معنی آیه اذا رایتم الربیع فاکثروا ذکر النشور
معنی آیه اذا رایتم الربیع فاکثروا ذکر النشور را از سایت اسک 98 دریافت کنید.
اذا رأیتم الربیع فاکثروا ذکر النشور
بسم الله الرحمن الرحیم.
اذا رأیتم الربیع فاکثروا ذکر النشور
این سخن بلند و حکیمانه، سخنی از سخنان پیامبر اعظم(ص) در مورد بهار و ادب ورود به بهار است. براساس عبارت فوق هرگاه به بهار میرسیم باید فراوان یاد آخرت کنیم. هر گاه بهار را دیدید بسیار یاد رستاخیز نمائید.
نشور طبیعت و گل و گیاه شما را به یاد نشور اصلی و رستاخیز هستی بیاندازد و این یاد را در دل و زبان پیوسته جاری کنید.
در بیان سرّ اینکه باید به یاد آخرت باشیم و در توضیح حدیث فوق نکاتی به ذهن میآید که به برخی از آنها اشاره میکنم.
نکته اول اینکه اصولاً مشکل بشر جهل نیست بلکه اغلب مشکلات ما از ناحیه غفلت است و غفلت زدائی، تذکر، یادآوری و به هر بهانه بیدار کردن دل، راهکار بسیار مؤثری برای رشد، نجات و تعالی بشر است و لذا رؤیت آیهای به عظمت بهار و نشانهای به بزرگی تغییر فصل به سهولت میتواند تذکری بزرگ و مؤثر برای بشر باشد.
نکته دوم اینکه علم و دانش، عقل و خرد، کنترل و نظارت، قانون و مجازات و امثال آن برای باز داشتن انسان از زشتیها و آلودگیها قطعاٌ مؤثر است. معرفت اگر حاصل شود، آگاهی اگر بوجود آید، عقل اگر بیدار باشد، دیگران اگر کنترل کنند، قانون محکمی اگر باشد همه اینها نقش بازدارنده از تخلف و گناه دارند اما تا کجا؟ و در چه صورتی؟ واقعیت این است که حالات و غرائز در انسان دو گونه است طبیعی و بحرانی.
مواردیکه گفته شد در حالت طبیعی غرائز انسان قطعاً مؤثر است ولی اگر غرائز چه شهوت و چه غضب در انسان طغیان کند و از حالت طبیعی بیرون برود دیگر نه علم، نه عقل و نه قانون هیچکدام جلودار انسان نیست خدا نکند شهوات در انسان طغیان کند در این صورت تنها یک چیز میتواند مثل آب سرد، آتش خشم و غضب و یا شعلههای سرکش شهوت مال و قدرت و یا شهوات جنسی را در انسان خاموش و یا مهار کند و آن یاد مرگ، آخرت و رستاخیز است. از این جهت در قرآن جاهائی که بناست جلوی انسان بطور محکم گرفته شود از این یاد و تذکر استفاده میشود. در مورد کم فروشان میفرماید «الایظن اولئک انهم مبعوثون لیوم عظم» اینها احتمال نمیدهند که برای روزی بزرگ برانگیخته میشوند؟
با این حساب شاید پیامبر(ص) خواسته باشند توجه بدهند به همه ما که شما با دیدن بهار که آغاز سال و ابتدای زندگی طبیعت است از همین اول به یاد آخر و پایان کار باشید قیامت را فراموش نکنید. احتمال آن را هم اگر بدهید کفایت میکند و شما را از بسیاری از کارها باز میدارد. انسان اگر احتمال مرگ و آخرت را هم بدهد کارساز است و کفایت میکند زیانکاران نیز به دلیل فراموش کردن همین نکته بدبخت شده و در زمره اشقیا قرار گرفتند. «نسوا یوم الحساب ... » بنابراین محتمل است مقصود پیامبر(ص) این بوده باشد که بهار را و سال را با یاد آخرت شروع کنید یاد رستاخیز گرچه احتمال هم باشد برای بازدارندگی و تنظیم زندگی در سال مؤثر است.
جهت دیگری که از این کلمه قابل استفاده است ممکن است این باشد که شما بالاخره اگر در بهار کاری نکنید نمیتوانید انتظار برداشتی در زمستان داشته باشید. بهار را که که میبینید فکر پس از آن را بنمائید سرانجام شما نیاز به برداشت دارید و برداشت بدون کاشت ممکن نیست همینطور که در طبیعت اگر در بهار بکارید، در فصل بعدی از ثمرات آن بهرهمند میشوید در بهار زندگی و فصل کشت و کار، تلاش کنید تا از نتایج آن منتفع شوید. بهار فصل نشاط، شادابی، رشد، شکوفائی و تحول است هر چیزی هر چه بخواهد بشود در بهار میشود، انسانها باید از این پدیده درس بگیرند. ماهیت بهار اینگونه است، ماهیت بهار زندگی انسان نیز چنین چیزی است. با این نگاه، پیامبر گرامی(ص) خواستهاند از این حادثه طبیعی استفاده کرده و یادآوری کنند که « تزودوا فانً خیر الزاد التقوی» بارتان را ببندید، بار مبنا را به اصطلاح نظامیها آماده کنید و به آن طرف ببرید که آنجا این بار خیلی به کارتان میآید.
محتمل است که پیامبر اسلام(ص) خواسته باشند از طریق تحول در طبیعت نوعی استدلال بر جریان معاد داشته باشند. یعنی مفاد آن این باشد که چرا معاد را باور ندارید؟ چرا شک دارید؟ همینطور که این تحول در طبیعت میشود، طبیعت مرده و بیروح زنده میشود و حیات مجدد مییابد، معاد نیز همینطور است. شما هرگز باور نمیکردید که این زمین سرد و سخت و بیروح که هیچ اثری از حیات در آن نبود، این درخت مرده، ناگهان حیات پیدا کرده و زنده شود. چرا به زنده شدن دوباره انسانها شک کنیم در حالیکه بطور مکرر و هر سال در بهار طبیعت زندگی مجدد را در همه پیرامون خود مشاهده میکنیم. این هم یک وجه از معنای این حدیث شریف. ممکن است پیامبر معظم(ص) خواسته باشند سخن بسیار بزرگتر و عمیقتری را به گوش جان رسانده باشند و این احتمال قویتر است، واقعیت نیز چنین است و آن اینکه شما انسانها در روی زمین مثل حشره کوچکی که مثلاً در درون میوهای بر روی شاخهای از یک درخت و در یک باغ بزرگ قرار دارد، غافل از آنکه این درخت و باغ و منطقه و این اقلیم و کشور و بلکه این کره خاک همگی تابع یک نظام بسیار گسترده غیرقابل تصور بوده که اکنون در حال گذراندن فصلی از حیات خود میباشد عمر کوتاه، جسم کوچک، دانش محدود، ما را غافل کرده است از اینکه زمستان عالم وجود که اکنون در آن قرار گرفتهایم فصلی از فصول هستی است سرانجام این فصل نیز تغییر کرده و عوض میشود بهار هستی خواهد آمد و آنگاه که کل هستی فصل عوض کند رستاخیز است. ماهیت وقوع رستاخیز، ماهیت تحول فصل در هستی است همانگونه که با تغییر فصل طبیعت همه چیز عوض میشود با تغییر فصل عالم، همه چیز هستی عوض میشود. خاک و گل و گیاه در بهار عوض میشود، خورشید و ستارگان و سراسر وجود نیز در رستاخیز تغییر میکند. نظام کنونی زمستانی است که همه موجودات در آن سرد و بیروح و خشک هستند کل اجرام و فضاهای هستی سرد است، آنگاه که آخرت پدیدار شود همه چیز حتی زمین و ماه و ستارگان به هم ریخته و تغیرات اساسی در آنها بوجود میآید و نصوص قرآن این معنا را تأیید میکند. با تحول طبیعت نمونه تحول هستی است و بهار یادآور رستاخیز و استدلال بسیار زیباییی بر امکان وقوع قیامت و چگونگی تحقق این امر، بهار است و لذا «اذا رأیتم الربیع فاکثیروا ذکرالنشور».
بهار و تغییرفصل، معنایش توجه دادن به این تغییر فصل کل نظام هستی است. ممکن است منظور پیامبر گرامی این بوده باشد که در فصل نشاط و شادابی، در داشتن قدرت و مکنت، در حالت صحت و تحرک مبادا مغرور شوید و پایان کار را که زمستان بینشاطی و افسردگی، ضعف و ناداری و بر باد رفتن این همه نشاط و سرور است را فراموش کنید. بهار را که میبینید بدانید پایدار نیست در ورای آن همه چیز بهار پایان مییابد شما نیز چنین هستید « ما خلقتم للبقاء بل خلقتم الفناء» این هم یک احتمال.
احتمال دیگراینکه نشور بهار یادآور نشور شماست. همچنانکه در طبیعت هر دانهای و هر نهالی سرانجام باز و شکفته شده و هر آنچه در درون خود بصورت نهفته دارد عیان و آشکار میشود. شما انسانها نیز هرآنچه هستید بالاخره باز و شکفته شده و همه مکنونات، استعدادها و قابلیتهای شما پدیدار میشود نشور شما در رستاخیز است و نشور طبیعت در بهار. نام زمان نشور طبیعت و رسوا شدن و رو شدن و ظهور همه مکنونات آن، بهار و برای انسان قیامت و یوم النشور است. آنگاه که ما هر آنچه که هستیم ظهور کنیم و چیزی مخفی نماند و باز شده و بهشت یا جهنم خود را بیابیم قیامت است و این درست مهم طبیعت است.
بهار و سخن پیامبر(ص) درسها و پیامهای زیادی برای گوشهای شنوا و دلهای بیدار دارد. نه تنها بهار که هر چیزی برای ما پیام دارد « اذا المرء کانت له فکره فی کل شی له عبره» اگر آدمی اهل اندیشه و خرد باشد هر پدیدهای برای او عبرتهای فراوان دارد نکته آخر که ضرورت دارد یادآوری کنم، مصیبت بزرگی است که همه ما به آن مبتلا شده و بدتر از آن اینکه آن را باور نداریم یا علم به آن نداریم.
ما در این دوران فرصت فکر کردن نداریم، آیات الهی را در اطراف و درونمان نمیبینیم، معجزات فراوانی پیوسته در اطراف ما رخ میدهد ولی چون اهل اندیشه و فکر نیستیم همه آنها را طبیعی و عادی دانسته و از کنار آنها به راحتی میگذریم.
از جمله تحول در طبیعت و بهار که معجزه عمومی سالانه است و این همه تحول شگرف و عظیم را بدون آنکه از 60 ´ 24 ´ 365 = 525600 دقیقه سال چند دقیقه را به تفکر پیرامون آن اختصاص دهیم، میآید و میگذرد ولی فرصت نمیکنیم به آن بیاندیشیم، هیاهوی زندگی شهری، اشتغالات فراوان، تلویزیون، ماهوارهها، سایتهای مختلف، روزنامهها، دغدغهها، بگومگوها، منازعات روزمره، سیاست، اقتصاد و... آنقدر ما را به خود مشغول کرده است که گاهی حتی یادمان میرود فکر کردن را، گوئی مسخ شدهایم و تفکر از آن ما نیست. اگر میشد گاهگاهی رابطه با پیرامون را قطع کرده و کمی در مورد تحولات طبیعت میاندیشیدیم، لذت آن را مییافتیم، تلفنهای همراه را خاموش، دغدغه زن و فرزند را فراموش و کار و شغلهای چندگانه را نادیده گرفته و بر حول وحدت خود، از تکثرات فرار نموده کمی به خود آمده و از تحول طبیعت و گذر عمر بهرهها میگرفتیم این نادیده گرفتن فکر کردن، قابل مؤاخذه است گاهی با خود میگویم اگر خداوند سبحان ما را به خاطر همین یک نکته حسابرسی کند و مؤاخذه نماید عدل است زیرا قوه تفکر این عالیترین مزیت خلقت انسان در برخورد با بزرگترین تحول طبیعت پیرامون انسان، خاموش و بدون استفاده باشد ظلم است، ندیدن آیات و معجزات ناسپاسی است. فرار از رشدیابی و مقاومت در برابر هدایت است و محتمل است پیامبر بزرگوار اسلام با عبارت « اذا رأیتم الربیع فاکثرو الذکر النشور» راه نجات ما را از این بلیه و مصیبت فکر نکردن نشان داده و به بهانه بهار طبیعت اندیشهورزی ضرورت حیات را بعنوان ادب ملاقات با بهار گوشزد نموده باشند.
منبع مطلب : hakbary.blogfa.com
مدیر محترم سایت hakbary.blogfa.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
اذا رایتم الربیع فاکثروا ذکر النشور – منبرک
قرآن کریم بارها و بارها نمونه هایی کوچک از قیامت و زنده شدن مردگان را مثال می زند که یکی از نمونه های آن را در روی زمین می بینیم. در حدیث است که از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند :
« اذا رایتم الربیع فاکثروا ذکر النشور » .
هر وقت بهار را دیدید بسیار از قیامت یاد کنید . [ مفاتیح الغیب،از فخرالدین رازی ،جلد ۱۷، ص: ۱۹۴]
یعنی بهار مثالی و الگویی از قیامت است
یکی از هزاران فلسفه نماز ؛ بودن به یاد مرگ و قیامت است
در سوره حمد “مالک یوم الدین” می گوییم و یا در هر رکعت ۲ سجده انجام می دهیم
به راستی فلسفه ۲ سجده چیست ؟
از حضرت علی علیه السلام در مورد فلسفه سجده سؤال شد، حضرت فرمود:
سجده اول به این معنا است که خدایا اصل ما از خاک است. و معنای سربرداشتن از سجده این است که خدایا ما را از خاک خارج کردی. و معنای سجده دوم، این است که خدایا دو باره ما را به خاک برمی گردانی. و سربرداشتن از سجده دوم به معنای این است که خدایا یک بار دیگر در قیامت از خاک بیرونمان خواهی آورد.
سُئِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع) عَنْ مَعْنَی السُّجُود فَقَالَ مَعْنَاهُ مِنْهَا خَلَقْتَنِی یَعْنِی مِنَ التُّرَاب وَ رَفْعُ رَأْسکَ مِنَ السُّجُود مَعْنَاهُ مِنْهَا أَخْرَجْتَنِی وَ السَّجْدَهُ الثَّانِیَهُ وَ إِلَیْهَا تُعِیدُنِی وَ رَفْعُ رَأْسکَ مِنَ السَّجْدَهِ الثَّانِیَهِ وَ مِنْهَا تُخْرِجُنِی تَارَهً أُخْرَی»؛[ بحار الأنوار، ج ۸۲، ص ۱۳۹]
این سخن اشاره یه این آیه شریفه دارد: «مِنْها خَلَقْناکُمْ وَ فیها نُعیدُکُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَهً أُخْری»؛[سوره طه،آیه ۵۵.] ما شما را از آن [زمین] آفریدیم و در آن بازمیگردانیم و بار دیگر (در قیامت) شما را از آن بیرون میآوریم
منبع مطلب : www.manbarak.ir
مدیر محترم سایت www.manbarak.ir لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
این آیه به چه موضوعی و به چه اصلی اشاره دارد؟
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
معنی میشه
هرگاه بهار را دیدید بسیار از قیامت یاد کنید