معنی شعر گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
معنی شعر گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید را از سایت اسک 98 دریافت کنید.
پرتو امید ( قالب شعر : غزل )
پرتو امید ( قالب شعر : غزل )
حافظ : خواجه شمس الدین محمد قرن ۸
ردیف: غم مخور
کلمات قافیه: کنعان – گلستان – سامان – خوشخوان –
دوران – پنهان – طوفان – مغیلان – پایان – حال گردان – قرآن
۱ ـ یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مَخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
معنی بیت : نگران نباش ، زیرا یوسفِ گم شده دوباره به سرزمین و وطن خود
برمی گردد و خانه ی غم و اندوه ، روزی به شادی تبدیل می شود.
آرایه ادبی : تلمیح به داستان حضرت یوسف (ع) ـ
مراعات النظیر در واژه های (یوسف و کنعان) ـ
اضافه ی تشبیهی ( کلبه ی احزان ) ـ
تضاد در واژه های ( احزان و گلستان )
کنعان : نام شهری در فلسطین قدیم که وطن یعقوب،پدر یوسف،بود./
احزان : ج حزن ، اندوه ـ ناراحتی /
احزان : جمع مکسّر /
۲ـ ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور
معنی بیت :ای دل درد کشیدهی من، مأیوس مباش که حالت بهتر خواهد شد
و آشفتگیهای فکری تو آرام و قرار خواهند یافت.
دل غمدیده: دلِ خود حافظ است که دچار غم و محنت فراوانی است.
دل بد کردن: بد دل شدن، نا امید شدن.
دل بد مکن: بد دل و ناامید مباش.
شوریده: 1. آشفته . 2. عاشق . 3. دیوانه
سامان: در این جا(آرام ، قرار، آراستگی، نظم، رواج و رونق).
نکته املایی : وین = مخفّف : و این
آرایهادبی : تضاد در «شوریده و سامان».
3 ـ دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دایماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور
معنی: اگر چرخش روزگار حتی دو روز مطابق آرزوی ما نبود؛گذرِ زمان همیشه
بر یک حالت باقی نخواهد ماند.
دور گردون: گردش روزگار، دور فلک
مراد: میل، آرزو، خواست
آرایه ادبی :واج آرایی حرف «د» و «ر» ـ
جناس اختلافی در حرف اول : گر و بر ـ
جناس افزایشی در حرف آخر : دور و دوران
4 ـ هان،مشو نومید چون واقف نهای از سرّ غیب
باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
معنی بیت : هان ای دل، نا امید مباش و غم مخور، زیرا از رموز و اسرارِ عالمِ نهان،
آگاه نیستی؛ بازیهای پنهان زیادی در پشت پرده انجام میشود.
هان: بدان و آگاه باش (از اصوات و شبه جمله است).
واقف: بیخبر، بیاطلاع
نهای: نیستی
سر: رمز، راز.
غیب: عالم ملکوت، عالم بالا.
اندر: حرف اضافه(در).
اندر پرده: پشت پرده.
آرایه ادبی : ندارد
نکته املایی : نومید مخفّف واژه ی نا امید
واژه های غیب و پنهان با هم مترادف اند.
5 ـ ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند
چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
معنی بیت : ای دل من، اگر سیل نابودی پایههای وجود را با خود ببرد؛تا زمانی که
نوح کشتیبان توست، غم به خود راه نده.
فنا: نابودی، نیستی.
بنیاد: اساس، پایه.
هستی: وجود، زندگی
آرایه ادبی : تشخیص ای دل (چون دل مورد خطاب قرار گرفته)
سیل فنا: اضافهی تشبیهی.(نیستی و نابودی به سیلی که هست و نیست را با
خود می برد،تشبیه شده است.)
نوح و کشتی و طوفان و سیل : مراعات نظیر میسازند.
تلمیح به داستان حضرت نوح نیز دارد.
واج آرایی : حرف ت و ن
نکته املایی : ار مخفّف اگر
ز : مخفّف از
6 ـ در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
معنی بیت : اگر به اشتیاق طواف خانهی خدا در بیابان قدم خواهی زد، از طعنه و
ملامت (سرزنش)درخچهی خاردار بیابان، اندوهگین مباش.
(اگر ما نیز در زندگی بر اساس علایق خود قدم در مسیری گذاشتیم؛
نباید از سختیها و درشتیهای راه، ناراحت و اندوهگین یا نومید شویم)
کعبه: خانهی خدا در مکّه.
خواهی زد قدم: قدم خواهی زد.
سرزنش: ملامت، طعنه.
مغیلان: درختچة خاردار که در بیابانها میروید.
آرایه ادبی : کعبه و بیابان و خار مغیلان: مراعات نظیر دارند.
تشخیص : سرزنش کردن خارِ مغیلان ـ
جناس اختلافی در حرف اول : در و گر ـ
7 ـ گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
معنی بیت : اگرچه استراحتگاههای بین راه بسیار خطرناک هستند و مقصد نیز
بسیار دور است؛ لیکن همهی راهها و جادهها سرانجام به انتها و مقصد میرسند.
بس: بسیار، خیلی زیاد
منزل: محلّ اتراق کاروان، جای فرود آمدن
بعید: دور
نکته املایی : کان: مخفّ،«که آن»
آرایه ادبی : مراعات النظیر ( راه ـ بعید ـ پایان )
واج آرایی حرف ی و ن ـ
تکرار : واژه ی (نیست )
8 ـ حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
معنی بیت : ای حافظ، در تنهایی شبهای تاریک و گوشهی تهیدستی،تا زمانی که
زمزمهی تو دعا و قرآن باشد، غمی نداشته باش.
این بیت از نظر دستوری منادا است( حافظا) و همانگونه که می دانیم
شبه جمله محسوب می شود.
تار: تاریک
فقر: تنگدستی، تهیدستی
حافظ: تخلّص خواجه شمس الّدین محمّد شیرازی است.
تخلّص: خلاص، شدن، رهایی.
تخلّص: نام ویژهای است که شاعران با آوردن آن در انتهای شعر خود
از تنگنای شعر رهایی مییابد.
به بیتی هم که شاعر در آن «تخلّص» خود را میآورد، «بیت تخلّص»
میگویند.
آرایه ادبی : خلوت ، ورد ، دعا و قرآن: مراعات نظیر
جناس افزایشی در حرف آخر : در و درس ـ
جناس افزایشی در حرف آخر : تا و تار ـ
منبع مطلب : farsicity.blogfa.com
مدیر محترم سایت farsicity.blogfa.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
گنجور » حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵
علی نوشته:
یوسف گمگشته از کنعان گریزان می شود
کلبه احزان، زیارتگاه یاران می شود
ای دل غمدیده حالت را به درمان خوش نکن
عاقبت هر آدمی با خاک یکسان می شود
گر بهار زندگی را جاودانی دیده ای
در خطایی مرغ خوشخوان، چون زمستان می شود
دور گردون دایماً یکسان نمی چرخد ولی
نوبت ما چون رسد، این چرخ ویران می شود!
سیل نابودی اگر، بر برگ تقدیرت بود
ناخدا گر نوح باشد، باز طوفان می شود!
کعبه را راهی به جز خار مغیلان نیز هست
هر که از هر ره رود، عبد و مسلمان می شود
حافظا دیگر مگو در فقر و خلوت غم مخور
درد بی درمان مگر بی درد، درمان میشود
👆⚐
منبع مطلب : ganjoor.net
مدیر محترم سایت ganjoor.net لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.