معنی دور و نزدیک رخش به تنگ می آید
معنی دور و نزدیک رخش به تنگ می آید را از سایت اسک 98 دریافت کنید.
درس پنجم فارسی ششم | متن درس | درک مطلب | دانش زبانی | کلاس اینترنتی ما (مومکا)
کلاس اینترنتی ما ( مومکا ) – متن کتاب درسی و سوالات و درک مطلب و دانش زبانی و بخوان و بیندیش درس پنجم کتاب فارسی پایه ششم ابتدایی تحت عنوان هفت خانِ رستم در زیر آورده شده است. امید است که از آن بهره گرفته و استفاده لازم را ببرید.
یکی از درس های مهم فارسی ششم مربوط به درس پنجم می باشد . درس پنج فارسی ششم با موضوع هفت خان رستم دارای شعر ها و لغات دشوار و همچنین فعالیت می باشد که در این قسمت برای شما جواب آنها را آماده کرده ایم.
خان : مرحله – منزل
اهریمن : شیطان
شمار : تعداد
از بند رهایی دهد : از زندان و اسارت آزاد کند
دیوان : در اینجا جمع دیو ها – دیوان به معنی کتاب اشعار نیز می باشد.
راهی می شود : به سوی جایی می رود
قوی پنجه : توانا – پر زور
از هم می دَرد : از بین می برد و پاره پاره می کند
تیمار : مراقبت – مواظبت
نخجیر : شکار
فرجام : پایان – سر انجام – عاقبت کار
دادگر : عادل
کوفتن : کوبیدن
سُم : قسمت پایانی پای چارپایان که مانند کفش آن هاست!
دیده : چشم
رستم در خشم می شود : رستم عصبانی و خشمگین می شود – در خشم شدن کنایه از عصبانی شدن است.
پرخاش : سخنی که از روی خشم گفته می شود – درشتی
می نمایاند : نشان می دهد
به تنگ می آید : صبرش تمام می شود – خسته می شود
از پای درآوردن : کنایه از کشتن
خروشید : در اینجا شیهه کشید – فریاد زد
جوشید : عصبانی شد
برکند : جدا کرد
سهمگین : ترسناک
تیغ : شمشیر
بَر : تَن – بدن
نیرنگ : فریب – حیله
چیرگی : پیروز شدن
کمند : ریسمان محکمی که هنگام جنگ آن را بر گردن و کمر دشمن اندازند و آن ها را اسیر کنند
خمّ کمند : چین و شکن و دایره ای که در اثر پرتاب کمند ایجاد می شود
به بند آوردن : کنایه از اسیر کردن
میان : در اینجا کمر
خنجر : شمشیر کوچک
زو : مخفف از او
بیم : ترس
یال : موهای بلند پشت گردن اسب
به کردار : مانند
ستایش : شکر و سپاس
یزدان : آفریدگار – خداوند
دلیر : شجاع – در اینجا منظور رستم است
ز بهر : برای
نیایش : دعا – عبادت
بجست : جست و جو کرد
پرستش : عبادت
کای : مخفف که ای
داور : قاضی – آن که حکم می کند – در اینجا منظور خداوند است
دادگر : برقرار کننده عدالت – عادل
آذرگشسب : آتش سریع و سوزان
گُرد : پهلوان
دستگاه : در اینجا عظمت و قدرت و توانایی
زابلستان : نام شهری در سیستان و بلوچستان
بیت اول » خروشید و جوشید و بر کند خاک ز سُمّش زمین شد همه، چاک چاک
رخش شیهه کشید و خشمگین شد و برای آمادگی حمله، سُمِّ خود را بر زمین کوبید به گونه ای که زمین زیر پایش کنده شد.
بیت دوم » بزد تیغ و بینداخت از بر، سرش فرو ریخت چون رود، خون از برش
رستم با ضربه شمشیر سر اژدها را از تنش جدا کرد و خون مانند رود از تن او جاری شد.
بیت سوم » بینداخت چون باد، خَمِّ کمند سر جادو آورد ناگه به بند
رستم طنابش را که به صورت حلقه آماده کرده بود به سرعت به سمت جادوگر انداخت و او را اسیر کرد.
بیت چهارم » میانش به خنجر به دو نیم کرد دل جادوان زو پر از بیم کرد
رستم با خنجر جادوگر را نصف کرد و با این کار خود دل جادوگران دیگر را پر از وحشت و ترس کرد
بیت پنجم » چو رستم بدیدش بر انگیخت اسب بدو تاخت مانند آذر گُشسب
هنگامی که رستم او (ارژنگ دیو) را دید با اسبش مانند آتش تیز و سوزان، تند و سریع به سوی او حمله کرد.
بیت ششم » سر و گوش بگرفت و یالش دلیر سر از تن بکندش به کردار شیر
رستم شجاعانه سر و گوش و موهای ارژنگ دیو را گرفت و مانند شیر با شجاعت سرش را از تنش جدا کرد.
بیت هفتم » ز بهر نیایش، سر و تن بشست یکی پاک جای پرستش بجست
برای انجام عبادت سر و تن خود را شست و به دنبال جایی پاک و تمیز برای راز و نیاز گشت.
بیت هشتم » از آن پس نهاد از بر خاک، سر چنین گفت : کای داورِ دادگر !
سپس سر بر خاک سجده گذاشت و گفت ای پروردگار عادل!
بیت نهم » ز هر بد، تویی بندگان را پناه تو دادی مرا، گُردی و دستگاه
در برابر هر بدی و آسیبی تو برای بندگان پناه هستی و تو هستی که به من پهلوانی و شکوه و عظمت دادی.
منبع مطلب : momeka.ir
مدیر محترم سایت momeka.ir لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
فارسی (خوانداری) : درس 4 هفت خان رستم (ششم ابتدایی) Sixth Grade
درس 4 هفت خان رستم
فعالیت های درس صفحه 28
1- بیت زیر را به نثر ساده ، بازنویسی کنید.
خروشید و جوشید و برکند خاک ز سمّش زمین شد همه ، چاک چاک
[رخش] شیهه کشید و خشمگین شد و به نشانه ی حمله ، پایش را محکم بر زمین کوبید ، به طوری که زمین زیر سم هایش کنده شد.
2- عبارت های زیر را به زبان ساده ، بنویسید.
رستم در خشم می شود : رستم خشمگین می شود.
رستم به تنگ می آید : رستم طاقتش تمام می شود ( خسته می شود)
3- با توجّه به متن درس کدام یک از کلمات زیر ، جمع است ، چرا ؟
دیوان ، زابلستان ، اژدها ، پهلوان ، مازندران ، یزدان ، جادوگران
کلمات جمع : دیوان ، جادوگران
درکلمات دیگر ، به جز دیوان و جادوگران ، « ان » و « ها » بخشی از خود کلمه است. برای امتحان کردن این مسئله ، « ان » و « ها » را از انتهای کلمه حذف می کنیم ، اگر حروف باقی مانده یک کلمه ی معنادار بود ، می فهمیم « ان » و « ها » علامت جمع است و اگر حروف باقی مانده یک کلمه ی معنا دار نساخت ، می فهمیم این علامت ها بخشی از خود واژه هستند. مثال :
سلمان ------کلمه ی باقی مانده -----> سلم (بی معنا)
سواران ------کلمه ی باقی مانده -----> سوار (با معنا)
4- یک نمونه « مبالغه » از متن درس ذکر کنید و آن را توضیح دهید.
بزد تیغ و بنداخت از بر سرش فرو ریخت چون رود خود از برش
شاعر ، خونی را که از بدن اژدها فرو ریخته ، به دلیل حجم زیاد که داشته ، به رود تشبیه کرده است.
املا صفحه 29
1- کلماتی را که در املای آن ها یکی از شکل های حرف « ص ، ط » وجود دارد ، از متن درس پیدا کنید و بنویسید.
ص -------> قصد ، تلخیص ط -------> خطرناک
3- با توجّه به متن درس ، جای خالی را با کلمه ی مناسب ، پر کنید.
رستم با خدای خود به راز و نیاز می پردازد و او را سپاس ... می گزارد ... .
رستم در خشم می شود ، به رخش ... پرخاش ... می کند.
کارگاه نویسندگی صفحه 31 و 32
بهره گیری از حس های پنجگانه
برای این که نویسنده ی خوبی باشیم ، لازم است :
* همه چیز را خوب و دقیق ببینیم ( خوب دیدن ).
* خوب و دقیق گوش بدهیم ( خوب گوش دادن ).
* نسبت به بو ، مزه و طعم اشیا ، حسّاس و دقیق باشیم ( تقویت حسّ چشایی و بویایی ).
* گاهی به کمک حسّ لامسه ، پدیده ها و اشیا را بشناسیم ( تقویت حسّ لامسه ).
پس ، مقدّمه ی خوب نوشتن ، خوب دیدن ، خوب گوش دادن و دقّت در پدیده ها و استفاده از حسّ بویایی ، چشایی و لامسه است.
4- برداشت خود را از ضرب المثل « نوش دارو ، بعد از مرگ سهراب » در یک بند ، بنویسید.
انجام هر کاری ، به خصوص کمک کردن به دیگران ، باید در زمان مناسب و به موقع انجام شود ، وگرنه تأثیر و فایده نخواهد داشت. مانند نوش دارویی که رستم با سختی برای بهبود زخم سهراب تهیّه کرد ، امّا چون بعد از مرگ به وی رسید ، فایده ای نداشت.
( نوش دارو : دارویی است که علاج کننده ی همه ی دردها و بیماری هاست و در اصل ، داروی بی مرگی و زندگی بخش است . این دارو وجود خارجی ندارد و فقط در افسانه ها نام آن آمده است.)
منبع مطلب : 6shom-iran.blogfa.com
مدیر محترم سایت 6shom-iran.blogfa.com لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
سلاممن معانی دور و نزدیک رستم به تنگ امد رو میخوامممنون میشم جواب بدید❤
معنای دور رخش به تنگ می اید این است که اسب خسته میشود
اصلا به درد نمیخره
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
نه خیلی مطالب خوبی بود