز، زرد و نارنجی است که کم کم باد آن ها را از شاخه ها میکند. در پاییز دوباره کتاب و لباس های نو میپوشیم و این خیلی خوب است اما من امسال کیف نخریدم چون کیفم نو بود، بجای ان پولش رابه جشن عاطفه ها دادم تا دانش اموزانی که کیف ندارند بتوانند برای خودشان کیف بخرند و خوشحال شوند.
بیشتر میوه های پاییزی سیب و انار است که من خیلی انار دوست دارم مامانم میگوید این میوه ها میوه های بهشتی هستند و خواص زیادی دارند. پدرم هم میگوید پاییز زیبا ترین فصل هاست ودر پاییز درختان آماده خواب زمستانی میشوند تا برای بهار قدرتمند شوند و دوباره گل و میوه بدهند.
روزهای پاییز کمی سرد است که باید مواظب خودمان باشیم تا سرما نخوریم. معلممان میگوید که در پاییز پرنده ها به جاهای گرم تر مهاجرت میکنند تا برای بهار دوباره برگردند
امسال مدرسه ما نو شده بودو دیوارهای ان رارنگ کرده بودند و تخته سیاه و نیمکت ها تازه بودند و ما خیلی خوشحال شدیم.
انشا دوم با موضوع پاییز
بنام خدا
موضوع : انشاء درباره پاییز
وقتی دست نوازش باد بر لابه لای گیسوان دشت و شاخه های درختان جاریست، یعنی پاییز در راه است
وقتی صدای خش خش برگ های رنگارنگ زیر پای عابران به گوش میرسد. یعنی پاییز در راه است
وقتی چک چک باران پاییزی به شیشه های پنجره مینوازد. یعنی پاییز در راه است، فصل آغاز مهر و مهربانی که با حال و هوای درس و کتاب شروع میشود
انشای سوم در مورد پاییز
پاییز پادشاه فصل هاست
این فصل، اعجاز رنگ ها و جادوی باد و بارانی دلنواز میباشد. ما دانش آموزان با شنیدن نام پاییز نخستین چیزی که به ذهنمان خطور میکند مدرسه و بوی مهر، کتاب و درس خواهد بودو این موجب میشود که از زیبایی های دیگر پاییز غافل شوییم
اما انچه مسلم است این است که پاییز فصل اصلی ما دانش آموزان است که با مهر آغاز و با 13 آبان به اوج میرسد و با آذر ختم میگردد. آری آبان ماه روز دانش آموز و روز غرش کوچک مردان بزرگی چون فهمیده. و فهمیده هایی است که با نثار جان خویش عشق آفریدند
پاییز فصل به اوج رسیدن و فصل غروب ذلت است فصل با امید، روییدنی دوباره …گاه پاییز را فصل عشاق میدانند و از غروبش شعرها مینویسند و گاه به نادرست پاییز را فصلی دلتنگی میدانند، در حالیکه واقعیت به اینگونه نیست حتی غروب پاییز هم بسیار زیبا است
غروبی دیدنی که پهنه آسمان نیلی، زیبایی خورشیدش رابه تماشا مینشیند و با رنگ های خود رنگ های موزون خورشید را درهم می آمیزد و زیبایی بی مانندی رابه نمایش میگذارد.
اوج زیبایی فصلی هزار رنگ که باران با صدای باد ترانه ای شکیل سمفونی را برپا میکند وبا یاقوت های انار سرخش قصه رابه شور وا می دارد ودر جامی بلورین دان میکند تا پذیرای تک تک مهمانهایش باشد.
ودر پایان باید گفت پاییز شاهکار خداوندی است که هنرمندی زیبا آفرین است و توانایی اش بی حریف است و بی مثال.
انشا چهارم مقدمه انشا پاییز
انشا در مورد فصل پاییز
انشای خودرا شروع می کنم بانام خدای زیباییها
فصل پاییز یعنی مهر، آبان و آذر، فصلی رنگارنگ و زیبا، فصلی باحال و هوای درس و مدرسه همراه است.
در پاییز هوا کمکم سرد و با تغییر ساعت روزها کوتاه تر میشود. در پاییز برگ درختان کم کم میریزند و مدارس باز میشود. در پاییز کار رفتگرها سخت میشود باید برگ هایی که روی زمین ریخته است را جمع کنند. در پاییز هیچکس منتظر آمدن فصل زمستان نیست و وقتی که فصل زمستان میآید همه ی منتظر هستند که زود تر عید نوروز شود.
در پاییز جهت تابش آفتاب تغییر میکند و نور وارد خانه میشود. در فصل پاییز، هوای سوزان تابستان کول و بار سفر را بسته و جای خود رابه نسیم خنک پاییزی میدهد.
فصل زیبا پاییز یک حال و هوای تازه ای دارد از طرفی بادی های خنک پاییزی دسته دسته برگ های رنگارنگ را حرکت داده و از طرف دیگر صدای ریزش برگها یک حس و حال تازه ای به ما میدهد. دراین فصل سال میوه های پاییزی خوشمزه؛ انار و پرتقال و خرمالو و سیب سرخ طعم جدید به زندگی ما میدهد.
فصل پاییز همانند دیگر فصل های سال از خلقت زیبایی های پروردگار ماست. پس بکوشیم دراین فصل زیبا و دل انگیز برای رسیدن به اهداف خود تلاش و همت کنیم و با کمک کردن به یک دیگر سریع به اهداف خود برسیم.
انشا پنجم در مورد پاییز و نتیجه گیری
انشای توصیف فصل پاییز
عاشق فصل پاییزم. از میوه های فصل پاییز، انار و پرتقال و نارنگی گرفته تا ریزش برگهای زرد و راه رفتن روی آن ها و گوش کردن به سمفونی خرش خرش کردن برگها زیر پاهایم. چه لذتی میبرم.
همیشه از اول مهر خوشم می آمد. بوی کتاب نو، روپوش جدید و کلاس جدید، حس رشد و شکوفایی را برایم زنده می کند. بیشتر ذوق و شوق شروع سال تحصیلی جدید و خرید لوازم التحریر و کیف و کتاب مدرسه را دارم .
وقتی بوی پاییز را از اواخر شهریورماه حس می کنم شروع می کنم به تغییر دکوراسیون خانه و آماده شدن برای پذیرایی از یک فصل پرفعالیت. فصلی که باید قدر روزهای کوتاهش را دانست .
آخ چه حالی میدهد در شب های بلندش کناری بخاری یا کرسی بنشینی ودر حالیکه به صدای شرشر باران گوش می دهی یه کاسه پر از دانه های انار رابا نمک میل کنی.
انشا ششم در مورد پاییز
انشا ادبی جدید در مورد فصل پاییز
برگ های زرین و رقصان درخت، کم کم خودرا بر دامن دنباله دار بادهای پاییزی می سپارند. گاهی هم زیر باران عاشقانه ی این فصل، خیس میشوند. پاییز، رنگ و بوی دیگری دارد؛ رنگ و بویی از جنس قدم زدن با صمیمی ترین دوستت، خوردن چای داغ در سرمای تازه از راه رسیده و خیس شدن زیر باران.
فصل پاییز برای هر شخصی شکل خاص خودش را دارد؛عده ای بوی ماه مدرسه را استشمام میکنند و آماده ی رفتن به مدرسه میشوند، عده ای هم سرشار از ذوق تدریس و علم آموزی، عده ای هم دلتنگ میشوند و عده ای دلشاد ؛ و عده ای دیگر هم مشغول تسبیح آفریدگار هنرمند و توانا.
برگ های ریزان پاییز برای عده ای درس زندگی میشود و برای عده ای هم اسباب شادی و فرح. پاییز درس های بزرگی به انسان میدهد؛ درس هایی از گذر زمان و ایام گرانبهای عمر . گویی یادآور بهار سبزی میشود که زمستانی سپید در پیش دارد.
از پاییز باید درس گرفت؛ از تک تک لحظاتش. از صدای رعد و برقی که انگار میخواهد از خواب غفلت بیدارت کند، تا صدای شرشر قطره هایی که از دلِ تنگِ آسمان بر زمین می ریزد، تا بدانی زندگی جریان دارد…
صدای خش خش برگی که از درخت افتاده و جانش را زیر قدم هایمان تسلیم کرده، صدای بی رمَقیست که با زبان بی زبانی میـــخواهد بگوید که روزی بهترین جایگاه را داشته است.
پاییز را حس کنیم نه این که از ان عبور کنیم …
انشا هفتم در مورد خاطرات پاییز
انشا ادبی و توصیفی در مورد پاییز
وقتی پاییز میشود مدرسه ها باز میشوند و ما به مدرسه میرویم٬ و دوستان قدیمی را میبینیم شاید دوستان جدید هم پیدا کنیم٬ما هنوز در حال و هوای تابستان هستیم وقتی معلم نخستین درس را میدهد و نخستین تکلیف رابه ما میدهد کم کم باور میکنیم سال تحصیلی شروع شده.
در پاییز هوا کم کم سرد میشود و با تغییر ساعت ناگهان روزها یک ساعت کوتاه میشوند و شب ها یک ساعت بلند تر میشوند.
در پاییز صدای غار غار کلاغها بیشتر به گوش میرسد و فکر کنم به این دلیل باشد که روزها کوتاه تر شده اند و ما در حالی به خانه برمیگردیم که نزدیک غروب است و کلاغها دوست دارند دراین موقع روز غار غار کنند.
هیچکس فصل پاییز را جدی نمیگیرد٬وقتی پاییز میشود هیچکس انتظار زمستان را نمیکشد ٬ اما وقتی زمستان میآید همه ی منتظر اند که سرما تمام شود و عید نوروز از راه برسد.
فصل پاییز فصلی است که برگهای درختان زرد میشود و اگر یکی یکی نریزند٬مناظر زیبایی به وجود میآید. پاییز فصل کار و تلاش رفتگرهای پارک است که برگهای خشک را جارو میکنند.
با شروع پاییز زاویه تابش آفتاب کم کم تغییر میکند و وارد خانه میشود و خیلی خوب است که در روزهای تعطیل نزدیک ظهر توی خانه در زیر آفتاب استراحت کنیم.
پاییز فصل آمپول و شلغم است ٬ فصل لیمو شیرین و نارنگی٬ وقتی در پاییز به هندوانه نگاه میکنیم سردمان میشود. سیب قرمز و هلو پاییزه به ما یاد آوری میکنند که لباس های زمستانی را از گوشه گنجه بیرون بیاوریم و یک تکانی بدهیم.
پاییز فصل برف پاک کن و بخاری است٬توی خیابان خیلی ها را می بینیم که لوله بخاری خریده اند و بطرف خانه در حال حرکت اند.
من دوست ندارم در فصل پاییز زیاد از خانه بیرون بروم٬دوست دارم درکنار خانواده تلویزیون تماشا کنم و تخمه گل آفتابگردان بشکنم ٬ و باهم صحبت کنیم و لبووی داغ بخوریم تا از دلگیر بودن پاییز کم کنیم.
شبهای پاییز برای شبنشینی خیلی خوب است ٬ اما باید زود به خانه برگردیم تا فردایش بتوانیم آسان از خواب بیدار شویم.
در شبهای پاییز ستاره ها کمتر در آسمان دیده میشوند چون هوا طبق معمول ابری است و آلودگی تابستان هنوز در هوا است٬که بارانهای پاییزی ان را تمیز میکند.
پاییز فصل انار است ٬ فصل گردو و شیره انگور نیز هست در پاییز میتوانیم برای صبحانه ارده شیره بخوریم چون خیلی مقوی است و ما را گرم میکند.
دراین فصل گندم ها جوانه می زنند و زمین های کشاورزی که در ان گندم کاشته اند سبز هستند.
وقتی که باران پاییزی و برف زمستانی روی گندم زار ها میبارد٬آدم فکر میکند انها از سرما یخ میزنند٬ولی این اتفاق نمی افتد و آن ها سالم میمانند ودر سال بعد خوشه های گندم می دهند.
در پاییز گنجشک ها با پر های پف کرده ودر دسته های سه تا پنج تایی روی شاخه های بید مینشینند و همراه باد پاییزی تکان می خورند و سرشان توی لاک خودشان است.
ما باید دراین فصل و مخصوصا فصل زمستان برای پرندگان دانه بریزیم تا انها آسان تر بتوانند فصل سرما را سپری کنند و با فرا رسیدن بهار جوجه های زیادی بیاورند.
در پاییز باید مواظب باشیم که سرما نخوریم و از لباس های گرم استفاده کنیم و اگر بیمار شدیم در خانه بمانیم و استراحت کنیم تا زودتر خوب بشویم.
آرزو میکنم در چهار فصل سال زندگی شما بهاری باشد و همیشه آفتاب گرم امید در وجودتان تابستانی باشد. در این جا انشایم را به اتمام می رسانم ودر آخر نتیجه انشاء را می نویسم٬ فصل پاییز زمین را برای بهاری دیگر آماده میکند.
انشا هشتم در مورد پاییز و برگ ریزان زیبا پاییزی
انشاء در موضوع فصل پاییز
پاییز فصلی است که در ان برگ های درختان به زردی می گرایند ؛ اما بعضی از برگ ها هم در راه زرد شدن گاه قرمز و قهوه ای میشوند. پاییز همان فصلی است که در ان برگ درختان می ریزند ودر زیر پای رهگذران بی تفاوت خش خش میکنند.
پاییز شاید همان فصل غفلت است و رخوت شاید هم نه فصل هوشیاری و تدبر است؛ چه فرقی میکند که در پاییز خواب باشی یا بیدار مهم ان است که پاییز کار خودش را میکند. به دقت و حوصله دست بکار آراستن میشود؛ آراستن درخت ها ؛ شهر ها ؛ باغ ها و زمین به زرد و سرخ و قهوه ای برگ ها ؛ به قطرات گاه نم نم و گاه شر شر باران و به باد که می وزد.
پاییز همان فصل دل انگیزی است که گاه رویایی اش میخوانند همان فصلی که میتوانی در ان ساعت ها از پنجره ی اتاق به درخت روبروی خانه نگاه کنی و خسته نشوی. پاییز همان دل انگیزانه ایست که گاه هوس میکنی زیر بارانش بی روسری در کوچه قدم بزنی تا موهایت خیس شوند.
پاییز همان مادر رقص خرامان برگ هاست که به ناز و عشوه ی تمام چرخ زنان از آسمان بر سرت می بارند، و تو سریعتر میروی تا زیر برگ هایش برسی و با خودت بگویی این یکی به افتخار من افتاد.
پاییز همان موسیقی خوش خش خش برگ هاست _همان برگ های خرامان_ که اینبار هوس میکنی کفشهایت را در آوری تا موسیقی هبوط برگ ها پاهایت را قلقلک کند.
پاییز همان فصل درختان لخت خرمالو است که سرخی خرمالوهایش ر ا به همه ی عرضه می دارد. همان فصل قاصدک های شیطون که برایت خبر می آورند ؛ خبر های خوش ؛ خبر هایی که هیچوقت نمیرسند وتو بازهم انها را بر می داری و فوت میکنی و با نگاهت تعقیبشان می کنی تا در آبی ابری آسمان پاییز گم شوند.
آه عجب این پاییز برگ زیر هزار رنگ خوش مینشیند در چشم و خیال من … ومن از ورای سفیدی دیوار های اتاقم همه ی را ؛ همه ی را خوب خوب میدانم؛ دیگر جاده های پاییز را از حفظ شده ام .
انشا نهم در مورد تحقیق در مورد پاییز
انشاء فصل پاییز
پاییزی دیگر از راه رسید پاییزی با همه ی ابرهای تیره اش که کشیده میشود روی آبی آسمان در بیشتر روزها شاید پاییزی پر از باران هایی که یادت می آورند هزاران خاطره ایی راکه نباید یا شاید هم می بارند که یادت بیاورند تمامشان را …
من اما نمیدانم چرا این فصل بی نظیر دلم رابا خودش نمیبرد ؛ چرا انتظارش را نمیکشم هیچوقت ؛ چرا آمدنش دلم را تیره میکند؛ چرا این فصل پر از تحول حتی با تمام رنگ های برگ هایش هم نمیتواند دلم رابا خودش ببرد ؛ نمیدانم چرا دوست ندارم بدون چتر زیر باران راه بروم
نمیدانم …
نمیدانم چرا صدای خش خش برگ ها زیباترین موسیقی این روزهای من نمیشود ؛ آری پاییز که میآید خورشید از من رو برمی گرداند ؛ گرمایش دیگر نوازشگر صورتم نیست ؛ چشم هایم سبزی برگ های درختان را هرروز بهانه میگیرند ؛ آغوشم درختان خفته را نمیخواهد ؛ پاییز انگار میآید تا بسراید دلتنگی را ؛ پاییز انگار میآید تا تمام شادمانی ها و آرزوهای لحظه سال تحویلت رابا باران هایش بشوید و تحویل بادهای پاییزیش دهد
پاییز انگار میآید تا …پاییز که می آمد اما یک چیز مسلم بود ؛ و من همیشه مبهوت بودم چرا برای دبیران من تعداد صفحات مهم تر بود تا کلمات …
پاییز خود انبوهی است از حرف ها، حس ها و …پاییز که بر زبانت جاری میشود دل مخاطبت ضعف میرود برای حال و هوایش ؛ اصلا بدون ان که حرفی زده باشی او زیر باران های پاییزی خیس خواهد شد و غم غریبی بر دلش خواهد نشست ؛ برگ های ریخته بر زمین زیر پاهایش خرد خواهد شد جوری که تو میتوانی صدای خش خش برگ ها رابه وضوح بشنوی ؛ شاید نام پاییز راکه بیاوری او دیگر هیچ، هیچ چیز نشنود جز صدای نم نم باران که بوسه میزند بر بی رنگی شیشه، بر چتر هایی که دو عاشق زیر ان ها پناه گرفته اند
بر مو های شاعری که میـــخواهد زیر باران بدون چتر قدم بردارد ؛ نام پاییز راکه بیاوری نا خود آگاه کیف های رنگارنگ مدرسه که بر دوش دانش آموزان سوار شده اند، مقابل دیدگانت صف میکشند ؛ نام پاییز راکه بیاوری چشم های پر از اشتیاق دانش آموزانی را تصور خواهی کرد که سالها به انتظار چنین روزی روز شماری کرده بودند ؛ فصلی دل انگیز که با آغازش درخت یادگیری جوانه میزند و عطر کتاب های جلد شده، مداد و پاک کن های نو فضا را پر خواهد کرد.
آری پاییز خود انبوهی است از واژه ها و من همیشه می ترسیدم به او بر بخورد که توصیفش میکنیم که ان چه راکه باید با گوشت و پوست و احساس خود حس کنیم دیگر گفتنی نخواهد بود اصلا رسمش نیست که تو بگویی و دیگران بشنوند
پاییز را باید نفس کشید؛ پاییز را باید لمس کرد
پاییز …
آه
پاییز که می آمد یک چیز مسلم بودو من همیشه مبهوت بودم چرا برای دبیران من تعداد صفحات مهم تر بود تا کلمات …
انشا دهم در مورد پاییز عاشقانه و احساسی
انشاء خاص فصل پاییز
گر تو بینی پاییز زیبا سرسری غم بخور،زیرا که خیری نبری آیینه جمال است این فصل خزان بی تامل از فصل ثالث مگذری فصل خزان در نزد کائنات مظهر غم و اندوه بوده و حتی شاعران نیز برای نمایش دادن اندوه در اشعار خود از نام پاییز یاد می نمایند.لیکن این فصل،فصل زیبایی است.
فصل ریزش نعمت های آسمانی می باشد و همان قطرات ریز باران است که به تهذیب زمین می پردازد.
نمایان شدن قوس قزح پس از باران نیز جلوه ای از جمال این فصل می باشد. کلمه برگ ریزان تنها مختص پاییز است.
بدین معنا که دراین سه ماه درختان خودرا می تکانند و برگ های زرد و سرخ خودرا رها کرده و بر دامان زمین به امانت می گذارند وشاخه های خشک شان نیز لخت وار منتظر می مانند تا در فصل دیگر الماس های آسمانی در ماتم کمبود مکان نمانند و بر شاخه های آنان قرار گیرند.
این فصل را بانام خش خش نیز می شناسیم. همان گونه که پا بر روی خاک های ترک برداشته قدم می گذارد و موزیک زیبا می سازد صدای خش خش برگ ها نیز همین احساس را در دل ما می نهد.این صدا پس از شنیدن به ماورای درون ما می رود و روح ما را تا آسمان ها به بالا می کشاند.
پاییز را می توان فصل مهاجرت قلم داد کرد .بدین معنا که پرندگان دراین فصل از کاشانه خود رهایی جسته ودر کرانه های آسمان به جست و خیز می پردازند تا لانه مناسب پیدا کنند.
نظاره بر حرکات پرندگان در آسمان پاییز احساسی وصف ناشدنی در دل ایجاد می نماید.نکته اصلی این است که پاییز در مقابل این همه ی زیبایی که در اختیار ما می گذارد از ما چیزی نمی خواهد جز این که به تفکر بنشینیم و به خدا نزدیک شویم
منبع مطلب : www.talab.org
مدیر محترم سایت www.talab.org لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
انشا با موضوع فصل پاییز | 8 انشا در مورد پاییز | انشا درباره فصل پاییزی
انشا با موضوع فصل پاییز | 8 انشا در مورد پاییز
در اینبخش 8 انشای زیبا در مورد پاییز و فصل پاییز را برای شـما جمع آوری کرده ایم. انشا با موضوع پاییز در انواع مختلفی وجوددارد کـه بسته بـه سفارش معلمان و دبیران توسط دانش آموزان نوشته می شود، از توصیف فصل پاییز گرفته تا نوشتن داستان و خاطرات شخصی در مورد این فصل رنگارنگ، چند انشای زیبا را در ادامه بـه همراه هم مرور میکنیم. با زنگ انشا مجله پارس ناز همراه باشید.
انشای احساسی درباره پاییز
پاییز همان فصلی اسـت کـه در آن برگ درختان میریزند ودر زیر پای رهگذران بیتفاوت خش خش میکنند. پاییز شاید همان فصل غفلت اسـت و رخوت شاید هم نه فصل هوشیاری و تدبر اسـت؛ چـه فرقی میکند کـه در پاییز خواب باشی یا بیدار مهم آن اسـت کـه پاییز کار خودش را میکند.
بـه دقت و حوصله دست بکار آراستن می شود؛ آراستن درختها، شهرها، باغها و زمین بـه زرد و سرخ و قهوهای برگها؛ بـه قطرات گاه نم نم و گاه شرشر باران و بـه باد کـه میوزد. پاییز همان فصل دل انگیزی اسـت کـه گاه رویاییاش می خوانند همان فصلی کـه می توانی در آن ساعتها از پنجره اتاق بـه درخت روبروی خانه نگاه کنی و خسته نشوی.
پاییز همان دل انگیزانه ایست کـه گاه هوس می کنی زیر بارانش بی روسری در کوچه قدم بزنی تا موهایت خیس شوند. پاییز همان مادر رقص خرامان برگهاست کـه بـه ناز و عشوه تمام چرخ زنان از آسمان بر سرت میبارند، و تـو سریعتر می روی تا زیر برگهایش برسی و با خودت بگویی این یکی بـه افتخار مـن افتاد. پاییز همان موسیقی خوش خش خش برگهاست.
همان برگهای خرامان کـه اینبار هوس می کنی کفشهایت را در آوری تا موسیقی هبوط برگها پاهایت را قلقلک کند. پاییز همان فصل درختان لخت خرمالو اسـت کـه سرخی خرمالوهایش ر ا بـه همه ی عرضه میدارد. همان فصل قاصدکهای شیطون کـه برایت خبر میآورند، خبرهای خوش، خبرهایی کـه هیچوقت نمیرسند وتو بازهم آنها را بر میداری و فوت میکنی.
و با نگاهت تعقیبشان می کنی تا در آبی ابری آسمان پاییز گم شوند. آه عجب این پاییز برگ زیر هزار رنگ خوش می نشیند در چشم و خیال مـن … و مـن از ورای سفیدی دیوارهای اتاقم همه ی را، همه ی را خوب خوب می دانم؛ دیگر جادههای پاییز را از حفظ شدهام.
انشای توصیفی در مورد پاییز
فصل پاییز چو آغاز شود / همه ی جا مدرسهها باز شود
چون کـه پاییز بـه اتمام آید / فصل زیبای زمستان آید
چون زمستان گذرد عید شود / فصل تابیدن خورشید شود
پاییز فصل قشنگی اسـت. در پاییز برگ درختان زرد میشود. در روز اول پاییز که اول مهرماه اسـت مـا بـه مدرسه میرویم و همکلاسیهای خودرا میبینیم. پاییز فصل تلاش بیشتر دانشآموزان اسـت. در پاییز روزها کوتاهتر و شبها بلندتر می شود. از میوههای پاییز انار و نارنگی اسـت. در پاییز برگ درختان میریزد و هنگامیکه مـا بر روی آنها راه میرویم صدای خشخش می دهند.
در پاییز هوا سرد می شود و اگر مراقب نباشیم سرما می خوریم. در پاییز باد میوزد و باران میبارد. ماههای پاییز مهر، آبان و آذر هستند. پاییز فصلی اسـت کـه در آن برگهای درختان بـه زردی میگرایند اما بعضی از برگها هم در راه زرد شدن گاه قرمز و قهوهای میشوند. تعداد زیادی از میوهها در فصل پاییز می رسند.
اناره ساوه، خربزه، سیب، پرتقال، بـه، سنجد و… در فصل پاییز تعداد زیادی از پرندگان بـه مناطق گرمسیر مهاجرت می کنند. در فصل پاییز کشاورزان زمینها را شخم زده ودر آن محصولاتی مانند گندم و جو میکارند. در فصل پاییز روزها کوتاهتر می شود و شب ها طولانی می گردد.
انشای داستانی در مورد پاییز
ای نام تـو بهترین سر آغاز / بی نام تـو نامه کی کنم باز. خداوندا امروز نیز همانند دوران دبستانم پاییزت زیباست، آسمانش صاف و خورشیدش خندان اسـت، هوایش لطیف و شبهایش دلپذیر اسـت. در آن دوران شبهای پاییز مینشستم و قصه خواندم و با ذهن خیال پرداز خود صحنههای داستان را در جلو چشم خود مجسم میساختم و دنیای درونم را پر از شیرینی و زیبایی میساختم.
خداوندا خداوندا ای خداوند پیامبران و برگزیدگان و ای خداوند ابراهیم و اسماعیل و اسحق و یعقوب! رویم از خجلت زرد اسـت اما هرگز این زردی رویم رابا زردی پاییز تشبیه نمیکنم کـه پاییز زیباست و آن فصل خداست و زردی آن از فضل خداست کـه زردی پاییز پختگی و کمال اسـت و زردی پاییز جلوه دیگری از جمال اسـت. راستی در پاییز بود غروب سرد یکی از روزهای سرد پاییز کـه دهقان فداکار همان ریزعلی خواجوی لباسش را کند.
و آتش زد و جان مسافران را نجات داد ریزعلی هنوز زنده اسـت خداوند نگهدارش باشد ریزعلی لباسش را دوست داشت اما کند چون خطر بزرگی در پیش بود راستی وقت آن نرسیده کـه مـن و تـو نیز لباسها را بکنیم و آتش بزنیم و رهاگردیم؟
لباس های تعلق را می گویم و تعلق غیر از داشتن اسـت و می توان دارا بود اما تعلق نداشت و میشود ندار بود اما تعلق داشت. لباس های اسارت را میگویم زمین قیطریه و اختیاریه و بطلانیه و ظلمانیه و پوچلانیه و… را می گویم.
برجهای دوقلو و سه قلو وچهارقلو و… راستی زاییدن چندقلوها چقدر سخت اسـت پس چگونه می شود از آنها دل کند! تازه گرم نوشتن شده بودم دوستم از راه رسید و نگاهی بـه نوشته ام انداخت و قاه قاه خندید و گفت دوره قطار و ریزعلی گذشته اسـت و دوره چاق و چلههاست و دوره فضاپیماهاست و آن جنابان راکه می گویی هرگز نه وقت این را دارند کـه این چرندیات را بخوانند و بالفرض هم بخوانند وقعی بـه آن نخواهند گذاشت.
گفتم نمی دانم شاید حق با تـو باشد اما ذهن خیالباف مـن میگوید جوجه را آخر پاییز میشمارند و بعدش چله سختی در راه اسـت. اما تازه گرم نوشتن بودم سردم کردی مـن هم بـه تلافی چای داغی برات میریزم تا لبت بسوزد تا درگرماگرم نوشتن ام لبت را بدوزی و از اسب اندیشه پایینم نکشی. راستی پاییز زیبا فصل قشنگم شاید دوباره با تـو حرف بزنم چون سینه ام هنوز خیلی پر اسـت و تا آن روز بـه صاحبت میسپارم.
انشای ادبی در مورد پاییز
گر تـو بینی پاییز زیبا سرسری / غم بخور زیرا که خیری نبری
آیینه جمال اسـت این فصل خزان / بی تامل از فصل ثالث مگذری
فصل خزان در نزد کائنات مظهر غم و اندوه بوده و حتی شاعران نیز برای نمایش دادن اندوه در اشعار خود از نام پاییز یاد مینمایند. لیکن این فصل،فصل زیبایی اسـت. فصل ریزش نعمتهای آسمانی می باشد و همان قطرات ریز باران اسـت که بـه تهذیب زمین می پردازد. نمایان شدن قوس قزح پس از باران نیز جلوه ای از جمال این فصل میباشد. کلمه برگ ریزان تنها مختص پاییز اسـت.
بدین معنا که دراین سه ماه درختان خودرا میتکانند و برگهای زرد و سرخ خودرا رها کرده و بر دامان زمین بـه امانت میگذارند و شاخههای خشک شان نیز لختوار منتظر میمانند تا در فصل دیگر الماسهای آسمانی در ماتم کمبود مکان نمانند و بر شاخه های آنان قرار گیرند. این فصل رابا نام خشخش نیز میشناسیم. همان گونه که پا بر روی خاکهای ترک برداشته قدم میگذارد.
و موزیک زیبا میسازد صدای خش خش برگها نیز همین احساس را در دل مـا مینهد. این صدا پس از شنیدن بـه ماورای درون مـا می رود و روح مـا را تا آسمانها بـه بالا میکشاند. پاییز را می توان فصل مهاجرت قلم داد کرد. بدین معنا که پرندگان دراین فصل از کاشانه خود رهایی جسته
ودر کرانههای آسمان بـه جست و خیز می پردازند تا لانه مناسب پیدا کنند. نظاره بر حرکات پرندگان در آسمان پاییز احساسی وصف ناشدنی در دل ایجاد می نماید. نکته اصلی این اسـت که پاییز در مقابل این همه ی زیبایی که در اختیار مـا میگذارد از مـا چیزی نمی خواهد جز این که بـه تفکر بنشینیم و بـه خدا نزدیک شویم.
پاییز را دوست دارم… بـه خاطر غریب و بی صدا آمدنش
بـه خاطر رنگ زرد زیبا و دیوانه کننده اش
بـه خاطر خش خش گوش نواز برگ هایش
بـه خاطر صدای نم نم باران های عاشقانه اش
بـه خاطر رفتن و رفتن… و خیس شدن زیر باران های پاییزی
بـه خاطر بوی مست کننده خاک باران خورده کوچه ها
بـه خاطر غروب های نارنجی و دلگیرش
بـه خاطر شب های سرد و طولانی اش
بـه خاطر تنهایی و دلتنگی های پاییزی ام
بـه خاطر بغض های سنگین انتظار
بـه خاطر اشک های بی صدایم
بـه خاطر سال ها خاطرات پاییزی ام
بـه خاطر غریبانه و بی صدا رفتنش
پاییز را دوست دارم، بـه خاطر خود پاییز
بدون دلیل دوست داشته باش، عاشق شو وچون پاییز رنگارنگ و رها زندگی کن.
پاییز سرد و غمگین رابا همه ی زیبایی های اسرار آمیزش انتظار نمیکشم ، مـن عاشق نورم و گرما … ای پاییز زیبا پر از خاطرات دلتنگی مـن انتظار آمدنت را نخواهم کشید…. پاییز بار دیگر از راه رسید. پاییز با همه ی ابرهای تیره اش کـه کشیده می شود روی آبی آسمان در بیشتر روزها شاید پاییز پر از باران هایی کـه یادت می آورند هزاران خاطره ایی راکه نباید یا شاید هم می بارند کـه یادت بیاورند تمامشان را …
مـن اما نمی دانم چرا این فصل بی نظیر دلم رابا خودش نمیبرد. چرا انتظارش را نمیکشم هیچوقت چرا آمدنش دلم را تیره می کند. چرا این فصل پاییز پر از تحول حتی با تمام رنگ های برگ هایش هم نمیتواند دلم رابا خودش ببرد نمی دانم چرا دوست ندارم بدون چتر زیر باران راه بروم نمی دانم … نمی دانم چرا صدای خش خش برگ ها زیباترین موسیقی این روزهای مـن نمیشود.
آری پاییز کـه میآید خورشید از مـن رو بر می گرداند. گرمایش دیگر نوازشگر صورتم نیست چشم هایم سبزی برگ های درختان را هرروز بهانه میگیرند. آغوشم درختان خفته را نمی خواهد پاییز انگار میآید تا بسراید دلتنگی را. پاییز انگار میآید تا تمام شادمانی ها و آرزوهای لحظه سال تحویلت رابا باران هایش بشوید. و تحویل بادهای پاییزیش دهد. پاییز انگار میآید تا … پاییز کـه می آمد اما یک چیز مسلم بود.
و مـن همیشه مبهوت بودم چرا برای دبیران مـن تعداد صفحات مهم تر بود تا کلمات … پاییز خود انبوهی اسـت از حرف ها، حس ها و … پاییز کـه بر زبانت جاری می شود دل مخاطبت ضعف می رود برای حال و هوایش اصلا بدون آن کـه حرفی زده باشی او زیر باران های پاییز خیس خواهد شد و غم غریبی بر دلش خواهد نشست. برگ های ریخته بر زمین زیر پاهایش خرد خواهد شد جوری کـه تـو می توانی صدای خش خش برگ ها رابه وضوح بشنوی.
شاید نام پاییز راکه بیاوری او دیگر هیچ، هیچ چیز نشنود جز صدای نم نم باران کـه بوسه میزند بر بی رنگی شیشه، بر چتر هایی کـه دو عاشق زیر آنها پناه گرفته اند. بر مو های شاعری کـه میـــخواهد زیر باران بدون چتر قدم بردارد. نام پاییز راکه بیاوری ناخود آگاه کیف های رنگارنگ مدرسه کـه بر دوش دانش آموزان سوار شده اند، مقابل دیدگانت صف میکشند.
متن توصیفی در مورد پاییز
تـو کوچه های سرد پاییز / قدم زدن چـه حالی میده
حال و هوای سرد غم رو / بـه هم زدن چـه حالی میده
تـو کوچه های سرد پاییز / با برگ و باد میآم و میرم
دیگه بهم گیر می ده کوچه / دلم میخواد میآم و میرم
تـو کوچههای سرد پاییز / کنار آتیش تـو گرمم
تـو قوم و خویش آفتابی / چـه قد خوشم پیش تـو گرمم
تـو کوچه ها سری بـه اشک و / بـه غم زدن چـه حالی میده
تـو کوچه های سرد پاییز / قدم زدن چـه حالی میده
وقتی پاییز می شود مدرسه ها باز میشوند و مـا بـه مدرسه میرویم٬ و دوستان قدیمی را میبینیم شاید دوستان جدید هم پیدا کنیم٬مـا هنوز در حال و هوای تابستان هستیم. وقتی معلم نخستین درس را میدهد و نخستین تکلیف رابه مـا می دهد کم کم باور میکنیم سال تحصیلی شروع شده. در پاییز هوا کم کم سرد میشود و با تغییر ساعت ناگهان روزها یک ساعت کوتاه می شوند و شب ها یک ساعت بلند تر می شوند.
در پاییز صدای غار غار کلاغها بیشتر بـه گوش می رسد و فکر کنم بـه این دلیل باشد کـه روزها کوتاه تر شده اند و مـا در حالی بـه خانه برمیگردیم کـه نزدیک غروب اسـت و کلاغها دوست دارند دراین موقع روز غار غار کنند. هیچکس فصل پاییز را جدی نمیگیرد٬وقتی پاییز میشود هیچکس انتظار زمستان را نمیکشد٬ اما وقتی زمستان میآید همه ی منتظر اند کـه سرما تمام شود و عید نوروز از راه برسد.
فصل پاییز فصلی اسـت کـه برگهای درختان زرد میشود و اگر یکی یکی نریزند٬مناظر زیبایی بـه وجود میآید. پاییز فصل کار و تلاش رفتگرهای پارک اسـت کـه برگهای خشک را جارو می کنند. با شروع پاییز زاویه تابش آفتاب کم کم تغییر می کند و وارد خانه می شود و خیلی خوب اسـت کـه در روزهای تعطیل نزدیک ظهر توی خانه در زیر آفتاب استراحت کنیم. پاییز فصل آمپول و شلغم اسـت ٬ فصل لیمو شیرین و نارنگی.
وقتی در پاییز بـه هندوانه نگاه میکنیم سردمان میشود. سیب قرمز و هلو پاییزه بـه مـا یاد آوری میکنند کـه لباس های زمستانی را از گوشه گنجه بیرون بیاوریم و یک تکانی بدهیم. پاییز فصل برف پاک کن و بخاری اسـت٬توی خیابان خیلی ها را میبینیم کـه لوله بخاری خریده اند و بطرف خانه در حال حرکت اند. مـن دوست ندارم در فصل پاییز زیاد از خانه بیرون بروم٬ دوست دارم درکنار خانواده تلویزیون تماشا کنم و تخمه گل آفتابگردان بشکنم.
و باهم صحبت کنیم و لبووی داغ بخوریم تا از دلگیر بودن پاییز کم کنیم. شبهای پاییز برای شبنشینی خیلی خوب اسـت ٬ اما باید زود بـه خانه برگردیم تا فردایش بتوانیم آسان از خواب بیدار شویم. در شبهای پاییز ستاره ها کمتر در آسمان دیده میشوند چون هوا طبق معمول ابری اسـت و آلودگی تابستان هنوز در هوا اسـت٬کـه بارانهای پاییزی آنرا تمیز میکند. پاییز فصل انار اسـت٬ فصل گردو و شیره انگور نیز هست.
در پاییز میتوانیم برای صبحانه ارده شیره بخوریم. چون خیلی مقوی اسـت و مـا را گرم می کند. دراین فصل گندم ها جوانه میزنند و زمین های کشاورزی کـه در آن گندم کاشته اند سبز هستند. وقتی کـه باران پاییزی و برف زمستانی روی گندم زار ها میبارد٬آدم فکر میکند آنها از سرما یخ می زنند٬ ولی این اتفاق نمی افتد و آنها سالم می مانند ودر سال بعد خوشه های گندم می دهند.
در پاییز گنجشک ها با پر های پف کرده ودر دسته های سه تا پنج تایی روی شاخه های بید مینشینند. و همراه باد پاییزی تکان میخورند و سرشان توی لاک خودشان اسـت. مـا باید دراین فصل و مخصوصا فصل زمستان برای پرندگان دانه بریزیم تا آنها آسان تر بتوانند فصل سرما را سپری کنند. و با فرا رسیدن بهار جوجه های زیادی بیاورند. در پاییز باید مواظب باشیم کـه سرما نخوریم و از لباس های گرم استفاده کنیم.
و اگر بیمار شدیم در خانه بمانیم و استراحت کنیم تا زودتر خوب بشویم. آرزو می کنم در چهار فصل سال زندگی شـما بهاری باشد و همیشه آفتاب گرم امید در وجودتان تابستانی باشد. نتیجه گیری: در این جا انشایم را بـه اتمام میرسانم ودر آخر اینطور نتیجه گیری میکنم کـه فصل پاییز زمین را برای بهاری دیگر آماده می کند.
پاییز را توصیف کنید
پاییز فصلی اسـت کـه در آن برگ های درختان بـه زردی می گرایند، اما بعضی از برگ ها هم در راه زرد شدن گاه قرمز و قهوه ای می شوند. پاییز همان فصلی اسـت کـه در آن برگ درختان می ریزند ودر زیر پای رهگذران بی تفاوت خش خش می کنند. پاییز شاید همان فصل غفلت اسـت و رخوت شاید هم نه فصل هوشیاری و تدبر اسـت؛ چـه فرقی می کند کـه در پاییز خواب باشی یا بیدار مهم آن اسـت کـه پاییز کار خودش را می کند.
بـه دقت و حوصله دست بکار آراستن می شود؛ آراستن درخت ها ، شهر ها ، باغ ها و زمین بـه زرد و سرخ و قهوه ای برگ ها بـه قطرات گاه نم نم و گاه شر شر باران و بـه باد کـه می وزد. پاییز همان فصل دل انگیزی اسـت کـه گاه رویایی اش می خوانند همان فصلی کـه می توانی در آن ساعت ها از پنجره ی اتاق بـه درخت روبروی خانه نگاه کنی و خسته نشوی. پاییز همان دل انگیزانه ایست کـه
گاه هوس می کنی زیر بارانش بی روسری در کوچه قدم بزنی تا موهایت خیس شوند. پاییز همان مادر رقص خرامان برگ هاست کـه بـه ناز و عشوه ی تمام چرخ زنان از آسمان بر سرت می بارند، و تـو سریعتر می روی تا زیر برگ هایش برسی و با خودت بگویی این یکی بـه افتخار مـن افتاد. پاییز همان موسیقی خوش خش خش برگ هاست _همان برگ های خرامان_ کـه اینبار هوس می کنی
کفشهایت را در آوری تا موسیقی هبوط برگ ها پاهایت را قلقلک کند. پاییز همان فصل درختان لخت خرمالو اسـت کـه سرخی خرمالوهایش ر ا بـه همه ی عرضه می دارد. همان فصل قاصدک های شیطون کـه برایت خبر می آورند ، خبر های خوش ، خبر هایی کـه هیچوقت نمی رسند وتو بازهم آنها را بر می داری و فوت می کنی
و با نگاهت تعقیبشان می کنی تا در آبی ابری آسمان پاییز گم شوند. آه عجب این پاییز برگ زیر هزار رنگ خوش می نشیند در چشم و خیال مـن … ومن از ورای سفیدی دیوار های اتاقم همه ی را ، همه ی را خوب خوب می دانم؛ دیگر جاده های پاییز را از حفظ شده ام.
منبع مطلب : www.parsnaz.com
مدیر محترم سایت www.parsnaz.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
بارانا : انشا خیلی خوبی بود🙃
میخام درباری پاییز تعریف کنید
خیلی خوب بود
عالی
عالی
م
م
سلام بهترین انشا
انشا ها واقعا خوب بودن نوشتن دادم معلمم انقدر خوشش اومد
نتغت3ت3ت3ت3ت4توسوس
عالی بود
عااااااااااااااااااالییییی بود 👌👍
انشا در مورد پاییز عالی بود👌 و من این متن رو در دفترم نوشتم و خیلی هم خوشم اومد با تشکر 😊
فیل سوفا خوب هستند
فیل سوفا خوب هستند
این سایت خیلی خوبه
س من نمیتونم انقدر رو که تایپ کردیع رو بخونم شرمنده😑😑
خیلی خیلی چرت 😑
بدرد نمیخورن مزخرفن
سلام این متن واقعاً خیلی قشنگ و زیبا هست و برای پایه های سوم و چهارم خیلی خوب است
جمله ی علمی با کلمه ی پاییز
خیلی جالب بود
عالی بود عالی بود فوق العاده زیبا و بود ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
عالی بود
لذت بردم ممنون از نویسنده ی این انشاء
که انشاء به این زیبایی را نوشته
ممون ازهمه 🤗😊
من این انشا را دوست دارم خواهش میکنم که انشا زیادی بگذارید💟💘☑😷
عالی بود متن انشا ولی یکم طولانی بود ولی عالیییی 👌🏻👌🏻👌🏻👏🏻
عالی بود اگه موافقید علامت بالا را بزنید
ببزربلل
خیلی خوب بود ولی یک کم زیاد بود
خیلی خوب بود ولی یک کم زیاد بود
خیلی زیاد هستش
عالی من این متن شما رو در دفترم نوشته ام. ممنونم از شما 👊💫👌👏🍂🍁⛈️☃️⛄
عالی
عالی
سلام انشا پاییز عالی بود
سلام انشا پاییز عالی بود
سلام انشا پاییز عالی بود
انشا خیلی خوبی بود🙃
ذذبنتبتنبنقع
عالی بود متن خیلی زیبایی بود.🌺😊
خوب بود
به نظر من خوبه متن خوبیه اما خیلی زیاده
پاییز
خ
انشا پاییز عالی بود استفاده کردم تشکر😊😊😊
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
خوب