پنج اشتباه رایج در تصمیم گیری اقتصاد دهم
پنج اشتباه رایج در تصمیم گیری اقتصاد دهم را از سایت اسک 98 دریافت کنید.
۱۰ اشتباه رایج در تصمیم گیری و نحوه اجتناب از آنها
گروه ارشد مدیریتی در سازمانی تثبیتیافته تصمیم گرفتند که مکان سازمان را تغییر دهند. آنها بدون آنکه با ذینفعان مهم داخل شرکت مشورت کنند، دفتر جدیدی را در سمت دیگر شهر که معتقد بودند با نیازهای سازمان سازگاری بیشتری دارد یافتند و حتی قولنامه هم نوشتند. اما آنطور که باید، توجهی به این قضیه که آیا این نقل مکان برای کارمندان مناسب است یا نه، نکردند و تازه بعد از اینکه تصمیم نهایی شد و اقدامات لازم انجام شد مشخص شد که برای کارمندان مشکل ساز است!
این شرکت سالهای سال در مکان فعلی بوده است، بیشتر پرسنل آن از همین اطراف هستند و مسیر کوتاهی تا محل کار طی میکنند. از آنجا که محل جدید شرکت بسیار دور است و وسائل حملونقل عمومی مناسبی هم به آن مسیر وجود ندارند، خیلی از افراد تصمیم میگیرند تا شغلشان را در این شرکت رها کنند. این مسئله اختلال فراوانی در کار ایجاد میکند و بهرهوری و روحیهی سایرین را هم به شدت کاهش میدهد.
این مثال نشان میدهد که چشمپوشی از یک عنصر در تصمیمات مهم، میتواند پیامدهای هنگفتی برای کسبوکار داشته باشد. در این مقاله نگاهی به ۱۰ اشتباه رایج در تصمیمگیری میاندازیم و نکات و ابزارهایی را نیز برای بهبود تواناییهای شما ارائه میکنیم.
اشتباه ۱: به تعویق انداختن
وقتی تصمیمی که در ذهن دارید را مدام عقب میاندازید و به کارهای دیگری که اهمیت کمتری دارند میپردازید، یا خودتان را مشغول حواسپرتیهایی همچون درست کردن چای و قهوه میکنید، احتمالا در حال به تعویق انداختن هستید. به تأخیر انداختن تصمیمگیری، میتواند شرایط را بدتر کند و با پنهان کردن سر زیر برف هم چیزی حل نخواهد شد!
یک استراتژی این است که فرصت کوتاهی به خودتان بدهید تا روی مشکلتان کار کنید. کسانی که کارها را پشت گوش میاندازند، اغلب نمیدانند از کجا باید شروع کنند، و تصمیمات را خستهکننده میدانند، اما تقسیم آنها به بلوکهای زمانیِ قابل مدیریت، فشاری را که برای «انجام همهی کارها» روی شماست، کاهش میدهد. تکنیک پومودورو، روش آسانی برای کمک به تمرکز روی وظیفه و بازدهی بیشتر است.
اشتباه ۲: باور «یا بساز یا خراب کن»
میتوانید تصمیم مهمی در گذشته را به خاطر بیاورید که در آن حس میکردید دنیا روی شانههای شما سنگینی میکند و ممکن است یک انتخاب اشتباه، همه چیز را بسازد یا خراب کند؟
همهی ما چنین تجربهای داشتهایم، خواه آن تصمیم، پذیرفتن شغلی جدید، تولید محصولی جدید یا خرید خانهای جدید باشد. اگر چه در آن زمان این بزرگترین تصمیم عمرتان به نظر میرسید، اما از خودتان بپرسید اکنون چه احساسی نسبت به آن دارید. با بازسازیِ نگاهمان به تصمیمات، میتوانیم چشماندازهایی جدید دربارهی انتخابهایی که باید انجام دهیم، به دست آوریم.
یک رویکرد، فکر کردن دربارهی بدترین اتفاقی است که اگر انتخاب «اشتباهی» داشته باشید، ممکن است روی دهد. به خصوص در مواقعی که پای زندگی انسانها یا مقادیر هنگفتی پول در میان است، برای مثال، یک تصمیم ضعیف که میتواند منجر به فاجعه شود. در این سناریوها، باید ریسکها و عواقب احتمالی را با دقت فراوانی بررسی کنید. اما در موقعیتهای بسیاری، بدترین اتفاق ممکن، واقعا به آن بدی که فکر میکنید نیست، و حتی اگر معلوم شود که تصمیم بدی گرفتهاید، به احتمال زیاد در این مسیر درسهای ارزشمندی هم آموختهاید.
اشتباه ۳: سیستماتیک نبودن
زمانی که نیاز به اخذ تصمیمی مهم، همچون انتخاب بین تولید محصول جدید یا توسعهی محصول فعلی، دارید؛ آیا بر اساس «حس درونی» پیش میروید، یا امکانپذیریِ هر گزینه را به روشی علمی و محاسباتی بررسی میکنید؟
تصمیمگیری میتواند هیجانانگیز و پرتنش باشد، بنابراین برای برخورد بیطرفانه با این احساسات، باید از رویکردی ساختاری استفاده کنید. فرایندی منطقی و منظم میتواند کمک کند تا همهی عناصر مهمی را که برای نتیجهی موفقیتآمیز نیاز دارید، مورد توجه قرار دهید و احتمال نادیده گرفتنِ عوامل مهم را کاهش دهید.
رویکرد تصمیمگیریِ هفت مرحلهای ما، به چگونگی ایجاد محیطی سازنده، بررسی وضعیت و ایجاد راهحلهای خوب میپردازد و همچنین اطلاعاتی را در مورد چگونگی بررسی گزینهها برای انتخاب گزینهی درست، ارزیابی برنامهها و نکات قابل توجه در حین اعلام تصمیم، در بر دارد.
اشتباه ۴: عدم توجه به دیدگاههای مختلف
بسیاری از ما تجربهی تصمیمگیری عجولانه را داریم، بهویژه هنگامی که به اواخر مهلت خود نزدیک میشویم و تحت فشار هستیم. اما به جای آنکه تصمیمی فوری بگیرید، مطمئن شوید که طیفی از دیدگاههای مختلف را مورد توجه قرار دادهاید.
پیش از آنکه بخواهید مسئلهی مهمی را حل کنید، از چکلیست CATWOE برای طوفان فکری دربارهی اشخاص و عناصر مختلفی که تحت تأثیر قرار میگیرند استفاده کنید تا دید کاملی از تصمیمتان به دست آورید. با نگاه از شش زاویهی بسیار متفاوت (مشتریان، شرکتکنندگان، فرایند تبدیل، جهانبینی، مالک و محدودیتهای محیطی) به این موقعیت، تصمیمگیریتان بسیار جامعتر خواهد شد.
وقتی مسئلهی خود را به خوبی مورد بررسی قرار دادید، ابزاری همچون ORAPAPA میتواند برای نگاه از زوایای مختلف کمکتان کند تا عواملی را که شاید در غیر این صورت توجهی به آنها نداشتید، شناسایی کنید.
اشتباه ۵: درگیر نکردن ذینفعان
وقتی در حال اخذ تصمیم مهمی هستید که دیگران را هم تحت تأثیر خودش قرار میدهد، باید ذینفعان مهم آن تصمیم را هم درگیر کنید. آنها بینش و اطلاعاتی ارائه میکنند که روی انتخابهای شما تأثیر خواهند گذاشت و کمکتان میکنند تا تصمیمات بهتری بگیرید. علاوه بر اینها، از آنجایی که اغلب برای اجرای تصمیماتتان باید روی آنها تکیه کنید، اعتماد آنها را هم به دست خواهید آورد.
مطمئن شوید که این ذینفعان عمده، در گروه تصمیمگیری حضور دارند تا تعهد آنها را نسبت به تصمیم خود را تقویت کنید. ایدههایشان را بپرسید و آنها را تشویق به تفکر خلاقانه کنید. ابزارهایی که در دوره آموزشی خلقایدههایخلاقانه ارائه شدهاند، روشهای فوقالعادهای برای ایجاد ایدههای جدید هستند.
اشتباه ۶: دوری از تفکر گروهی و جهتگیریهای روانی
اگر چه درگیر کردنِ دیگران در تصمیماتتان، بهویژه کسانی که تصمیم شما روی آنها هم تأثیر میگذارد بسیار مهم است، اما باید مراقب تفکر گروهی نیز باشید. تفکر گروهی زمانی رخ میدهد که تمایل به اجماع گروهی بر خواست معمول افراد برای ارائهی راهحل، نقد موقعیت یا بیان دیدگاهی خارج از نظر جمع، غلبه میکند.
تفکر گروهی، تصمیمگیری و حل مسئلهی مناسب را از مسیر منحرف میکند، زیرا این امکان وجود دارد که همهی دیدگاهها را بهطور جامع مورد توجه قرار نداده باشید. برای اجتناب از این مسئله، باید فرایندی برای بررسی فرضیات اساسی نهفته در پس تصمیمات گروهی داشته باشید. برای مثال، نردبان استنتاج میتواند در شناسایی فرایند تفکری که برای رسیدن به تصمیمات گروهی از آن استفاده کردهاید و اطمینان از درستی آنها، کمکتان کند.
جهتگیریهای روانی فراوان دیگری هم هستند که در تصمیمگیری، مستعد آنها هستیم و ممکن است که باعث شوند تا اقدامی غیرمنطقی انجام دهیم. این جهتگیریها عبارتند از تمایل به رسیدن سریع به نتیجه (لنگر انداختن)، انتظار تأثیر رویدادهای گذشته روی آینده (مغالطهی قمارباز) و سرزنش دیگران برای اشتباهات به جای نگاه بیطرفانه به موقعیت (خطای برچسبزدنِ بنیادی). برای اطلاعات بیشتر دربارهی چگونگی اجتناب از این جهتگیریها، به این مقاله مراجعه کنید.
اشتباه ۷: اعتماد به نفس بیش از حد
بسیاری از ما خودمان را دارای تفکری بیطرفانه و عادلانه میدانیم، و فکر میکنیم که همهی اطلاعات لازم را برای رسیدن به نتیجهای درست دربارهی مسئلهای خاص، در اختیار داریم. اما اگر بیش از اندازه به دانش خودتان اعتماد داشته باشید، ممکن است تصمیمات بدی بگیرید، بهویژه اگر سایرین هم شما را «متخصص» بدانند.
افراد معمولا شهرت تخصص و قضاوت درست را با مراقب و روشگرا بودن در تصمیمگیریهایشان به دست میآورند. اما اگر بیش از حد به خودشان مطمئن شوند و بیشتر به دنبال حس درونی خود باشند تا تحلیل موقعیت، ممکن است که این شهرت را از دست بدهند؛ اینجاست که بیتوجهی، اشتباهات مکرر و غرور وارد تصمیمگیری میشوند.
اگر بیش از حد به دیدگاههای شخصِ خودتان اتکا کنید، ممکن است که دچار سوگیری تأییدی بیش از حد شوید. این جهتگیری زمانی اتفاق میافتد که به دنبال اطلاعاتی برای حمایت از باورهای کنونیتان میگردید و دادههایی را که بر خلاف تصورات خودتان هستند، رد میکنید. این شیوه میتواند شما را به سوی اخذ تصمیمات بد سوق دهد، چون همهی اطلاعات مربوطه را مورد توجه قرار نمیدهید.
اگرچه «حرکت بر مبنای حس درونی» گاهی وقتها کار درستی به نظر میرسد، اما باید مطمئن شوید که این احساستان بر پایهی اطلاعاتی بنا شده است که بهطور سیستماتیک گردآوری کردهاید. برای بهبود قدرت تصمیمگیری خود، به منابعی توجه کنید که موقع تصمیمگیری معمولا از آنها استفاده میکنید، و با تمام قوا به دنبال منابع جدید بگردید.
اشتباه ۸: فکر نکردن به عواقب
گاهی اوقات ممکن است که تصمیمی به نظرمان دشوار برسد، زیرا نگران عواقب بلندمدت آن هستیم. اما بعضیها فراموش میکنند که انتخابهایشان میتوانند چه تأثیراتی بر آینده بگذارند و در عوض فقط روی «اینجا و اکنون» تمرکز میکنند.
یک راه برای در نظر گرفتن همهی گزینهها و بررسی عواقب احتمالی، ایجاد درخت تصمیم است. ساخت درخت تصمیم، یعنی تأثیرات بالقوهی تصمیم را بهطور جامع بررسی کنید و ریسکها و پاداشهای بالقوهی راهحلهایتان را طوری محاسبه کنید که تفسیر نتایج را آسانتر کند.
در ضمن میتوانید تحلیلسناریویی اجرا کنید که تفکر دربارهی چگونگی تغییر شرایط در آینده را برایتان ساده کند. این کار به شما اجازه میدهد تا با توجه به نتایج احتمالی مختلف در آینده، تصمیم بگیرید و آنهایی را که احتمال وقوعشان بیشتر است یا تأثیر بیشتری روی تصمیمتان خواهند داشت، شناسایی کنید. با ایجاد برنامهها و تصمیمها بر پایهی محتملترین سناریوها، میتوانید مطمئن باشید که خوب هستند، حتی اگر شرایط تغییر کنند.
اشتباه ۹: عدم برقراری ارتباط مؤثر
شاید این مورد واضح به نظر برسد، اما هنگامی که تصمیمی گرفتید که دیگران را تحت تأثیر قرار میداد، باید دربارهاش با آنها صحبت کنید. یکی از بدترین اشتباهاتی که افراد مرتکب میشوند، عدم صحبت دربارهی تصمیماتشان در زمان و به شیوهی مناسب است، و این امر میتواند باعث ایجاد شایعاتی میان گروه یا حتی در سازمان شود.
به کسانی که تصمیمتان روی آنها تأثیر میگذارد توجه کنید. آنها به چه اطلاعاتی نیاز دارند و جذابترین و جالبترین روش برای برقراری ارتباط با ایشان چیست؟ اگر قرار است این تصمیم تأثیر فوقالعادهای داشته باشد، یا اگر شما در بحران هستید، بهترین روش برای اینکه در این باره به دیگران اطلاعرسانی کنید، روش رودرروست.
برای کسانی که مستقیما تحت تأثیر تصمیم شما قرار نمیگیرند، ولی همچنان از پیامدهای آن منتفع میشوند، رویکرد متفاوتی را پیش بگیرید. برای این دسته از مخاطبان که گستردهتر هستند، میتوانید خلاصهای از تصمیمتان را مثلا در قالب ایمیل ارائه کنید. احتمالا آنها به جزئیات کمتری نسبت به ذینفعان اصلی نیاز دارند، اما باز هم باید اطلاعات پیشزمینهای به ایشان بدهید، مثلا اینکه چگونه به این تصمیم رسیدید و تصمیم شما چه تأثیری بر آنها میگذارد.
اشتباه ۱۰: سرسختانه ادامه دادن
هیچ کس دوست ندارد به تصمیمات اشتباهش اقرار کند، بهویژه وقتی برای مسیری که در آن گام برداشتهاید، سرسختانه مبارزه کردهاید یا وقتی تغییر مسیر، پیامدهای سیاسی، عاطفی، اخلاقی یا مالی دارد. متأسفانه یکی از دامهایی که برخی از افراد در آن گرفتار میشوند، «تشدید» تعهدات است که به مراتب بیشتر از چیزی است که برای یک تصمیمگیرندهی منطقی اتفاق میافتد .
اغلب، افراد این کار را به خاطر چسبیدن به دیدگاه بیش از حد خوشبینانه به آینده، انجام میدهند، آنها امیدوارند که تصمیم اولیهشان سرانجام درست از آب درآید. این اتفاق زمانی روی میدهد که آنها از پیش، حساب عاطفی فراوانی روی کار سختی که در مسیر پروژه انجام دادهاند، باز کردهاند و شاید احساس میکنند که «جلوی ضرر را گرفتن» به معنای اقرار به این موضوع است که آنها در کارشان خوب نیستند.
وقتی به این فکر میکنید که آیا در اجرای تصمیمتان پیش بروید یا نه، باید بدانید که زمان و پولی که قبلا روی این پروژه صرف کردهاید، «هزینههای از بینرفتهای» هستند که دیگر باز نخواهند گشت، و اینکه باید آنها را پشت سر بگذارید تا بتوانید به مقصد تصمیمتان برسید. باید بیطرف بمانید و همهی حقایقی را که در پیش رو دارید، مورد توجه قرار دهید و تلاش کنید تا احساسات خود را در این زمینه دخالت ندهید.
منبع مطلب : www.chetor.com
مدیر محترم سایت www.chetor.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
اشتباهات رایج مدیران برای تصمیمگیری
منبع: سازمان «مدیریت کسب و کارهای کوچک» (SBA)
مترجم: سیمین راد
معمولا مدیران نقطه نهایی تصمیمگیریهای هر شرکتی هستند؛ اما هیچ مدیری برای تصمیمگیری تنها نیست. برخی از مدیران از هیات رییسه شرکت کمک میخواهند، برخی دیگر با گروههای مدیریتی یا حتی کارمندان ارشدشان گفتوگو میکنند و عدهای نیز مشاوران خاص خودشان را دارند. بهطور کلی نیز عوامل بسیاری بر تصمیمهای همگان اثر میگذارد و به آنها جهت میدهد.
به همین خاطر، اتخاذ مناسبترین تصمیم یکی از مهمترین وظایف هر مدیری است. مدیران شایسته کسانی هستند که در سختترین لحظهها بهترین تصمیمها را میگیرند.
در عین حال، هیچ مدیری معصوم نیست. هر مدیری اشتباهات خاص خودش را دارد. این اشتباهات تنها طی تجربه کاهش مییابند. به همین خاطر، تجربه بالا در تصمیمگیری مهمترین رکن شناسایی یک مدیر موفق است. ما در اینجا قصد داریم به برخی از اشتباهات رایج مدیران در زمان تصمیمگیری اشاره کنیم.
۱- اعتماد بیش از اندازه به گفتههای متخصصان
مردم اغلب تمایل دارند تاکید زیادی بر گفتههای متخصصان داشته باشند. آنها گاه به نحوی افراطی این گفتهها را تغییر میدهند و بزرگنمایی میکنند. اما مدیران نباید در این دام گیر بیفتند. مدیران ضمن اینکه باید به حرفهای متخصصان به خوبی گوش دهند، وظیفه دارند که نسبت به صحت و سقم آنها حساس باشند.
واقعیت محض در بازار امروز این است که تصمیم نهایی را مدیر میگیرد. در عین حال، شکست مالی نیز بیش از همه به مدیران ضرر میزند. پس موقعیت خاص بازار اقتضائات و ضرورتهای خاص خودش را دارد. متخصصان تنها در رشتههای خودشان تخصص دارند، اما مدیران باید متخصص تصمیمگیری باشند.
اما هیچ رشته تخصصی برای تصمیمگیری در هیچ جای جهان وجود ندارد؛ چراکه توانایی تصمیمگیری مناسب تنها به تجربه و آگاهی بستگی دارد. معمولا متخصصان، مبانی و پیشداوریهای نظری و فکری خاص خودشان را دارند. البته هر انسانی چنین وضعیتی دارد. همه ما با مجموعهای از آگاهیها و تجربههای قبلی به سراغ مسائل جدید میرویم.
پس بهتر است هیچ مدیری هرگز سریعا به حرف یک متخصص وفادار نماند. هر مدیر باید به خوبی تحقیق کند و از چندین و چند متخصص و چندین و چند منبع مناسب (کتابها، وبسایتها، مدیران دیگر، همکاران و...) یاری بگیرد.
مدیران نباید بیش از اندازه به حرفهای متخصصان گوش بدهند. آنها باید حرفهای متخصصان را به خوبی بشنوند و سپس دست به تحقیق بزنند. تصمیم نهایی را همواره پس از تحقیق و بررسی حرف متخصصان انجام دهید.
۲- ارزشگذاری بیش از اندازه درباره اطلاعات رسیده از جانب دیگران
مردم اغلب تمایل دارند تا در مورد ارزش برخی از افراد غلو کنند و ارزش برخی دیگر را ناچیز بپندارند. برای مثال، ما برای متخصصان، والدین، پزشکان، ثروتمندان و مهندسان ارزش زیادی قائل هستیم؛ اما گاهی در این ارزشها غلو و بزرگنمایی میشود.
بیتردید این اشخاص نیز انسان هستند و هیچ انسانی معصوم نیست. همه انسانها مرتکب اشتباه میشوند و آگاهی و تجربه کامل و مطلقی ندارند. پس نباید به این غلوها اهمیت زیادی داد و برای این ارزشگذاریهای دروغین اهمیت قائل شد.
همچنین ما عادت داریم برخی دیگر از افراد را ناچیز بشماریم و شغلها و تواناییهایشان را نبینیم. این کار نیز غلط است. چه بسا یک رفتگر بتواند در چندین مورد اطلاعات دقیقتری نسبت به یک مهندس داشته باشد. برای همین مدیران نه تنها باید از غلوها پرهیز کنند، بلکه باید هر امکانی برای راهنمایی و بهبود وضعیت را تصدیق کنند.
مردم وقتی به متخصصان میرسند، آنها را برتر از خودشان میدانند. مردم سریعا تواناییهای خودشان را فراموش میکنند و تسلیم اطلاعات متخصصان میشوند. اما در همین لحظه باید پرسید که من چه کاری میتوانم انجام دهم که فلان متخصص نمیتواند؟ این پرسش جهان را برای شما واقعیتر میکند و موقعیتهای بهتری را پیش پایتان میگذارد.
۳- پذیرش آنچه دوست دارید بشنوید یا دیدنِ آنچه دوست دارید ببینید
هرگز نباید خودتان را محدود کنید. با این مثال میتوان این اشتباه را روشن کرد. به یکی از کارمندانتان بگویید که به یکی از اتاقهای کار برود و هر جا روی دیوار لکه کثیفی میبیند، گزارش دهد. گزارش او را نگاه کنید و سپس همین کار را از کارمند دیگری بخواهید. گزارش نفر دوم را نیز نگاه کنید. سپس خودتان همین کار را انجام دهید و برای خودتان گزارش بنویسید.
حال میتوانید هر سه گزارش را در کنار هم با یکدیگر مقایسه کنید. بیتردید اختلافهایی وجود دارد. هر کسی تواناییهای خاص خودش را دارد و در نتیجه نمیتواند نسبت به کل ایرادات آگاه باشد. شما نیز نباید به هر چیزی که میبینید یا هر چیزی که میشنوید اطمینان کنید؛ اما این نکته نیز کافی نیست.
برخی مدیران از تملق لذت میبرند. آنها دوست دارند چیزی را بشنوند که خودشان میخواهند.
آنها حتی گاهی دوست دارند چیزی را ببینند که خودشان میخواهند. این شیوه از مدیریت واقع گرایانه نیست و نمیتواند به مناسبات و روابط واقعی درون کسب و کار پی ببرد. بر عکس این موقعیت نیز صحت دارد: کسی چیزی به مدیر میگوید اما مدیر دوست ندارد چنین چیزی بشنود؛ یا کسی چیزی را به مدیر نشان میدهد که مدیر دوست ندارد چنین چیزی را ببیند.
این دوستنداشتن بزرگترین اشتباه مدیران است. آنها با این کار خودشان را از فهم اشتباهات، ایرادات، نواقص و نقاط ضعف کسب و کارشان محروم میکنند. چنین مدیرانی هرگز نمیتوانند دست به تصمیمگیری مناسب بزنند.
چنین کسب و کاری نیز همواره در خطر بحران قرار دارد. هر شرکتی در نقطه نخست وظیفه دارد تا جای ممکن نسبت به ضعفهایش آگاه باشد. ضعفها تنها با گزارشهای اعضای یک شرکت حل میشوند. برای همین نسبت به اعتراضها و اختلافهای درون شرکت گشوده باشید و تا جای ممکن برای حل مشکلات تلاش کنید.
۴-گوشندادن به احساسات، یا نادیدهگرفتنِ مشکلات جسمی
بسیاری از مدیران معتقدند که نباید به احساس گوش داد و باید با عقل تصمیم گرفت. بیتردید آنها حق دارند؛ اما نکته به همین سادگی نیست. عقل و احساس نه تنها در مقابل همدیگر نیستند، بلکه مکمل و متمم یکدیگرند.
عقل و احساس یکدیگر را کامل میکنند و به همدیگر نیرو میبخشند. اما احساسهای ما در زمان تصمیمگیری به چه طریقی بروز میکنند؟ پژوهشهای سازمان «مدیریت کسبوکار» در آمریکا نشان میدهد که معده، قلب، روده، ششها و دستگاه مزاج مدیران در زمانِ تصمیمگیری بسیار حساس میشوند.
این پژوهشهای علمی اثبات میکنند که مدیران عصبی معدههای خوبی ندارند و مدیران موفق از دستگاه مزاج مناسب برخوردار هستند. همچنین بررسیهای دیگری نشان میدهند که مدیران سیگاری بیش از همه در تصمیمگیری مرتکب اشتباه میشوند؛ اما این نشانهها و علائم درست در زمان تصمیمگیری بروز مییابند: درد معده شروع میشود و قلب تند میزند. هر مدیری این احساسات را تجربه کرده است.
اکثر مدیران میدانند که نمیتوان با معده درد تصمیم گرفت. برخی از آنها به دلیل حساسیت بالایشان مشکلات قلبی دارند، اما این احساسات مگر چیستند؟ دانشمندان معتقدند که آنها قبلا به تاریکخانه ذهنتان پس فرستاده شدهاند، اما لحظه تصمیمگیری همان لحظه بیدار شدن احساس شما از طریق حساسیتهای درونی شما است.
آیا در لحظه تصمیمگیری سیگار میکشید؟ به چای، قهوه، یا نسکافه نیاز دارید؟ آیا میدانید موفقترین مدیران به جای این دسته از نوشیدنیها، از آبمیوه استفاده میکنند؟ آیا میدانید که تپش قلب نشانه خوبی برای هیچ مدیری نیست؟ مسائل پزشکی امروزه اثر زیادی بر جریانِ کسبوکارهای بزرگ و موفق دارند. به همین خاطر، سعی کنید تا به این دسته از احساسات خود بها بدهید. هر مدیرِ شایستهای میتواند پیوند متوازن و متناسبی بین عقل و احساس به وجود آورد.
منبع مطلب : donya-e-eqtesad.com
مدیر محترم سایت donya-e-eqtesad.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
اشتباهات رایج در تصمیمگیری
آنچه در این مقاله می خوانید:
اشتباهات رایج در تصمیم گیری
تصمیم گیری برای برخی افراد کار بسیار آسانی است، در حالی که امکان دارد برای عدهای دیگر تمرکز بر روی یک موضوع خاص سخت و دشوار به نظر برسد. تصمیم گیری از آن دسته مهارتهایی است که دائماً نیاز بهتمریندارد. هنگامی که در یک موقعیت خاص قرار میگیرید، باید بتوانید تصمیمی اتخاذ کنید که برای شما و دیگر افراد بهترین حالت را در بر داشته باشد.
برخی تصمیم گیریها باید به سرعت و فوراً گرفته شود. برخی دیگر قبل از رأی نهایی فرصت کافی برایتحلیل و بررسیرا به ما خواهند داد. همه انسانها ممکن است که در هنگام تصمیم گیری دچار اشتباه شوند و آن تصمیمها پیامدهای ناگواری را برای آنها در بر داشته باشد.
این گونه لغزشها خصوصاً در مواردی که وضعیت کمی پیچیدهتر از معمول است، اجتناب ناپذیر خواهد بود. هنگامی که تصمیم اشتباهی میگیرید به جای اینکهعقب نشینیکنید و یا مأیوس شوید، باید بادید مثبتبه اشتباه خود بنگرید. هر اشتباهی توسط شما باید به شکلی سازنده پذیرفته شود. بسیار مهم است که از اشتباهات خود عبرت بگیرید تا دوباره در موقعیتی مشابه، اشتباه خود را تکرار نکنید. درک اشتباهات و پذیرش آنها، گام اولیه برای گرفتنتصمیمات درستدر موارد مشابه است. در ادامه به این موضوع میپردازیم که چگونه میتوان تا حد امکان از خطا در تصمیم گیری جلوگیری نمود.
1. عدم آشنایی کامل با موضوع اصلی تصمیم گیری
بر طبق تحقیقات یکی از عواملی که در سرعت رأی نهایی ما، نتیجه بسزایی خواهد داشت، شناخت کافی و کامل از موضوعی است که میخواهیم در رابطه با آن به نتیجه برسیم. بنابراین در ابتدا بهتر است، بررسیهای لازم را در خصوص مسئله مورد نظر انجام دهیم و تا حد امکان به همه گزینههای موجود در رابطه با آن دست پیدا کنیم و سپس با سبک سنگین نمودن آنها بیندیشیم که کدام موارد را حذف کرده و چه مواردی را جایگزین نماییم و سپس به آخرین و بهترین گزینه برسیم. اما چنانچه با اصل مسئله بیگانه باشیم، تمامی وقت و انرژی خود را بر روی یک اشتباه پایه ریزی خواهیم کرد و در انتها خواهیم دید که نتیجه به دست آمده تا چه اندازه با چیزی که تصور کرده بودیم تفاوت خواهد داشت.
2. تکیه بیش از اندازه بر روی اطلاعات غیر تخصصی
برخی افراد بیش از حد بر روی اطلاعات منابع مختلف تکیه میکنند در حالی که بسیاری از این منابع موثق نیستند و برای فریب عموم، به تحریر درآمدهاند. حتی در حالتی که آن اطلاعات کارشناسانه و موثق باشند، ممکن است دارای خطا و اشتباه شده و در برخی موارد تعصب در نوشتن آنها بی تأثیر نبوده باشد. تا حد امکان برای اینکه از فریب خوردن توسط اطلاعات کذب اجتناب کنید، بهتر است که به جای تصمیم گیری بر اساس یک منبع، اطلاعات خود را از طریق بررسی مراجع مختلف به دست آورید.
3. اعتماد به نفس بیش از حد
اگر در درستی انتخابهایی که انجام میدهید بیش از اندازه مطمئن و مصمم هستید، بهتر است تا حدی به صحت آنها شک کنید. در این صورت میتوانید گزینههای احتمالی دیگری را نیز در نظر بگیرید تا در نهایت به بهترین گزینه ممکن دست پیدا نمایید.
4. دریافت اطلاعات نادرست از افراد ناآگاه
هنگامی که شخصی با اینکه در زمینه مورد نظر شما تخصصی ندارد، در آن مورد اظهار نظر میکند، اگر نصایح او را پذیرا باشید اشتباه بسیار بزرگی مرتکب شدهاید. همه شما در مسیر تصمیمات خود در معرض نصایح داوطلبانه و نادرست عدهای افراد قرار خواهید گرفت. شنیدن و گذشتن از چنین مواردی تنها راهی است که در مواجهه با آنها برای شما خالی از ضرر خواهد بود.
5. افسوس خوردن در رابطه با تصمیمات گذشته خود
مطمئناً همه ما در بسیاری از موارد شنیدهایم که کسی در مورد تصمیمی که در گذشته گرفته است، اظهار ندامت و پشیمانی میکند. این حرکت تنها موجب میشود به جای این که بر روی روند زندگی و انتخابهایی که در حال حاظر با آنها مواجه هستید متمرکز شوید، به آن چه که پشت سر گذاشتهاید فکر کنید و افسوس بخورید. در نتیجه بهتر است گذشته را در گذشته رها کنید و خود را آماده رویارویی با رویدادهای جدید نمایید.
6. تأثیر کمبود خواب در روند تصمیم گیری
بر طبق تحقیقات دانشگاه ایالتی واشنگتن، کمبود خواب باعث عدم تمرکز هنگام تصمیم گیری در شرایط بحرانی میشود. به همان میزان که اهمیت تصمیمات شما افزایش مییابد، نیاز شما به استراحت و تمرکز نیز زیاد میشود. استراحت مغز به میزان کافی موجب افزایش آرامش و تمرکز شما در هنگام روز شده و این امر باعث میشود، هنگامی که سرعت برای شما در هنگام تصمیم گیری اهمیت مییابد، قادر باشید در کمترین زمان در آن مورد به نتیجه مطلوب برسید. در ادامه موارد عنوان شده در بالا، نکاتی نیز وجود دارد که همانند تله عمل کرده و در تصمیم گیری شما را به اشتباه خواهد انداخت.
جهت جلوگیری در خطا هنگام تصمیم گیری چه باید کرد
در صورتی که فکر میکنید ضعفهایی که دارید راه حلی ندارند، بهتر است هر چه زودتر طرز فکر خود را تغییر دهید. همه چیز باتمرینقابل تغییر است. بنابراین حتی زمانی که برای انتخاب بهترین گزینه تنها ماندهاید به جای اینکه بترسید یا ناامید شوید، مبارزه کنید. یکی از موارد کاربردی، که هنگام انتخاب گزینه مناسب مفید واقع خواهد شد این است که در تصمیم گیری عجله نکنید. زمان کافی را برای خود در نظر بگیرید و از آن زمان برای بررسی هر چه دقیقتر گزینههای موجود استفاده نمایید.
در نتیجه هیچ گاه برای انتخاب کردن، خود را زیر فشار قرار ندهید. در مدت زمان کافی اطلاعات بیشتری را جمع آوری خواهید نمود و میتوانید به ارزشیابی بهتر موقعیتی که در آن قرار دارید، بپردازید تا با نتیجه گیری در رابطه با معایب و محاسن گزینههای موجود از تعداد آنها کاسته و در نهایت به نتیجه مطلوب خود دست پیدا کنید. همیشه در انتخابهای خود از یک مشاور یا فرد مطلع کمک بگیرید. با این حال تصمیم گیری را به طور کامل به آنها واگذار نکنید بلکه پذیرای گزینههای بهتری که توسط آنها ارائه خواهد شد باشید. در نهایت از نقطه نظر خود همه چیز را باز هم بررسی نمایید و این بار با اضافه کردن روشهای پیشنهادی توسط آنها تصمیم نهایی را بگیرید. این کار باعث میشود که با وجود پیشرفت در روند تصمیم گیری، استقلال خود را نیز در این راه حفظ نموده باشید.
منبع مطلب : ezzatkhah.com
مدیر محترم سایت ezzatkhah.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.